ساری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
RAHA68 (بحث | مشارکت‌ها)
Sariman (بحث | مشارکت‌ها)
ساری در شعر شاعران کهن
خط ۱:
در ادبیات [[فارسی]] قدیمی اشعار بسیار کمی وجود دارد که ساری در آنها ایفای نقش نماید، زیرا آن زمان مردم مازندران به زبان فارسی سخن نمیگفتند، بلکه به [[زبان مازندرانی|طبری]] سخن میراندند.
برای همین کمتر به فارسی شهر خویش را میستودند؛ ولی شاعرانی در ایران باستان بوده‌اند که در اشعارشان به این شهر توجه کنند. از جمله این اشعار شعرهایی هستند که درمورد پادشاهان پیش از اسلام سروده شده‌اند.<ref>تاریخ طبری، نوشته محمدرضا حبیبی کولائی</ref>
[علی اکبر دهخدا] در لغت نامه خود چندین اشاره به ساری در شعر پیشینیان کرده است: <ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%B3%D8%A7%D8%B1%DB%8C-4‏|عنوان =ساری در شعر شاعران کهن|ناشر=لغت نامه دهخدا}}</ref> <ref>{{یادکرد وب|نشانی = http://parsi.wiki/dehkhodaworddetail-dd8a3d0a0f7a43a68c9dd3469d72dd5d-fa.html‏|عنوان = ساری در شعر شاعران کهن|ناشر =لغت نامه دهخدا}}</ref>
 
بسی خسرو نامور پیش از او //
شدستند زی ساری و ساریان .
دیباجی (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نسخه ٔ نخجوانی ).
 
 
ز دریای گیلان چو ابر سیاه//
دمادم به ساری رسید آن سپاه (
فردوسی )
 
 
جهانداری که از ساری جهان بگرفت تا باری //
شهنشاهی که از گرگان جهان او راست تا کرمان .
فرخی (دیوان چ دبیرسیاقی ص 255).
 
 
از خداوند خسروان درخواه /
تا فرستد ترا بترکستان .
 
که دل و همت توبس نکند/
به سپاهان و ساری و گرگان .
فرخی (دیوان ص 291).
 
 
آن شاه عدوبند که بگرفت و بیفکند//
گرگی و دژم شیری اندر ره ساری .
فرخی (دیوان ص 391).
 
 
یعقوب پس ایشان بتاختن برفت و فوجی سپاه بربنه بگذاشتند که شما خوش خوش از پس من همی آئید [ و خود برفت و ] بساری بدیشان رسید، چون یعقوب را بدیدند، هزیمت کردند بی هیچ حرب . (تاریخ سیستان ص 223).
 
 
اگر خوانند آرش را کمان گیر//
که از ساری بمرو انداخت یک تیر
 
تو اندازی بجان من ز گوراب //
همی هر ساعتی صد تیر پرتاب .
(ویس و رامین ).
 
 
تا ستارآباد برویم و اگر نیزحاجت آید تا به ساری و آمل که مسافت نزدیک است برویم . (تاریخ بیهقی چ غنی - فیاض ص 444). ... و در راه سرما و بادی بود سخت بنیرو خاصه تا سر دره ٔ دینار ساری . (تاریخ بیهقی )... چون بدره ٔ دینار رسیدیم و در دره در آمدیم ... (تاریخ بیهقی ). اگر ترکمانان قصد استرآباد کنند به ساری روید و اگر به ساری قصد افتد به طبرستان که ممکن نشود که در آن مضایق بدیشان توانند رسید. (تاریخ بیهقی ).
 
 
حسدبرد بر ملک ساری حجاز//
که او را چنین خسرو و داور است .
امیر معزی (دیوان ص 122).
 
 
گر رای کند به آمل و ساری //
ور روی نهد به کابل و غزنین
 
از بیم بدست هندو و دیلم //
بی بیم شود کتاره و زوبین .
امیرمعزی (دیوان ص 591).
 
 
همیشه تا بتجارت ز مرو شهجان کس //
بسوی آمل و ساری نیاوردنارنگ .
ظهیر فاریابی (از انجمن آرا).
 
 
ز ساری و آمل فرستادگان //
رساندند باج از رضادادگان .
هاتفی (از شعوری ).
 
 
رجوع به تاریخ بیهقی چ غنی - فیاض ص 451، 452، 454، 455، 461 و تاریخ طبرستان ابن اسفندیار و فهرست حبیب السیر چ خیام و ترجمه ٔ مازندران رابینو و ترجمه ٔ جغرافیای تاریخی ایران بارتولد صص 282 - 289 و جغرافیای سیاسی کیهان ص 284 و 285 شود.
 
== ابیاتی که در آن ساری درون شاهنامه فردوسی وجود دارد ==