وضعیت سفید: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Bbadree (بحث | مشارکت‌ها)
Bbadree (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱۲:
*'''محترم''': میگم با من حرف نزن
*'''بهزاد''': به نظر من آقا هوشنگ، این خواهرای من خیلی به کار هم کار دارن. خیلی به هم حساسیت نشون میدن. اصلا نباید به هم توجه کنن. مثلا من و همین بهروز، نیگا کن، عین گربه نشسته. اصلا انگار نیست. هستا ولی نیست. به جان خودم اصلا من توجهی ندارم به ایشون. نگا کنید این اطوار چیه من نمی فهمم
 
===قسمت پنجم ===
*'''معمار''': خانم ِ اِخَوان به ما دستور داده که آجر و مصالح و اینا، کارگر بیاریم اینجا.
*'''محترم''': اَخوان فامیلی منوچهر ِ پاره‌آجره. اون به شما دستور داد؟
*'''معمار''': ای بابا خانم، خود خانم اِخوان به ما دستور دادَه. مصالح، آجر، کارگر بیاریم اینجا.
*'''محترم''': نه، نشد. من نفهمیدم. بالاخره نوه‌ی پاره آجر، یا خانم پاره‌‌ آجر یا خود منوچهر پاره آجر؟
*'''معمار''': بِشیر یه سیگار بیار.
*'''بهزاد''': محترم، اینقدر پاره آجر پاره آجر نکن اینا به گوشش می‌رسونن شر درست می‌شه ها.
*'''معمار''': خانم خودتون مشکل دارید طایفه‌ای به ما چه؟ صبح تا حالا کارگر بنّا، می‌بینی بِشیر؟ اِسیر و عبیریم اینجا، شب می‌خوایم یه لقمه نونم ببریم برا زن و بچّه‌. خود خانمِ احترام خانم، خانم ِ منوچهر خان دستور داده بیاریم اینجا.
*'''محترم''': حالا برا چی می‌خوای اینا رو اینجا خالی کنی؟ مگه اینجا انباره؟
*'''معمار''': چه بدبختی‌ای داریم. اومدیم اینجا خالی کنیم. اومدیم اینجا ساختمون بسازیم دیگه. پس کجا خالی کنیم؟ کجا ساختمون بسازیم؟ عجب گیری گرفتار شدیم امروز دیگه. {با خودش حرف می‌زند} چه کار باید بکنیم الآن؟ نیومد این. شب شد چه کار کنیم؟ شب من چه جوری پول کارگرو بدم؟ امروز از چه دنده‌ای بلند شدی بسم‌الله همه بدبختیا اومد سراغت.
*'''امیر''' (به منیژه): آخ آخ آخ. این حرفا به گوش عمّه احترام برسه شر درست می‌شه.
 
 
=== قسمت ششم ===