|
=== با منبع ===
* «من دنبال دردسر نمی گردم و همچون شما به آرامش نیازمندم... در کنار خانواده، در اجتماع، در هرکجا.
اما چرا سر به سنگ حادثه می کوبم؟ تنها به این دلیل که: نمی خاهم در امتداد پخمگی قرار بگیرم. جوری که فردا جماعتی از سرداران فربه ی سپاه به ریش ما بخندند و رو به همدیگر بگویند: دیدی چه ترساندیمشان و دار و ندارشان را بالا کشاندیم؟»
* «ما باید باور کنیم که در آزمون 33 ساله ی انقلاب اسلامی و در پیاده کردن آن وعده هایی که به مردم دادیم مردود شدیم. این یک حقیقت است، اگر چه تلخ!»
''' [http://s5.picofile.com/file/8137771326/Mohammad_Noorizad_Ma_Adam_Koshteheem.mp4.html مستند ما آدم کشته ایم] '''
* «این اطلاعاتی ها و سپاهی ها به خیال خودشان با گرفتن و زندانی کردن جوان های ما آن ها را ذلیل می کنند. در حالی که هم ترس آنان را فرو می ریزند و هم آنان را با کسانی همبند می کنند که سرآمدند.
جوانی را که بی هیچ خطا به زندان می برند شاید هیچ انگیزه ی سیاسی نداشته باشد، اما وقتی باز می گردد مگر می تواند نداشته باشد؟»
* «ما نشان دادیم که دینداران و روحانیان اگر بر مسند قدرت بنشینند می توانند دروغ بگویند، می توانند به همه ی وعده هایی که دادند پشت کنند، می توانند برخلاف همه ی صحبت هایی که در مورد دنیاگریزی داشته اند دنیا را در آغوش بگیرند، می توانند ظلم کنند، می توانند غارت کنند، می توانند آدم بکشند!»
''' [http://s5.picofile.com/file/8137771326/Mohammad_Noorizad_Ma_Adam_Koshteheem.mp4.html مستند ما آدم کشته ایم] '''
* «گرچه من سپاه را هم دزد می دانم هم ماجراجو، اما آنچه که در سپاه و سرداران فربه اش بیش از سایر صفاتشان آشکار است پخمگی است. چرا که تنها پخمگان اند که وقتی در داخل منفور و ترسیده و منزوی اند، به توسعه ی اسلامِ خاصِ خویش در سراسر جهان می اندیشند.
براستی انقلابی که چه در داخل و چه در منطقه جز کسالت و عصبیت و نفرت از خود بجای ننهاده، چه حرفی برای گفتن دارد که حالا به توسعه ی انقلاب اسلامی اش در جهان می اندیشند؟»
* «ما به اسم خدا دروغ گفتیم، به اسم خدا مردم رو زدیم، به اسم خدا مردم رو کشتیم! »
'''[http://www.youtube.com/watch?v=Utgx5Egd3Ts مستند شعبان بی مخ ها3] '''
* «ما چرا می ترسیم؟
یا برای جان، یا برای مال، یا برای آبرو...
خب من از همه ی اینها گذر کرده ام! »
* «ما گرفتار جماعتی شده ایم که تخصص را بر نمی تابند، ادب را بر نمی تابند، فهم و خرد را بر نمی تابند. و چون خودشان نمی توانند با شتابِ فهم و خرد هماهنگ شوند، فتوا می دهند که حرام است...!
اینگونه راه را بر رشد جوان ها و مردم می بندند و متخصصین و فهمیدگان را فراری می دهند.»
''' [http://www.youtube.com/watch?v=fGQN7cUcCDw مصاحبه با شبکه ی تلویزیونی ایران فردا] '''
* «خون ستار بهشتی ننگی است بر پیشانی نیروی انتظامی، بر پیشانی دستگاه قضایی و بر پیشانی بیت رهبری!»
* «سی و شش سال است اینها حجاب حجاب کرده اند. بر بی حجابان هتاکی کرده و عرصه را بر آنان تنگ گرفتند و ناجوانمردانه یک امر شخصی را حکومتی کرده اند. اما این ها یک بار جرأت نکرده اند یک بانوی بی حجاب و یک بانوی محجبه را در تلویزیون بیاورند و از آنها بخواهند با هم بحث کنند. »
* «بسیجی در امروز جامعه ی ما یعنی: عقل تعطیل ، فهم تعطیل! یعنی اطاعت بی چون و چرا از یک بلندگوی مرکزی. که بزن و بکش و هیچ مپرس چرا !»
