مرتضی آوینی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳:
'''[[W:سید مرتضی آوینی|سید مرتضی آوینی]]''' نویسنده و مستندساز.
[[پرونده:Mortedha Avini-wallpainting-Nishapur.jpg|220px|بندانگشتی|چپ|]]
==کتابها==
===
* '''دهکده جهانی'''
سطر ۹۸ ⟵ ۹۹:
اگر توصیه و سفارش و شعار از بیرون وجود هنرمند بخواهد بر او تحمیل شود، به ناچار ذوق را خواهد کشت. تعهد هنرمند باید از باطن چشمهسار هنر او بیرون بجوشد، نه آنکه از بیرون چون لعابی نازک از زنگ بر هنر او بنشیند. غلیان درد است که باید پیمانه وقت هنرمند را پر کند، در هنر او، نه آنکه هنرمند بیآنکه دردمند باشد، بخواهد ذوق خویش را در خدمت سیاست قرار دهد.
==
* '''ولی مطلق'''
سطر ۱۰۵ ⟵ ۱۰۶:
ای همسفر! اینجا حیرتکده عقل است، بر گرده زمین، در سفری آسمانی با کهکشانها، در سفری آسمانی که مقصدش با اوست.
=== کتب گنجینه آسمانی و آئینه جادو ===
* '''دوکوهه'''
سطر ۱۷۸ ⟵ ۱۷۹:
حقیقت، سادهترین و فطریترین سخنی است که بر زبانها و قلمها جاری میشود، نه پیچیدهترین آنها. حقیقت سادهترین است و از فرط همین سادگی است که ممتنع و متعهد جلوه میکند. این سخن را قیاس کنید با این حکم فلسفی که نور، روشنترین چیزی است که وجود دارد و از فرط همین روشنی است که به مشاهده در نمیآید، چرا که نور، اشیاء دیگر را روشن میکند و خود از فرط هنر ظهور، پنهان میشود.
===
* '''عقل و عشق'''
سطر ۱۹۲ ⟵ ۱۹۳:
جمعه خونین مکه عاشورایی مکرر است، قلبی است که خون حیات و قیام را در پیکر امت اسلام در سراسر زمین میدواند و ریشه ظلم و استکبار را برمیکند.
==
* '''فیلم و فیلمساز'''
سطر ۲۰۱ ⟵ ۲۰۲:
امپراطوری ارتباطات فضائی است یکپارچه که وسایل ارتباط جمعی ساختهاند، ساکنان این امپراطوری که تقریباً سراسر کره زمین را پوشاندهاند، بیآنکه خود بدانند، تحت سیطره حاکمیت و احدی هستند، که از طریق وسایل ارتباط جمعی برقرار گشتهاست.
=== کتب مبانی نظری هنر و فردایی دیگر و راز خون ===
* '''هنر امروز'''
سطر ۲۶۸ ⟵ ۲۶۹:
همه اولیای خدا در عصر خویش و در میان معاصران خویش غریب بودهاند، و وای بر ما اگر این ولی خدا نیز در میان ما غریب باشد، مگر نیست؟ آیا ما به راستی دریافتهایم که او کیست و چه میگوید؟ آیا ما به راستی سر به فرمان او سپردهایم و دیگر خودی درمیانه باقی نمانده است؟ ما را با فلکزدگان راهی طریق هوی و هوس کاری نیست. آنان این کشتی طوفان زده اقیانوس بلا را جزیرة غفلتی انگاشتهاند، امن و امان، جاودانه و بیتاریخ، مگر این سینه خاکی در دل این آسمان لایتناهی، که محضر خداست، به ناکجاآبادی بیخدا رسیدهاست. روی سخن من با آنان است که هنوز محفل انس را رها نکردهاند، آنان که هنوز دغدغه مرگ و معاد دارند و در انتظار موعودند وای بر ما اگر این وصی خدا نیز در میان ما غریب باشد... و مگر نیست؟ مگر نه اینکه ما در انتظار بودهایم در انتظار طالوتی که در این عصر حاکمیت سفلگان علم ستیز بردارد با جالوت، در انتظار پیر فرزانهای که در این عصر جاهلیت ثانی، از باطن یا ظلمات راهی به چشمة حیات بیابد؟ او آمدهاست آن که مردانگی طالوت را با فرزانگی جمع دارد. اما آیا ما را آن اطاعت و شجاعت هست که در کار او صبر ورزیم و در برابر امرش عصیان نکنیم. هرچند با عقل ما سازگار نباشد؟
===
* '''انتزاع هنر جدید از حیات اجتماعی بشر'''
سطر ۲۸۰ ⟵ ۲۸۱:
:# اصالت بشر
===
* '''خانه جنون'''
سطر ۲۹۷ ⟵ ۲۹۸:
رنج بشری با هبوط آغاز میشود، با فروافتادن از بهشت مثالی؛ بهشتی که در عین حال مثالی است از ذات آدم و حقیقت وجود او.
==
* '''حلزونهای خانه به دوش'''
سطر ۳۱۰ ⟵ ۳۱۱:
عارف حقیقی مست میالست است و عارف دروغین مست میپلشت. آبانگور هردو عقل از کف نهاده و بیاختیار هستند اما اولی ارادهاش را در ارادت حق فانی کردهاست و عقلش را داده تا به جنون عشق رسد و آن دیگری طوق ارادت شیطان بر گردن گرفته او نیز به دیوانگی رسیده است؛ اما دیوانگیاش نه جنون عشق است که جن زدگی است.
==
* '''امام خمینی'''
امام خمینی (ره) پیامبر تازهای نبود، اما از یادآوران بود، از مخاطبان «انما انت مذکر» که عهد فطری مردمان با خداوند را به آنان یادآوری میکرد، و بعد از چند قرن که از هبوط بشر در مصداق جمعی کل میگذشت، چونان اسلاف خویش، از ابراهیم و اسماعیل تا محمد (ص) دورهای از جاهلیت را شکست و عصر دیگری از دینداری را آغاز کرد. وجود امام خمینی (ره) و برکات آن را تنها کسانی میتوانند حقیقتاً درک کنند که در جست و جوی تاریخ تحول باطنی انسان بر کره زمین به خاستگاه تحولات ظاهری اجتماعی و اقتصادی و سیاسی حیات او نیز هست.
===
* '''نظام جمهوری اسلامی ایران'''
|