مارک تواین: تفاوت میان نسخه‌ها

[[پرونده:Mark Twain.jpg|thumb|left|سموئیل لنگهورن کلمنس: مارک تواین]]

'''[[w:مارک تواین|مارک تواین]]''' ([[W:۳۰ نوامبر|۳۰ نوامبر]]، [[W:۱۸۳۵ (میلادی)|۱۸۳۵]] - [[۲۱ آوریل]]، [[W:۱۹۱۰ (میلادی)|۱۹۱۰]])، نویسندهٔ آمریکایی

== دارای منبع ==

* «حضرت «آدم» یک بشر بود و بس. او سیب را نه بخاطر سیب بودنش، بلکه بخاطر ممنوعیتش می‌خواست.»

* «ایمان یعنی اعتقاد داشتن به چیزی که می‌دانیم درست نیست.»

* «هنگامی‌که چهارده‌سال بیشتر نداشتم، پدرم به طرز غیرقابل تحملی احمق به نظرم می‌آمد. اما وقتی پا به بیست و یک‌سالگی گذاشتم از این‌که در طول این هفت سال چقدر به معلومات این پیرمرد افزوده شده تعجب کردم.»

* «هنگامی‌که جوان بودم می‌توانستیم همه چیز را، خواه حوادث واقعی یا غیرواقعی، به خاطر بسپارم، اینک که به سوی پیری می‌روم فقط آن‌چه را که در همان لحظه اتفاق افتاده‌است بخاطر خواهم آورد.»

* «اگر خشمگنی تا چهار بشمار؛ اگر خیلی خشمگنی لعنت بفرست.»

* «خبر مرگ من بسیار اغراق‌آمیز بود.»

* «بشر تنها موجودی است که می‌تواند سرخ شود یا ضرورتی برای سرخ شدن داشته باشد.»

* «بشر حیوانی است [[مذهب|مذهبی]]. او تنها حیوانی است که نزدیکانش را چون خود [[دوستی|دوست]] دارد، اما چنان‌چه الهیات آن‌ها مطابق میل او نباشد سر از تنشان جدا می‌کند.»

* «انسان برای کسب [[دوستی|محبت]] دست به خیلی کارها می‌زند؛ اما برای تحریک حسادت دیگران هرکاری که از دستش ساخته باشد انجام می‌دهد.»

* «بشر در آخرین روز آفرینش آفریده شد، وقتی که خدا خسته بود.»

* «تفاوت اساسی بین یک [[گربه]] و یک دروغ در این است که گربه نه‌تا جان دارد.»

* «زبان آلمانی باید با لطف و احترام به وادی مردگان سپرده شود، که مردگان را فرصت فراگیری این زبان بسیار است.»

* «تنها راه تندرستی، خوردن غذاهای نامأکول، نوشیدن آشامیدنی‌های مشمئزکننده و انجام کارهایی که بدان راغب نیستیم، می‌باشد.»

* «درست است که اینجا هتل خوبی بوده ، اما اینکه چیزی را ثابت نمی‌کند. من هم یک زمانی پسر خوبی بودم.»

== بدون منبع ==

*« فردی که کتابهای خوب نمی خواند هیچ مزیتی بر فردی که بی سواد است ، ندارد.

* «اگر آنچه را که می‌پوشانید چیزی جز یک وجود پاک نیست، زیاد در بند چند و چون جامه نباشید.»

* «قبل از اینکه براى آمدن باران به درگاه خدا نماز بیاورى، بهتر است برنامه هواشناسى را نگاه کنى.»

* «جلوگیری از تکرار [[تاریخ]] کاری بیهوده‌است زیرا شخصیت آدمی طوری است که اجتناب از تکرار را غیر ممکن می‌سازد.»

* «یک «دروغ» ممکن است دنیا را دور بزند و به سر جای اولش برگردد؛ ولی در همین مدت یک «حقیقت» هنوز دارد بند کفش‌های خود را می‌بندد تا حرکت کند.»

* «قسمت‌هایی از انجیل را که نمی‌فهمم ناراحتم نمی‌کنند. قسمت‌هایی از آن را که می‌فهمم عذابم می‌دهند.»

* «سعی نکن به یک خوک آواز خواندن یاد بدهی. هم وقت خودت رو تلف می‌کنی و هم خوک را اذیت می‌کنی.»

* «بهتر است دهان خود را ببندید و ابله به نظر برسید تا اینکه آن را باز کنید و همه تردیدها را از میان ببرید.»

* «سردترین زمستانی که به عمرم تجربه کرده‌ام، تابستان سانفراسیسکو بود!»

* «تنها عذر موجه خدا این است که وجود نداشته باشد.»

* از بزرگترین شخصیت‌های برتر قرن نوزدهم، یکی [[ناپلئون بناپارت]] است و دیگری [[هلن کلر]]. ناپلئون در صدد بود دنیا را فتح کند اما توسط یک نیروی فیزیکی شکست خوردو هلن کلر با سعی و تلاش خود با نیروی ذهن و فکر کوشید و پیروز شد.

* «از بین تمام چیزهایی که از دست دادم، بیشتر از همه دلم برای ذهنم تنگ شده‌است .»

* «فرد را برای چیزی که به آن اعتقاد دارد به کلیسا راه می‌دهند ولی برای چیزی که می‌فهمد از آنجا اخراج می‌کنند.»

* هر کس بگوید سیگار را نمی شود ترک کرد، دروغ می گوید؟! چرا که من خودم صدها بار سیگار را ترک کرده ام.

*« راز کامیابی برخی از مردم ،جد و جهد ،پشتکار و ایمان استوار است.»

== پیوند به بیرون ==

{{ویکی‌پدیا}}