''' [http://www.youtube.com/watch?v=fGQN7cUcCDw مصاحبه با شبکه ی تلویزیونی ایران فردا] '''
* «حجاب اجباری برای بانوان مانند کراوات اجباری برای آخوندها و آیت الله هاست!»
* «آیت الله های ما نمی توانند با جهان فهم همپا شوند. آیت الله های ما بیست دقیقه نمی توانند با یک جوان صحبت کنند. به همین دلیل است که آیت الله مکارم شیرازی اینترنت پرسرعت را حرام اعلام می کند یا مثلا علم الهدی بزرگترین معضل خود را وزیر ارتباطات می داند.
وقتی هم فضا آنقدر تنگ شد که امکان جولان برای خردمندان نبود، طبیعی است که انسان خردمند کوچ می کند. حالا فضا از تخصص خالی می شود و این همان چیزی است که مطلوب نظر این هاست.»
''' [http://www.youtube.com/watch?v=fGQN7cUcCDw مصاحبه با شبکه ی تلویزیونی ایران فردا] '''
* «سی و شش سال است اینها حجاب حجاب کرده اند. بر بی حجابان هتاکی کرده و عرصه را بر آنان تنگ گرفتند و ناجوانمردانه یک امر شخصی را حکومتی کرده اند. اما اینها یک بار جرأت نکرده اند یک بانوی بی حجاب و یک بانوی محجبه را در تلویزیون بیاورند و از آنها بخاهند با هم بحث کنند. »
''' [http://www.youtube.com/watch?v=fGQN7cUcCDw مصاحبه با علیرضا نوریزاده] '''
* «مرجعیت به خاطر جاماندگی اش در هشتصد سال پیش محتاج نفهمیدن مردم است.
یعنی تا جهل هست، تقلید نیز برقرار است...»
* «ما این همه این روزها سخن از داعش و داعشی های خونخار و خونریزِ عراق و سوریه می گوییم ، بی آنکه بدانیم همین سید احمد خاتمی و علم الهدی و روح الله حسینیان و شیخ علی فلاحیان و شیخ مصطفی پورمحمدی در جای خود داعشی های خونخارند چه جور!
که اگر وقتش برسد، همین ها به جان مردم می افتند و نسل ها را خاهند روفت!»
''' [http://www.youtube.com/watch?v=fGQN7cUcCDw مصاحبه با شبکه ی تلویزیونی ایران فردا] '''
* «شما نگاه بکنید ما در ایران یک آیت الله نداریم که در مقابل این همه مفسده گریبان بدرد، اما به خاطر چند تار موی بانوان یا به خاطر عکس حضرت عباس گریبان دریده اند!
* «من وقتی زندانیان پاکدست و نیک اندیش را با اعجوبه هایی چون رسایی و کوچک زاده و زکایی و قاتل هایی چون روح الله حسینیان و پورمحمدی و اژه ای و آیت الله هایی چون مکارم شیرازی و نوری همدانی بر می سنجم، به علتِ فلاکت های همه جانبه ی این روزهای درماندگیِ خود پی می برم و به خود می گویم: آنجا که پاکان و فهیمان و درستکاران ما زندانی اند و خیره سران و بی فکران و جاهلان و جاماندگان بر مصدرها، چرا نباید از سر و روی این سرزمین اساطیری شقاوت و نکبت فرو ریزد؟»
این همه معتاد داریم، این همه دختران ما را به تن فروشی می برند، جوانان ما گرفتار هزار جور مفسده و بیکاری و بی هویتی اند. آنوقت این آیت الله های ما چسبیده اند به حجاب و روخوانی قرآن و ...
این ها علاقه ای به فهم و خرد ندارند. به محض برآمدن خرد و نخبگی، اینها فرو می ریزند و حرفی برای گفتن ندارند.»
''' [http://www.youtube.com/watch?v=fGQN7cUcCDw مصاحبه با شبکه ی تلویزیونی ایران فردا] '''
* «هر چه مفسده می بینید، یک سرش سپاه پاسداران است!
* «تجسم این که یک ایرانیِ پاک و خردمند و وطن پرست و متخصص و جهاندیده سال های سال از ناب ترین مقطع عمرش را اسیر و زندانی نظامی باشد که بهترین هایش علم الهدی ها و جنتی ها و احمد خاتمی ها و فلاحیان هایند، درد آور که نه، بلکه تأسف بار و مشمئز کننده است.»
