سید محمد بهشتی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏گفتاوردها: ابرابزار، اصلاح @
خط ۳:
 
== گفتاوردها ==
* « از پلکان حرام نمی‌شود به بامِ سعادتِ حلال رسید.» <ref>http://khabaronline.ir/detail/281615/weblog/3942</ref>
* « روزه‌داری برای آن است که انسان در مقابل خواسته‌های نفسانی اراده‌ای نیرومند پیدا کند. روزه‌ای که انسان از افطار تا سحر بخورد، صبح هم بخوابد تا غروب، هیچ ثمری برای انسان دربر ندارد. این آدم، همان آدم ضعیفی است که قبل از ماه رمضان بود. یعنی در برابر خشم و غضبش، در برابر خودخواهی‌هایش، در برابر هوس‌هایش، قدرت اراده ندارد و نمی‌تواند با پایداری متکّی به ایمان و پایداری ناشی از برنامه سازنده مکتب رمضان به منظور تقویت اراده، بهره‌ای د اشته باشد. .»<ref>http://www.shahidbeheshti.org/view_sokhannranni.php?id=44</ref>
* « رقابت دو جنبه دارد: يكىیکی جنبه منفىمنفی و تخريبىتخریبی و ديگردیگر جنبه مثبت. رقابتىرقابتی كهکه جنبه تخريبىتخریبی داشته باشد از نظر اسلام مردود است، چون در حقيقتحقیقت يكیک نوع حسد و رشكرشک است...ولى رقابتىولی كهرقابتی که جنبه مثبت داشته باشد نوعىنوعی مسابقه است.» <ref>http://www.shahidbeheshti.org/view_sokhannranni.php?id=38</ref>
* « من محمد حسینی ‌بهشتی هستمبهشتی ،هستم، كهکه گاه به اشتباه محمد حسین بهشتی می‌نویسند. نام اولم محمّد و نام‌نام خانوادگی تركیبیترکیبی است از حسینی ‌بهشتیبهشتی. در دوم آبان ۱۳۰۷ در شهر اصفهان در محله لومبان متولد شدم، منطقه زندگی ما یكیک منطقه قدیمی است، از مناطق بسیار قدیمی شهر است....» <ref>http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=11960</ref>
* « انقلاب اسلامی ما تا وقتی که تمام افراد قرار گرفته در شبکهٔ حکومت، عاشقان خدمت بی‌منت به مردم نشوند، به مرحلهٔ مطلوبش در بافت و ساخت حکومت نرسیده است. در این شهر نیشابور، در شهری که وارث افتخارات گوناگون و وارث رنج‌های گوناگون در تاریخ سده‌های اسلامی است، مردم هشیار و بیدار شهر باید مواظب باشند همهٔ کسانی که به شکلی در کار ادارهٔ امور مردم مسئولیت و وظیفه‌ای بر عهده دارند تا چه اندازه در درونشان این انقلاب اخلاقی و روحی تحقق پیدا کرده...
** سخنرانی در مسجد جامع [[نیشابور]]، تاریخ هفتم دی ماه ۱۳۵۹ <ref>http://www.irdc.ir/news.asp?id=3125</ref>
* «اگر به‌سوی کعبه به نماز بایستیم درحالی که دل‌هایمان، جان‌هایمان، زندگی‌هایمان، مصلحت‌هایمان و سرنوشت‌هایمان از هم جدا باشد، آیا باز هم چنین قبله واحدی می‌تواند شعار اسلام باشد؟ هرگز»<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/57597/گفتار-منتشرنشده‌ای--از-شهید‌بهشتی--</ref>
 
 
* « روزه‌داری برای آن است که انسان در مقابل خواسته‌های نفسانی اراده‌ای نیرومند پیدا کند. روزه‌ای که انسان از افطار تا سحر بخورد، صبح هم بخوابد تا غروب، هیچ ثمری برای انسان دربر ندارد. این آدم، همان آدم ضعیفی است که قبل از ماه رمضان بود. یعنی در برابر خشم و غضبش، در برابر خودخواهی‌هایش، در برابر هوس‌هایش، قدرت اراده ندارد و نمی‌تواند با پایداری متکّی به ایمان و پایداری ناشی از برنامه سازنده مکتب رمضان به منظور تقویت اراده، بهره‌ای د اشته باشد. .»<ref>http://www.shahidbeheshti.org/view_sokhannranni.php?id=44</ref>
 
 
* « رقابت دو جنبه دارد: يكى جنبه منفى و تخريبى و ديگر جنبه مثبت. رقابتى كه جنبه تخريبى داشته باشد از نظر اسلام مردود است، چون در حقيقت يك نوع حسد و رشك است...ولى رقابتى كه جنبه مثبت داشته باشد نوعى مسابقه است.» <ref>http://www.shahidbeheshti.org/view_sokhannranni.php?id=38</ref>
 
 
* « من محمد حسینی ‌بهشتی هستم ، كه گاه به اشتباه محمد حسین بهشتی می‌نویسند. نام اولم محمّد و نام‌ خانوادگی تركیبی است از حسینی ‌بهشتی. در دوم آبان ۱۳۰۷ در شهر اصفهان در محله لومبان متولد شدم، منطقه زندگی ما یك منطقه قدیمی است، از مناطق بسیار قدیمی شهر است....» <ref>http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=11960</ref>
 
 
* « انقلاب اسلامی ما تا وقتی که تمام افراد قرار گرفته در شبکهٔ حکومت، عاشقان خدمت بی‌منت به مردم نشوند، به مرحلهٔ مطلوبش در بافت و ساخت حکومت نرسیده است. در این شهر نیشابور، در شهری که وارث افتخارات گوناگون و وارث رنج‌های گوناگون در تاریخ سده‌های اسلامی است، مردم هشیار و بیدار شهر باید مواظب باشند همهٔ کسانی که به شکلی در کار ادارهٔ امور مردم مسئولیت و وظیفه‌ای بر عهده دارند تا چه اندازه در درونشان این انقلاب اخلاقی و روحی تحقق پیدا کرده...
** سخنرانی در مسجد جامع [[نیشابور]]، تاریخ هفتم دی ماه ۱۳۵۹ <ref>http://www.irdc.ir/news.asp?id=3125</ref>
== دربارۀ او ==
* « آقای بهشتی اول قرار بود بیاید مسجد امیر، خیابان کارگر ولی بعضی‎ها علیه او تبلیغات کردند و گفتند وهابی است و سنی است و امثال اینها لذا اصلاً تهران امام جماعت نشد .»