آلبر کامو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ←پانویس |
←سقوط (کتاب)(۱۹۵۶): افزودن گفتاورد |
||
خط ۸۵:
===[[W:سقوط (کتاب)|سقوط (کتاب)]](۱۹۵۶)===
*«بالاتر از دیگران زیستن هنوز تنها راهی است برای اینکه اکثر مردم انسان را ببینند و به او احترام بگذارند.»
*«شیرجههای نرفته گاهی کوفتگیهای عجیبی به جا میگذارند»▼
*«مشکل زندگی بعضی از مردم در این است که چطور از دیگران کناره بگیرند و یا لااقل با آنان بسازند.»
*«دوستی با فراموشکاری یا لااقل ناتوانی توأم است.»
*«مردم خوشبختی و موفقیت را تنها در صورتی به شما میبخشایند که با کمال سخاوت رضا دهید که آنها را با دیگران قسمت کنید. اما برای اینکه خوشبخت شوید نباید زیاده از حد به دیگران بپردازید. بدینطریق راهی برای خلاصی نیست. خوشبخت بودن و محاکمه شدن یا بدبخت بودن و تبرئه شدن.»
*«عیاشی حقیقی [[آزادی|آزادیبخش]] است، زیرا هیچگونه الزامی نمیآورد. عیاش فقط وجود خود را تملک میکند، از این جهت عیاشی مشغولیت محبوب کسانی است که به خود [[عشق]] میورزند.»
*«[[دین|ادیان]] از لحظهای که دم از اخلاق میزنند و با صدور فرمان تهدید میکنند، به خطا میروند.»
*«برای خلق مجرمیت و مکافات احتیاجی به وجود خداوند نیست. همنوعان ما با کمک خود برای این کار کفایت میکنند. شما از روز داوری الهی سخن میگویید. اجازه بدهید با کمال احترام به این حرف بخندم. من بدون ترس و تزلزل در انتظار آن روزم: من چیزی را دیدهام که به مراتب از آن سختتر است؛ من داوری آدمیان را دیدهام.»
*«جنایت تنها در این نیست که دیگری را بکشی بلکه بیشتر در این است که خود زنده بمانی.»
*«سانسور همان چیزی را که نهی میکند به فریاد بلند اعلام میدارد.»
*«بالاترین عذابهای بشر این است که بدون قانون محاکمه شود.»
*«حکمی که درباره دیگران دادهاید سرانجام مستقیماً باز میگردد و بر چهره شما میخورد و در آنجا ضایعاتی به بار میآورد.»
*«هر افراطی، نیروی زندگی و در نتیجه درد و رنج را کاهش میدهد.»
▲*«شیرجههای نرفته گاهی کوفتگیهای عجیبی به جا میگذارند.»
== منسوب به او ==
من شاید به آنچه که حقیقتا مورد علاقه ام است مطمئن نیستم ، امابه آنچه که مورد علاقه ام نیست کاملا اطمینان دارم
|