از بس دزدی فراوان شده دیگران هم به خودشان اجازه می دهند که در بخش های مختلف بدزدند. وقتی که آقا مجتبا خامنه ای می آید و کودتای سال 88 را مدیریت می کند و کسی مثل احمدی نژاد را بر سر مردم آوار می کند، خب چرا احمدی نژاد فرش زیر پای او نشود و میلیاردها پول زیر پای او نریزد؟! طبیعی است که وقتی شما یک آدم ناچیز را برکشیدید و به او موقعیت دادید آن آدم ناچیز امضاهای خود را به سمت اجابت خواسته های شما هدایت می کند.
یا مثلن شما ببینید نفت کشور را می سپارند به سرداری که دست چپ و راستش را نمی شناسد و دو کلمه حرف نمی تواند بزند. آخر مگر می شود نفتی که باید بزرگ ترین تخصص ها و نخبگی ها در آن دست به دست شود وزیرش بشود یک سردار سپاه. چرا؟! برای اینکه بلعیدن های سپاه هموار شود! »
''' [http://www.youtube.com/watch?v=HteG08Qt86o مصاحبه با شبکه ی تلویزیونی اندیشه] '''
* «من در دنیا هیچ کاری ناجوانمردانه تر از پول گرفتن به خاطر نماز ندیده ام.
این که شما جلو بایستی و نماز بخانی و دیگران به تو اقتدا بکنند و تو بخاطر همان نماز (که نماز خودت نیز هست) از مردم پول بگیری!»
* «آزادی یعنی اینکه رهبر از لحاظ حقوق شهروندی باید با یک روستایی برابر باشد. البته این موضوع این روزها تبدیل به یک طنز شده است!
براستی چه کسی جرات دارد از رهبر شکایت کند؟! »
''' [http://www.youtube.com/watch?v=HteG08Qt86o مصاحبه با شبکه ی تلویزیونی اندیشه] '''
* «من این روزها دارم به این نتیجه می رسم که باید رسمن همه ی ما از شاه پهلوی تشکر کنیم که تا دید مردم او را نمی خاهند، راهش را گرفت و رفت.
اما من بعید می دانم این ها (آخوندها) با همه ی مخالفتی که مردم دارند، دست از قدرت بشویند. و اگر شده حمام خون راه بیندازند به این سادگی از قدرت کناره نمی گیرند.»
* «ستار بهشتی یک کارگر گمنام بود، او را کشتند. فکر کردند می توانند سر و ته ماجرای یک کارگر گمنامی که کشته شده را هم بیاورند. نمی دانستند که این کارگر گمنام مادری دارد پوست و استخوان، اما با یک دل دریایی! کسی که محکم در خون خواهی پسرش ایستاد و سر خم نکرد و از ستار گمنام آوازه ای برکشید که جهانی شد. »
''' [http://www.youtube.com/watch?v=fGQN7cUcCDw مصاحبه با شبکه ی تلویزیونی ایران فردا] '''
* «آخوندهای ما لقمه ای تاریخی گیرشان افتاده که تا پای جان و هتا به قیمت کشتن نسل های ما از این لقمه دست بر نمی کشند.»
* «دیروزِ من با جهالت آمیخته بودم، امروز اما من به هیچ گرایش و عقیده ای متمایل نیستم و سنگ هیچکس را به سینه نمی زنم به جز انسانیت.
دیروز من خودم را بهشتی و همه را جهنمی می دانستم، اما امروز به خود می گویم تو غلط می کنی در باره ی دیگران قضاوت کنی چه برسد به اینکه بخاهی یکی را جهنمی بدانی و خودت را بهشتی!»
* «یک زمانی فدایی ولی فقیه بودم. اکنون اما به هیچ وجه آن را قبول ندارم، به هیچ وجه!»
* «برخی به من می گویند منافق! من کجا کارم منافقانه است؟! من که هر چه در دل دارم می نویسم و بر زبان می آورم. منافق آن رییس جمهور و وزیر و آیت اللهی است که راست راست به چشم مردم زل می زند و چیزی می گوید که خودش می داند نادرست است یا ناشدنی!»
* «خیلی ها از من می پرسند اگر آوینی امروز بود کدام طرفی بود؟ می گویم: آوینی امروز اگر بود، یا منزوی بود یا زندانی یا مطرود یا اعدام شده یا مثل من برای خود قدمگاهی برساخته بود. و در کل: آوینی هر چه که بود با اینها نبود
او اگر امروز بود یا به اهالی فتنه پیوسته بود یا خانه نشین شده بود یا آبرویش را برده بودند. خلاصه این که اکنون چیزی از او باقی نمانده بود»
* «عزیزانی چون نسرین ستوده اگر به صورتِ قانونی شخص برترِ این کشور بودند و اختیارهای قانونی با آنان همراه و همدل بودند، یکصد برابر رهبرِ قبلی و هشتصد برابر رهبر فعلی در هدایت درستِ جامعه توفیق می یافتند و ما را به قله های فهم و خرد و رهایی و نشاط و انصاف و ادب و شایستگی و برازندگی و اعتبار جهانی نزدیک می کردند.
