علیاصغر غروی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز +رده |
|||
خط ۴:
*« پیام غدیر از سوی رسول آزادی و رهایی و عدل، معرفی ولی و امام مردم است تا قیام قیامت، نه تعیین و نصب حاکم سیاسی برای مدتی کوتاه. بارخدایا! در پرتو تعالیم کتابت از ظلمات، کژیها و تباهیها رهایمان ساز و به نور ایمان و آگاهی داخلمان گردان، تا وعده تو را محقق ساخته باشیم و بسان پیشوایمان علی، الگو برای همه مردم باشیم.»
**''امام پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟'' <ref>[http://arbabehekmat.org/fa/article/index/post/713#.VOytQBUvzHI امام پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟ ]</ref>
*« [[دین]] را مدافع [[آزادی]] و شخص دیندار را آزادی خواهترین انسان بشمار میآورد. امروز طالقانی به عنوان کسی که برای آزادی ملت و اجراء قانون و برقرای عدالت، یک عمر زجر کشیده و زندانهای سخت و شکنجههای کشنده را تحمل کرده، از این جهت مهم است که او از جایگاه یک رجل دین و یک روحانی، از آزادیهای فطری، مشروع و قانونی آحاد ملت دفاع کرد، و سپهر اندیشگی خود را بر این مدار به چرخش آورد که «دین ضد هرگونه خودکامگی، استبداد و استکبار است». طالقانی حتی آخرین نمازجمعۀ خود را، در بهشت زهرا، به مناسبت سالگرد 17شهریور، در واقع در اظهار نگرانی از سوگ آزادی اقامه نمود، و جان تازهیی که در کالبد نیمه جان استبداد دمیده شده بود. وی بیمناکی خود را از ظهور یک استبداد جدید، و قطعاً خطرناکتر، تحت عنوان استبداد دینی، پنهان نساخت، و به صراحت و وضوح هرچه تمامتر، از علائم و نشانههایش پرده برداشت.»
**''طالقانی آموزار بزرگ آزادی'' <ref>[http://arbabehekmat.org/fa/articles/index/name/dr-gharavi/post/1506 طالقانی اموزگار بزرگ ازادی ]</ref>
*« در شب قدر [[قرآن]] خوانده میشود، شب قدر موقع نزول قرآن و در دسترس قرار دادن لوح محفوظ است. حالا این موقع چه وقت اتفاق میافتد؟ یک نفر ممکن است بیست سال، سی سال زحمت بکشد که به متن و به این قرائت دسترسی پیدا کند و به محضی که برای او این قرائت به اتمام برسد، یعنی به صحت این کتاب ایمان آورد، آن موقع شب قدر او است، حالا میخواهد سر ظهر باشد، میخواهد هر وقتی که میخواهد باشد. آن هنگام که این تاریکی شب تمام شد و تاریکی تبدیل به نور شد، ملائکه و [[روح]] در آن شب نازل میشوند، یعنی آنها هم در اختیار انسانند و هم [[روح انسان]] و هم روح عالم و هم نیروهای انسان و هم نیروهای عالم، تماماً در اختیار این انسان قرار میگیرند که او را به اینجا برسانند که این قرآن باید بر قلب او نازل بشود، وقتی که قرآن بر قلب انسان نازل شد، آن موقع شب قدر او است. انسان در هر مرحلهای از مراحل عمرش که آن [[خورشید]] تابان قرآن را در آن مطلع فجر به قلبش بتاباند که این قلب از آن تاریکی ''لیل'' بیرون بیاید و به روشنایی ''مطلع فجر'' برسد، به طوری که روح و ملائکه در اختیار او باشند، آن موقع شب قدرش است.»
**''هزار ماه فاصله تا شب قدر'' <ref>[http://www.arbabehekmat.com/detail.asp?id=75 هزار ماه فاصله تا شب قدر ]</ref>
سطر ۱۵ ⟵ ۱۷:
*«عیسی علیه السلام، پیامبری که با نفخۀ مسیحایی خود مردگان را زنده میکرد، و به اذن خداوند به جامعة مرده زندگی میبخشید. زنده کردن مردگان یکی از معجزات عیسی است، که به اذن الهی، برای اثبات حقانیت راه خود، به مردم ارائه میداد. اما آیا میتوان انسان مرده را صرفاً کسی تصور کرد که قلب و تنفس او از کار افتاده است؟ آیا در ادبیات خودمان بارها از «مردن» برای نشان دادن ترس، بیانگیزگی، فضاء بستة اجتماعی و سیاسی و مفاهیم مشابه استفاده نشده است؟ چه بسیار در طول تاریخ که فضاء جامعه را بیانگیزگی و ناامیدی فراگرفته، و امید اصلاح به یأس مبدل گشته، و زندگی و شادابی، جای خود را به مردگی و خمودی داده، اما یک سخن صادقانه و اصلاحگرانه بر سخنان نابخردانه غلبهکرده، و بر قلب و جان مردم نشسته، و زندهشان کرده است!آیا غلبة سخن حق بر [[باطل]]، و رسوایی آنان که گمان میبرند میتوانند با کلام ساحرانه خود ذهن مردم را مفتون خود سازند، و باطلشان را حق جلوه دهند، و همچنان از مرگ انگیزهها و امیدهای مردم ارتزاق کنند، و قدرتشان را تقویت نمایند، مصداق بارز اذن الهی برای نصرت مردم جهت حرکت در مسیر اصلاح خود و جامعهشان نیست؟ آیا میدان این مبارزه، عرصة مقابلة موسی با ساحران فرعون و بلعیده شدن اژدهای باطل توسط عصای حق به اذن و ارادة خداوند را تداعی نمیکند؟ آیا دمیده شدن امید زندگی در جامعهیی که انگیزه زیستن را از دست داده است، و زنده گشتن مردمی که در اثر ظلم و بیعدالتی، ناامیدانه چون مردگان، عقب ماندگی خود و اجتماع خویش را به نظاره نشستهاند، مصداق اذن الهی برای دمیدن امید زندگی در کالبد مردگان و اصلاح امور جامعه نمیباشد؟ آیا چنین اعتقادی، در طول تاریخ، امید و انگیزة اصلی مصلحان برای حرکت در مسیر دشوار و پرهزینة هدایت و اصلاح نبوده است؟ آری! اینگونه است که میتوان آیات [[قرآن]] را، در همة اعصار و قرون، جاری و ساری دانست، و اذن الهی برای هدایت بشر و اصلاح امور انسان را در همه احوال مشاهده نمود»
**''مسیح در گل خود دمید و به آسمان پرواز کرد'' <ref>[http://www.arbabehekmat.org/fa/article/index/post/394 مسیح در گل خود دمید و به آسمان پرواز کرد]</ref>
==پانویس==
{{پانویس}}
|