فرانتس کافکا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
اصلاح ارقام |
←دارای منبع: ابرابزار |
||
خط ۲:
'''[[W:فرانتس کافکا|فرانتس کافکا]]'''، نویسنده اطریشی-چکی ([[۳ ژوئیه]] [[W:۱۸۸۳ (میلادی)|۱۸۸۳]] - [[۳ ژوئن]] [[W:۱۹۲۴ (میلادی)|۱۹۲۴ میلادی]])
== دارای منبع ==
* «همیشه چیزها در خانه طور دیگری است. موطنِ کهنهٔ انسان، اکر با آگاهی در آن زندگی کند، با آگاهی کامل نسبت به بستگیها و وظیفههایش در برابر دیگران، همیشه تازه است. انسان در واقع تنها از این راه، از راهِ بستگی هاست که آزاد میشود..»
** گفتگو با کافکا،گوستاو یانوش<ref>Conversations with Kafka (Second Edition) By Gustav Janouch </ref>
=== تأملاتی چند در باب گناه، بیم و امید و راه صواب، ۱۹۱۹/۱۹۲۷ میلادی ===
=== از پندهای سورائو
▲* «از یک نقطه مشخص، دیگر راهی برای بازگشت وجود ندارد؛ به این نقطهٔ مشخص میتوان دست یافت.»
▲* «در جدال با دنیا، یار دنیا باش.»
* «قدر این سعادت را بدان که زمینی که بر آن ایستادهای، نمیتواند بزرگتر از دو پایی باشد که بر آن قرار گرفته.» ص. ۳۴
* «پناهگاهها بیشمارند و رستگاری یکی ست، اما راههای رسیدن به رستگاری به اندازهٔ پناهگاهها بیشمار است.» ص. ۳۶
▲* «نیکبخت آنکه دریافت: زمینی را که برآن ایستاده است به وسعت ناچیز کف پای اوست، نه بیشتر.»
▲===از پندهای سورائو <ref>[http://caravan.ir/BookDetails.aspx?bookId=271&CategoryId=9 کتاب پندهای سورائو، فرانتس کافکا، برگردان گیتا گرکانی، شابک : 978-964-175-018-5]</ref>===
▲* «در کشمکش میان خودت و دنیا، دامن دنیا را بگیر.» ص. ۶۳
▲* «مردی از سهولت راه ابدیت مبهوت بود؛ چرا که دواندوان مسیر سرازیری را در پیش گرفته بود.» ص. ۴۸
▲* «قدر این سعادت را بدان که زمینی که بر آن ایستادهای، نمیتواند بزرگتر از دو پایی باشد که بر آن قرار گرفته.» ص. ۳۴
▲* «پناهگاهها بیشمارند و رستگاری یکی ست، اما راههای رسیدن به رستگاری به اندازهٔ پناهگاهها بیشمار است.» ص. ۳۶
* «مقصدی وجود دارد، اما راهی بهسوی آن نیست؛ آنچه ما راه مینامیم، [[تردید]] است.» ص. ۳۶
=== دفتر خاطرات ===
▲* «آنچه را آفریدهام فقط حاصل تنهایی است.» ۱۹۱۳ میلادی
* «من درد انتظار را حس نمیکنم، هم از اینرو وقتشناس نیستم و مانند یک گوساله منتظر میمانم.» ۱۹۱۱ میلادی
▲* «امکانات برای من وجود دارد، اما در کدام خرابآبادی پنهان شدهاند؟» ۱۹۱۴ میلادی
▲* «[[دوستی|دوست]]، پیوندی است پدر و پسر را، او مهمترین نقطهٔ عطف آنهاست.» ۱۹۱۳ میلادی
▲* «من درد انتظار را حس نمیکنم، هم از اینرو وقتشناس نیستم و مانند یک گوساله منتظر میمانم.» ۱۹۱۱ میلادی
=== نامهها ===
▲* «[[کتاب]] باید تبری باشد برای درهم شکستن [[دریا]]ی منجمد وجودمان.» ۲۷ ژانویه ۱۹۰۴ میلادی
* «من فکر میکنم آدم باید وقت خود را فقط صرف خواندن [[کتاب|کتابهایی]] نماید که با چنگ و دندان دل خواننده را ریش میکنند.» نامه به اسکار پولاک/ ۲۷ ژانویه ۱۹۰۴
=== تولیپ، رومن گاری ===
▲* «قدرت فریادها به حدی است که میتواند خشونت احکام صادر شده بر ضد انسان را درهم بشکند.»
== منسوب به او ==
|