* «برای آخوندهای حاکمیت وطن پشیزی ارزش ندارد. آنچه که برای آن ها ارزشمند است اسلام است. آن هم اسلامی که هم جای پای آن ها را در قدرت استحکام بخشد و هم جیب شان را پُر کند!»
* «اساسن جماعتی به اسم خودسر نداریم. چه آن ها که قتل های زنجیره ای را سامان دادند و چه بسیجیانی که مثل بختک بر سر مردم می نشینند و محفلی را از هم می پاشند.
با اطمینان می گویم: اینها هیچ کدامشان خودسر نیستند. همه شان از یک بلندگوی مرکزی و از یک جاهای بخصوص خط می گیرند.»
* «یکی از هزاران گندی که این ها (مقامات جمهوری اسلامی) زده اند اگر مثلن در آلمان اتفاق افتاده بود صد باره دم و دستگاه دولت برچیده شده بود. یا مثلن در ژاپن صدها نفر از خطاکاران از شرمِ شماتتِ مردم خودشان را حلق آویز کرده بودند. اینجا می دزدند و وقتی دزدی شان لو می رود به چشم مردم زل می زنند و باز می بینی طلبکارند!»
* «چرا این نظام محبوبیت بعضی ها را که محبوب هستند انکار می کند و هیچ امکانی برای مطرح شدن آنها قایل نمی شود؟ دلیلش چه می تواند باشد جز این که اگر مردم، فردین و بهروز وثوقی و داریوش و ابی را، و اندیشمندانی همچون سروش و افرادی مثل سید محمد خاتمی را دوست بدارند، فرصتی برای دوست داشتنِ امثال جنتی و علم الهدی و خودِ رهبر باقی نمی ماند!»
* «میرحسین کوچکترین نقشی در این جنایت بزرگ نداشته. مثل این که بگویید چون من حامی این رژیم بوده ام پس در آن جنایات هم سهیم ام.
از این نظر بله، اما این که به طور مستقیم در آن فاجعه نقش داشته باشد هرگز! هرگز! »
* «ما باید باور کنیم که در آزمون 33 ساله ی انقلاب اسلامی و در پیاده کردن آن وعده هایی که به مردم دادیم مردود شدیم. این یک حقیقت است، اگر چه تلخ!»
''' [http://s5.picofile.com/file/8137771326/Mohammad_Noorizad_Ma_Adam_Koshteheem.mp4.html مستند ما آدم کشته ایم] '''
* «ما نشان دادیم که دینداران و روحانیان اگر بر مسند قدرت بنشینند می توانند دروغ بگویند، می توانند به همه ی وعده هایی که دادند پشت کنند، می توانند برخلاف همه ی صحبت هایی که در مورد دنیاگریزی داشته اند دنیا را در آغوش بگیرند، می توانند ظلم کنند، می توانند غارت کنند، می توانند آدم بکشند!»
''' [http://s5.picofile.com/file/8137771326/Mohammad_Noorizad_Ma_Adam_Koshteheem.mp4.html مستند ما آدم کشته ایم] '''
* «ریشه ی بسیاری از دروغ‌گویی ها و دزدی ها و نکبت های اجتماعی در همین بی ادبی فردی و جمعی است در هر کجا. هم کلامی، هم رفتاری، هم فکری.
از سن شانزده - هفده سالگی به این سوی، زبان من بر ناسزا و ناسزاگویی قفل شده است. من تندترین نقدها را به افراد و به جریان های سیاسی و اقتصادی و حکومتی داشته ام و هتا در این سه – چهار سال مثلن فلان امام جمعه را به خاطر بی فکری ها و عربده کشی هایش«بی خرد و پوک مغز» خطاب کرده ام، اما نشده که یک بار از این فراتر بر زبان و قلم من جاری شده باشد.»
* «راستش را بخاهید به جز یکی دوبار با هیچ انتخاباتی حال نکرده ام. چرا که انتخابات های اسلامی را درخت خشکی می بینم که از آن رخت و لباس و پارچه های رنگین آویخته اند.
