ابومنصور عبدالملک ثعالبی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۴:
* « هر کس خدای تعالیٰ را دوست بدارد ، پیامبرش را دوست میدارد. هر کس پیامبرِ عرب زبان را دوست بدارد ، مردمِ عرب را دوست میدارد. هر کس مردمِ عرب را دوست بدارد ، زبانِ عربی را دوست میدارد که به این زبان برترین کتاب بر برترینِ مردمان عرب و غیر عرب نازل شد. و هر کس زبانِ عربی را دوست بدارد ، خود را به آن مشغول وا میدارد ، نگهدار و پاسبانِ آن و پیوسته بر آن کار است. به آن عنایت میورزد و همّتاش را صرفِ آن میکند. و هرکس که خدا او را به اسلام راهنمایی فرمود و دلش را به آن شادمان کرد ، باور بدارد که همانا محمّد ﷺ بهترینِ پیامبران است ، اسلام برترینِ ملّتها و عرب بهترین امّتهاست. زبانِ عربی بهترینِ زبانها و گویشهاست و رویآوری بر فهمِ آن از دینداری است؛چرا که ابزاری برای علم است و کلیدِ آموزش در دین است ، سببِ صلاحِ معاش و معاد است. سپس ، [[زبان عربی|زبانِ عربی]] برای گردآوردن و فراهم کردنِ بزرگیها و برتریهاست؛برای دست یافتن بر جوانمردی و صفاتِ پسندیده و انسانی است ، برای دیگر داناییها و بزرگیها به مانندِ چشمهای است برای آب ، به مانندِ چوبی است که آتش با آن افروزند. و اگر بر همهی ویژگیهای این زبان چیرگی و دانایی و ژرفنگری نباشد ، نیروی یقین در شناختِ اعجازِ قرآن به دست نمیآید. »
** ''از دیباچۀ فقه اللغة و سر العربیّة''
* « روزی بهرام در مراجعت از شکار دید جمعی موقع غروب بر چمنی گرد آمده باده مینوشند. آنان را از نداشتن موسیقی که مفرح روح است، ملامت کرد.
گفتند شاهنشاها ما در صدد برآمدیم که سازندهای یافته یکصد درهم نیز به او بدهیم ولی یافت نگردید. بهرام گفت ما برای شما تهیه خواهیم کرد و امر کرد شرحی به شنگل هندی بنویسند که چهار هزار رامشگر زبردست و خوانندهی خوشالحان به دربار او بفرستد. چون شنگل فرستاد، بهرام همه را بین ایالات تقسیم کرده امر داد، مردم با تأدیهی مقرری ثابتی به وسیلهی آنان خود را مشغول دارند و این لوریان سیاه که شغلشان نواختن عود و نی است از نسل ایشانند. »
** ''شاهنامه منثور ثعالبی''
==درباره او==
|