کاریکلماتور: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ابرابزار |
|||
خط ۱:
'''کاریکلماتور''' نامی است که [[احمد شاملو]] بر نوشتههای [[پرویز شاپور]] گذاشت. این کلمه ابتدا در سال ۱۳۴۷ در مجله خوشه به سردبیری شاملو به کاربرده شد و حاصل پیوند «کاریکاتور» و «کلمه» است. به نظر شاملو، نوشتههای شاپور کاریکاتورهایی است که با کلمه بیان شدهاست.
* تضاد
* ایهام
* تخیل
* ابتذال
* طنز
::''
▲== کاریکلماتور های پرویز شاپور==
▲::''نمونه های از کاریکلماتور های پرویز شاپور که در نشریه ها بخصوص خوشه به سردبیری [[احمد شاملو]] چاپ می شدند.''
* وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد، ماهیها صلوات فرستادند.
* اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی به بزرگی آسمان
* به عقیده گیوتین، سر آدم زیادی است.
* به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد.
سطر ۲۴ ⟵ ۲۲:
* گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرندهٔ محبوس است.
* روی همرفته زن و شوهر مهربانی هستند!
* غم، کلکسیون
* بلبل مرتاض، روی گل خاردار مینشیند!
* گلوبولهای سفید خونم جسد میکروب را اشکریزان تا گورستان به دوش کشیدند.
* نسیمی که به تک درخت
* شکوفه پرواز هنگام پر کشیدن شکوفان
* آدم برفی تگرگ اشک
* مرحوم درخت با کمک نجار از نردبان چوبی بالا
* ستارگان در دل شب به روشنی روز
* قطرات باران در آغوش هم آب
* باد به کمک موج به ماهی
----
::''
==
* خط
* قلم
* «پری»روز، زیباترین روز بود.
* باران، زبان ِناودان را باز
* بی
* فقیر با فروش
* عصر بی
* بزنم به
* تور ماهیگیر پر شد از ماهی آزاد.
* عرق حلال
* عامل
* تنبل عاشق کارهای ستادی است.
* فقط دزدها از «آگاهی»
* سرشار از تهی بود
* سارای این زمانه عاشق دارا
* دیده بان حقوق
* جهان خوار اول تجزیه
*
*
* دوزیستان هم از توبره
*
* فواید
*
*
* درختان «تبرستان»، همه بی سر و
* سشوار هم
* کاشف نانو تکنولوژی دانشمندی گرسنه بود.
*
*
*
*
* هیزم شکن دکان درخت را تخته کرد.
* از سراب آموختم نوشیدن عطش را.
* ساز بادی هم به هر بادی
*
*
* «آپارتاید»ی با «سیاه» زخم جان سپرد.
* انگشت
* برای چریدن باید رسم گوسفند پیشه کرد.
* درخت بهار حامله و پاییز پا به ماه
* مایه دارترین آدم هم «پابرهنه» به دنیا
*
* «حق با مشتری است»
* هیچ ظالمی خط میان گندم را به رسمیت
*
* ای کاش
* سرطان پایان زندگی
* اغنیا به آب درمانی و فقرا به نان درمانی نیازمند هستند.
* زاینده رود جای خالی ماهی را با خشک سالی پر کرد.
* آی سی
*
* دارا عاشق دوغ سارا و سارا عاشق پول دارا بود.
* گندم زنگ
* بی انصاف، نام
* همیشه «زبان» را به «جبر» ترجیح
* شادترین پلی
* کفش فقیر با
* سن
* بنزین هم «جایگاه»
* آدم خود جوش نیازی به دیگ ندارد.
* سایه
* رودخانه هم اهل طغیان است.
* نام عرب فقیر ، عبدالغنی بود.
*
* فرش
== کاریکلماتورهای حسین مقدسی نیا ==
سطر ۱۵۰ ⟵ ۱۴۷:
* عزرائیل زودتر از بقیه خودش را به صحنه تصادف میرساند.
* دست دست کنی دست به دست میشوم.
* نمی دانم چرا هرچقدر به قربانت میروم
* از تلفن عمومی برای گفتن حرفهای خصوصی استفاده میکنم.
* وقتی دو دل شدم؛ زن دومم را اختیار کردم.
سطر ۳۴۷ ⟵ ۳۴۴:
* وقتی نیستی هستی ام به خطرمی افتد.
کتاب گاهی به نگاهم سر بزن اثر مهرداد حبیبیانی زند
[[رده:موضوعها]]
|