فیلم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
'''[[W:فیلم|فیلم]]'''
----
* «استودیو های فیلم برداری در سراسر دنیا، مثل کلوب های شبانه، به هم شبیه اند فقط خیابان هائی که به آنها منتهی میشود فرق می کند.»
* «اگر فیلمی موفقیت آمیز باشد، میگویند کاسبی است؛ اگر ناموفق باشد، هنر خوانده می شود.»
* فیلم مثل زندگی واقعی است: مثل یک جوان عاشق پیشه شروع می کنیم، بعد بازیگر نقشهای بزرگ و سرانجام با نقش مضحک پیری به پایان می رسد. <small>«ژان گابن»</small>▼
* «امکان تحت تأثیر قرار دادن یک ملت به وسیله یک فیلم، مانند خالی کردن آب اقیانوس با انگشتانه است.»
* «بسیار مشکل است که از روی یک سناریوی بد، یک فیلم خوب ساخت، عکس آن خیلی راحت تر است.»
* قبل از تولید فیلم، تمام ریزه کاریهایش را در مغزم مجسم می کنم، آنگاه به نظرم می رسد که فیلم را دیده ام، درست به همین خاطر از ساختن آن دست می کشم. <small>«آلفرد هیچکاک»</small> ▼
* «بیشتر دیالوگ ها را طرفداران انتقام جوی فیلم های صامت می نویسند.»
* «سابقأ در فیلم ها، خانم ها را بدون پائین تنه نشان می دادند؛ امروزه پائین تنه را بدون خانمها نشان میدهند.»
* فیلم فقط در تاریکی سالن سینما زنده است. <small>«ساموئل گلدوین»</small>▼
▲* «فیلم مثل زندگی واقعی است: مثل یک جوان عاشق پیشه شروع می کنیم، بعد بازیگر نقشهای بزرگ و سرانجام با نقش مضحک پیری به پایان می رسد.»
▲* بیشتر دیالوگ ها را طرفداران انتقام جوی فیلم های صامت می نویسند. <small>«گابریل لاوب»</small>
*
▲* «قبل از تولید فیلم، تمام ریزه کاریهایش را در مغزم مجسم می کنم، آنگاه به نظرم می رسد که فیلم را دیده ام، درست به همین خاطر از ساختن آن دست می کشم.»
▲* بسیار مشکل است که از روی یک سناریوی بد، یک فیلم خوب ساخت، عکس آن خیلی راحت تر است. <small>«بیلی وایلدر»</small>
* «من مثل یک آشپز وقتی که فیلمی را تهیه کردم، می نشینم و دیگران را تماشا می کنم ببینم به آن ها مزه می دهد.
* «هیچ تماشاچی پس از ترک سالن سینما، دچار تحول روحی نشده است.
▲* فیلم سازان باید به این نیز بیندیشند که فیلمهایشان را در روز رستاخیز با حضور خودشان نمایش خواهند داد. <small>«چارلی چاپلین»</small>
{{ناتمام}}
▲* استودیو های فیلم برداری در سراسر دنیا، مثل کلوب های شبانه، به هم شبیه اند فقط خیابان هائی که به آنها منتهی میشود فرق می کند. <small>«پیتر اوستینف»</small>
{{میانبر}}
[[رده:موضوعها|فیلم]]
▲* سابقأ در فیلم ها، خانم ها را بدون پائین تنه نشان می دادند؛ امروزه پائین تنه را بدون خانمها نشان میدهند. <small>«ایدا اِره»</small>
[[de:Film]]
▲* من مثل یک آشپز وقتی که فیلمی را تهیه کردم، می نشینم و دیگران را تماشا می کنم ببینم به آن ها مزه می دهد.<br />
[[el:Ταινίες]]
[[en:Film]]
[[hu:Mozi]]
[[pl:Film]]
▲* امکان تحت تأثیر قرار دادن یک ملت به وسیله یک فیلم، مانند خالی کردن آب اقیانوس با انگشتانه است. <small>«پیر پاولو پوسولینی»</small>
▲* هیچ تماشاچی پس از ترک سالن سینما، دچار تحول روحی نشده است. <small>«هاینس رومان»</small>
▲* اگر فیلمی موفقیت آمیز باشد، میگویند کاسبی است؛ اگر ناموفق باشد، هنر خوانده می شود. <small>«کالو پونتی»</small>
|