قابوس‌نامه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸:
 
* «از ما گفتن بود، برگوینده بیش از گفتار نباشد.»
 
* «از مردم نمام بترس که هرچه وی به ساعتی بشکافد، به عمری نتوان دوخت.»
 
* «اصل مردمی کم آزاری است.»
سطر ۱۳۲ ⟵ ۱۳۴:
 
== چ ==
 
* «چنان که شیخ ابوسعید ابوالخیر گفته است آدمی از چهار چیز ناگزیر بود: اول نانی، دویم خلقانی (جامه کهنه)، سیم ویرانی، چهارم جانانی.»
 
* «چرا ایمن خسبد کسی که با پادشاه آشنائی دارد.»
خط ۱۴۲:
 
* «چرا دشمن نخوانی کسی را که جوانمردی خود، آزار مردمان داند.»
 
* «چنان که شیخ ابوسعید ابوالخیر گفته است آدمی از چهار چیز ناگزیر بود: اول نانی، دویم خلقانی (جامه کهنه)، سیم ویرانی، چهارم جانانی.»
 
* «چنان که عیب دوستی و یا عیب شخص محتشمی بر تو معلوم شود، زنهار مگوئی.»
 
* «چون بزه خواهی کرد باری بزه بی مزه نباشد.»
 
* «چون بوق زدن باشد در وقت هزیمت * مردی که جوانی کند اندر گه پیری»
 
* «چون به گناهی از تو عفو خواهند، عفو کردن را به خویشتن واجب دان اگرچه سخت گناه بود و چون عفو کردی دیگر او را سرزنش مکن و از گناه او یاد میاور که آنگاه همچنان بود که عفو ناکرده ای.»
 
* «چون چربو از آتش دریغ داری کباب خام آید. »
سطر ۱۵۲ ⟵ ۱۵۸:
 
* «چون مرگ تو را نیز بخواهد فرسود * بر مرگ کسی چه شادمان باید بود.»
 
* «چون مهمانی کنی از خوبی و بدی خوردنی ها عذر مخواه که این طبع بازاریان باشد. هرساعت مگوی که فلان چیز بخور خوب است، یا چرا نمی خوری، یا من نتوانستم سزای تو کنم که این سخن کسانی است که یکبار مهمانی کنند.»
 
* «چیزی که به دشمنان بمانی بهتر که از دوستان نخواهی.»
سطر ۲۰۳ ⟵ ۲۱۱:
 
* «دوست را زود دشمن توان کرد، اما دشمن را دوست گردانیدن دشوار بود.»
 
 
== ش ==