اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۱۲۸:
* «دین اسلام یکی از بزرگترین نیروهای اهریمنی جهان است.»
** ''[[ریچارد داوکینز]]'' <ref>http://europenews.dk/en/node/45244</ref>
* «فرهنگِ اسلامی که فی المثل زبانش [[عربی]] بود، فکرش [[ایرانی]]، خیالش [[هند]]ی بود و بازویش ترکی، امّا دل و جانش اسلامی بود و انسانی. پرتوی آن در سراسرِ قلمرو [[اسلام]] وجود داشت: [[مدینه]]، [[دمشق]]، [[بغداد]]، [[ری]]، [[نیشابور]]، [[قاهره]]، [[قرطبه]]، [[غرناطه]]، [[قونیه]]، [[قسطنطنیه]]، [[کابل]]، [[لاهور]] و [[دهلی]]. زادگاهِ آن هم همه جا بود و هیچ جا. در هر جا از آن نشانی بود، و در هیچ جا رنگِ خاصی بر آن قاهر نبود. اسلامی بود، نه شرقی و نه غربی. با این همه، رشد و نمو آن در طی مدّت چهار قرن متوالی چنان سریع بود که فقط به یک معجزهٔ شگرف می‌مانست.»
** ''[[عبدالحسین زرین‌کوب]]'' بخش ۴ <ref>«کارنامهٔ اسلام، نشر امیرکبیر، چاپ ۱۳۸۶» ص۳۱</ref>
* «این تمدّن - باز تکرار باید کرد - نه عربی است نه هندی، نه ترکی است و نه ایرانی. اسلامی است و در عین حال جامعِ همهٔ این‌ها.»
** ''[[عبدالحسین زرین‌کوب]]'' بخش ۵ <ref>«کارنامهٔ اسلام، نشر امیرکبیر، چاپ ۱۳۸۶» ص۳۲</ref>
* «که گفت که در اسلام، [[دین]] را با [[هنر]] سازگاری نیست؟ بر عکس، این هر دو با یکدیگر ملاقات می‌کنند و آن هم در [[مسجد]]. خدای اسلام - الله تعالی - نه فقط رحیم و حکیم است، بلکه جمیل هم هست، و از همین رو چنانکه [[صوفیه]] می‌گویند، دوستدار جمال. یک نظر به بعضی مساجد کهن نشان می‌دهد که این بناهای باشکوه والا که به پیشگاهِ خدا اهداء شده‌اند صرف نظر از قدس و نزهتِ معنوی که دارند از احاظِ یک مؤرخ نیز در خور آنند که گالری‌های هنر اسلامی تلّقی شوند... ''حقیقت آن است که معمارِ [[مسلمان]] در روزگاران گذشته هر زیبایی را که در اطراف خویش می‌دید اگر آن را در خورد عظلمت و جلالِ [[خدا]] می‌یافت سعی می‌کرد تا به هنگام فرصت برای آن در [[مسجد]] جایی باز کند''.»
**''[[عبدالحسین زرین‌کوب]]'' بخش ۲۱ <ref>«کارنامهٔ اسلام، نشر امیرکبیر، چاپ ۱۳۸۶» ص۱۴۴</ref>
 
== نوشتارهای وابسته ==