یاماموتو تسونه‌تومو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
AmirAK (بحث | مشارکت‌ها)
AmirAK (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۹۱:
 
=== فصل دهم ===
* شخصی می‌گفت، «بر آرامگاه مقدس، شعری دیدم که چنین آغاز می‌شد: «اگر انسان در قلب خویش طریق صداقت در پیش گیرد؛ هر چند دست به نیایشی نبرد؛ آیا خدایان حامی او نخواهند بود؟» آن‌گاه گفت، «این طریق صداقت چه طریقتی است؟» مردی دیگر پاسخ وی را این چنین داد، «به نظر می‌رسد به شعر علاقه‌مندی، از این رو پاسخ تو را با یک شعر خواهم داد: '''وقتی که در این جهان همه چیز فریبی بیش نیست؛ تنها مرگ صداقت دارد. می‌گویند، در زندگی روزمره خود را همچون مردی مرده پنداشتن، همان پیروی از طریق صداقت است.'''»
* یکی از بزرگان گفته است، '''سامورایی در میدان نبرد، همان گونه دشمن خویش را انتخاب می‌کند که [[w:شاهین|شاهین]] در آسمان، پرنده‌ای را انتخاب می‌کند. شاهین اگرچه وارد دریایی از هزار پرنده می‌شود، به غیر از پرنده‌ای که در آغاز انتخاب کرده است، توجهی به دیگر پرندگان ندارد.'''
* در [[w:ادو|ادو]]، چهار یا پنج [[w:en:Hatamoto|هاتاموتو]] برای بازی گو، دور هم جمع شدند. در میانهٔ بازی یکی از آن‌ها بلند شد تا به دستشویی برود و در نبود او نزاعی بین دیگران درگرفت. یکی از آن‌ها کشته شد، چراغ‌ها خاموش شد و جاروجنجالی به راه افتاد. آن مرد هنگام بازگشت فریاد زد، «همگی آرام باشند! این دعوا واقعاً سر هیچ است. چراغ‌ها را روشن کنید و بگذارید من مسئله را حل‌وفصل کنم.» پس از روشن شدن چراغ‌ها و بعد از آن که همگان آرامش خود را بازیافتند، آن مرد با ضربه‌ای آنی سر مرد دیگری را که درگیر نزاع شده بود از تن جدا ساخت و آن‌گاه گفت، «بخت من به عنوان یک سامورایی به پایان رسیده است که در هنگام درگیری حضور نداشتم و اگر عدم حضور مرا نشانهٔ بزدلی تلقی می‌کردند، به من دستور [[w:سپوکه|سپوکه]] می‌دادند و حتی در غیر این صورت نیز، وقتی می‌گفتند من به دستشویی فرار کرده بودم، هیچ عذر و بهانه‌ای نداشتم و در این حالت نیز چاره‌ای جز سپوکه نداشتم. دلیل این کار آن بود که اکنون من به خاطر کشتن حریف می‌میرم، نه به خاطر آن که مایهٔ ننگلننگ شده‌ام.» وقتی [[w:شوگان|شوگان]] این را شنید، مرد را تحسین کرد.
* اگر قرار است حرفی زده شود بهتر است فوراً زده شود. اگر حرف خود را بعداً بگویی، شبیه عذر و بهانه به نظر خواهد رسید. به علاوه، گه‌گاه خوب است تا حریف خود را واقعاً خرد کنی، همچنین، علاوه بر سخن گفتن به اندازهٔ کافی، '''والاترین نوع پیروزی آن است که به دشمن خود درسی بیاموزی که در آینده به نفع وی باشد. این نوع پیروزی مطابق با طریقت سامورایی است.'''
* کاهن ریویی می‌گفت: «'''سامورایی قدیم از فکر مرگ در بستر شرمگین می‌شد؛ تنها امید او مردن در میدان جنگ بود.''' یک کاهن نیز، قادر نخواهد بود، طریقت خویش را به انجام رساند؛ مگر آن که چنین دیدگاهی داشته باشد. '''مردی که خود را محبوس می‌کند و از مصاحبت مردمان اجتناب می‌ورزد بزدل است.''' تنها تفکرات شیطانی به انسان اجازه می‌دهد، فکر کند، با منزوی کردن خویش به چیز خوبی دست خواهد یافت. زیرا که حتی اگر انسان با منزوی ساختن خویش به چیز خوبی دست یابد، نخواهد توانست با ترویج سنت‌های خاندان چراغ راه نسل‌های آینده باشد.»
 
=== فصل یازدهم ===