کاشان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
Sialkgraph (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۶۷:
* پیشُ به دِلِش مالیدَ !
** '' پیهاش را به دلش مالیده است''. (دلش را خوش کرده است، صابون به دلش مالیده است.)
پاش رو مار باشَ وَر نمیدارَ !
** '' پایش روی مار باشد بر نمیدارد''. (خطر را به جان میخرد، اما کاری برای کسی انجام نمیدهد.)
* پُوسِّ دُمبَ !
** '' پوستِ دنبه است''. (به کسی میگویند که بیغیرت و بیخیال است.)
* پُوز توش وَر میکُنَ !
** '' دهانش را توی آن (ظرف غذا) میزند''. (بیاشتها و بیمیل غذا میخورد.)
* پول به جونِش بَسَّ !
** '' پول به جانش بسته است''. (کنس و خسیس است.)
* پَلُو پَمبه !
** '' پهلوان پنبه''. (به کسی که بسیار ضعیف و لاغر است میگویند.)
* پیرِ هَپَل هَپُو !
** (پیر خرفت و نادان.)
* پیشُ به دِلِش مالیدَ !
** '' پیهاش را به دلش مالیده است''. (دلش را خوش کرده است.)
* تابِسُّو پِدِرِ یِتیموُنَ !
** '' تابستان پدر یتیمان است''. (افراد یتیم و مستمند در تابستان اگر بی لباس بمانند چندان مهم نیست.)
* تاخونِ کاشی رُ قُمی میدَ !
** '' تاوان کاشانی را قمی میدهد''. (تاوان کار دیگران را دادن.)
* تُحفِه نِطَنز !
** '' تحفه نطنز''. (جنبه تحقیر دارد.)
* تَپَّش رُو آب اُفتیدَ !
** '' تپهاش (پِهِن) روی آب افتاده است''. (هدف و منظورش آشکار شده است. دستش رو شده.)
* تَپّه چُسِنه !
** (به کسی میگویند که تنبل و بیحال باشد.)
* تَفِ رابالا بَر میگَردَ تُو صورت !
** '' تف راه بالا برمیگردد توی صورت''. (عکسالعمل این کار متوجه خود شخص میگردد. کار زشت فامیل را آشکار نمودن.)
== کاشان در شعر شاعران ==
|