به قصد فریب ، نه فریبی پیچیده . بلکه آشکار و دم دست ، فریبی از جنس خر کردن مردم!»
* «در زندان واژگانی چون: سلولِ من، بازجویِ من، فراوان شنیده می شود. بازجویِ بد دهن شما را زده و ناسزا گفته اما در همه ی عمرتان از او با: " بازجویِ من" یاد می کنید. هتا در روزها و شب های تلخ انفرادی، دلتان برای او تنگ می شود. چرا؟ چون او تنها کسی است که شما را می زند. او تنها کسی است که با شما سخن می گوید و فحشتان می دهد. او تنها کسی است که شما را به حساب می آورد و از شما می خاهد که سخن بگویید و اقرار کنید و بنویسید. و حال آنکه در و دیوار و هر چه که هست، اصرار به این دارند که شما را نمی بینند و شما را از یاد برده اند.»
* «پس از کودتای سال 88 به خاطر سه نامه ای که به رهبر و یک نامه ای که به رییس بی خاصیت قوه ی قضاییه نوشته بودم به زندان رفتم و پس از آزادی نیز مرتب نوشتم و حاکمان و بویژه سرداران حرامخوار سپاه و رهبری را نقد کردم. با این نقدهای آتشین، سازمان اطلاعات سپاه به دست و پا افتاد و چند تا فیلم علیه من ساخت و منتشر کرد و در چندین سایت به بد گویی از من پرداخت و حتی به خانه ام یورش آوردند و اموال حرفه ای ام را بار کردند و بردند. با این کارها فضای تنفس برای خانواده ام دشوار شد. یکی از عزیزانم آمد و از من خواست ننویسم. یا شیب نقدها را کم کنم. هم نپذیرفتم و هم افزودم: اگر همه ی فرزندانم را جلوی چشم من ریز ریز کنند تا مرا به زانو در آورند و ریسمانی به گردنم بیندازند و مرا از ایران و ایرانی رو بگردانند، هرگز تن به زبونی نخواهم سپرد.»
* «ما گرفتار جماعتی شده ایم که تخصص را بر نمی تابند، ادب را بر نمی تابند، فهم و خرد را بر نمی تابند. و چون خودشان نمی توانند با شتابِ فهم و خرد هماهنگ شوند، فتوا می دهند که حرام است...!
اینگونه راه را بر رشد جوان ها و مردم می بندند و متخصصین و فهمیدگان را فراری می دهند.»
''' [http://www.youtube.com/watch?v=fGQN7cUcCDw مصاحبه با علیرضا نوریزاده] '''
* «آیت الله های ما نمی توانند با جهان فهم همپا شوند. آیت الله های ما بیست دقیقه نمی توانند با یک جوان صحبت کنند. به همین دلیل است که آیت الله مکارم شیرازی اینترنت پرسرعت را حرام اعلام می کند یا مثلا علم الهدی بزرگترین معضل خود را وزیر ارتباطات می داند.
وقتی هم فضا آنقدر تنگ شد که امکان جولان برای خردمندان نبود، طبیعی است که انسان خردمند کوچ می کند. حالا فضا از تخصص خالی می شود و این همان چیزی است که مطلوب نظر این هاست.»
''' [http://www.youtube.com/watch?v=fGQN7cUcCDw مصاحبه با علیرضا نوریزاده] '''
* «مرجعیت به خاطر جاماندگی اش در هشتصد سال پیش محتاج نفهمیدن مردم است.
یعنی تا جهل هست، تقلید نیز برقرار است...»
''' [http://www.youtube.com/watch?v=fGQN7cUcCDw مصاحبه با علیرضا نوریزاده] '''
* «شما نگاه بکنید ما در ایران یک آیت الله نداریم که در مقابل این همه مفسده گریبان بدرد، اما به خاطر چند تار موی بانوان یا به خاطر عکس حضرت عباس گریبان دریده اند!
این همه معتاد داریم، این همه دختران ما را به تن فروشی می برند، جوانان ما گرفتار هزار جور مفسده و بیکاری و بی هویتی اند. آنوقت این آیت الله های ما چسبیده اند به حجاب و روخانی قرآن و …
این ها علاقه ای به فهم و خرد ندارند. به محض برآمدن خرد و نخبگی، اینها فرو می ریزند و حرفی برای گفتن ندارند.
''' [http://www.youtube.com/watch?v=fGQN7cUcCDwHteG08Qt86o مصاحبه با علیرضاشبکه ی تلویزیونی نوریزادهاندیشه] '''
| 