کاشان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Sialkgraph (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۲۰۷:
* تَفِ رابالا بَر میگَردَ تُو صورت !
** '' تف راه بالا برمیگردد توی صورت''. (عکسالعمل این کار متوجه خود شخص میگردد. کار زشت فامیل را آشکار نمودن.)
تُمبُو اَ کُونِ آدَم میکِنَ !
** '' شلوار از پای آدم بیرون میآورد''. (به شخصی گفته میشود که در انجام یک کاری سماجت خاصی دارد.)
* تِنِ لَش !
** (به کسی میگویند که شُل و وِل باشد.)
* تِی تاغاری !
** '' ته تغاری''. (به آخرین فرزند خانواده میگویند.)
* جاد گَرمَ !
** '' جایت گرم است''. (از مشکلات خبر نداری. مانند نفست از جای گرم بیرون میآید.)
* جا نِماز آب میکِشَ !
** (خود را متدین و با ایمان نشان میدهد.)
* جِنسِش خُوردِه شیشه دارَ !
** (بدجنس و حیلهگر است.)
* جنگ خَر شُومَ، پِشگِلِ خَر خُومَ !
** '' جنگ خر شب انجام میشود و پِهِنِ خر خام است''. (در موقعی گفته میشود که دعوا بین دو نادان و ابله اتفاق افتاده باشد.)
* جنگِ زَرگِری مییُونجی نِمیخواد !
** '' جنگ زرگری (دعوای دروغین) میانجی نمیخواهد''. (در موقعی گفته میشود که دو نفر از روی سیاست و حیله بین خود جنگ و اختلافی ساختگی راه انداخته باشد.)
* جُو سَختَ !
** '' جان سخت است''. (کاربرد اول: وقتی که شخص بسیار خسیس باشد گفته میشود کاربرد دوم: وقتی که شخصی در برابر دردها و مشکلات روزگار بسیار مقاوم و صبور باشد گفته میشود.)
* جُو دَر یَ قالِب !
** '' جان در یک قالب و جسم''. (دو نفر که بسیار دوست و شفیق بوده و با هم یکی باشند.)
* جُونِ نِکَندِه به تِنَ !
** '' جانی که از تن خارج نشده باشد هنوز در تن قرار دارد''. (به کسی میگویند که دوست ندارد کار کند چرا که نیروی بدن را میگیرد.)
* چُس عَبّاسی !
** (کم وناچیز.)
* چَشم پاره؛ یَ چَشم پارهایَّ !
** (به کسی میگویند که بیحیا و پر رو است.)
== کاشان در شعر شاعران ==
|