دوستی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←د: ابرابزار |
ابرابزار، اصلاح املا |
||
خط ۱:
'''[[W:دوستی|دوستی]]''' اصطلاحی است که برای توصیف پیوندِ همیارانه بین دو یا چند نفر بهکار میرود که به هر یک از
[[پرونده:Hold my hand.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|«ناتوانترین مردم کسی است که نیروی به دست آوردن [[دوستان]] ندارد، و ناتوانتر از او کسی است که [[دوستی]] به دست آرد و او را از دست دهد.» ''[[علی بن ابیطالب]]'']]
<div style="font-variant: small-caps; text-align: center;">
__NOTOC__
[[#آ|آ]] - [[#الف|الف]] - [[#ب|ب]] - [[#پ|پ]] - [[#ت|ت]] - [[#ث|ث]] - [[#ج|ج]] - [[#چ|چ]] - [[#ح|ح]] - [[#خ|خ]] - [[#د|د]] - [[#ذ|ذ]] - [[#ر|ر]] - [[#ز|ز]] - [[#ژ|ژ]] - [[#س|س]] - [[#ش|ش]] - [[#ص|ص]] - [[#ض|ض]] - [[#ط|ط]] - [[#ظ|ظ]] - [[#ع|ع]] - [[#غ|غ]] - [[#ف|ف]] - [[#ق|ق]] - [[#ک|ک]] - [[#گ|گ]] - [[#ل|ل]] - [[#م|م]] - [[#ن|ن]] - [[#و|و]] - [[#هـ|هـ]] - [[#ی|ی]]
</div>
== آ ==
* «آری آغاز دوست داشتن است// گرچه پایان راه ناپیداست// من به پایان دگر نیندیشم// که همین دوست داشتن زیباست»
** ''[[فروغ فرخزاد]]''
* «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است// با دوستان مروت، با دشمنان مدارا»
** ''[[حافظ]]''
* «آنان که دوستی و محبت را بهزندگی خود راه
** ''[[سیسرو]]''
* «آنچه مردم، دوستی میخوانند چیزی غیر از نفع شخصی نیست، دوستی خودپرستی انسان است که میخواهد از دیگران به عنوان دوستی متمتع گردد.»
** ''[[فرانسوا لارشفوکو]]''
* «آن کس که در هرجا دوستانی دارد، همه جا را دوستداشتنی مییابد.»
سطر ۲۰ ⟵ ۲۱:
== الف ==
* «از بس که مهر دوست به دل جا گرفته است// جایی برای کینهٔ دشمن نماندهاست»
** ''[[اظهری کرمانی]]''
* «از جان طمعبریدن آسان بود ولیکن// از دوستان جانی مشکل توان بریدن»
** ''[[حافظ]]''
* «از جهان گرچه بوستان خوشتر// بوستان هم به دوستان خوشتر»
** ''[[مکتبی شیرازی]]''
* «از خویشاوندان بهراحتی میتوان برید، اما رشته دوستی را هرگز.»
** ''[[سیسرو]]''
* «از دست دادنِ [[دوستان]]، [[بیگانگی]] [غربت] است.»
** ''[[علی بن ابیطالب]]'' <small>''نهج البلاغه، کلمات قصار ۶۵''</small>
* «از سلامتی خود مواظبت میکنیم، برای روز مبادا پول ذخیره میکنیم، سقف خانه را تعمیر میکنیم و لباس کافی میپوشیم، ولی کیست که در بند آن باشد که بهترین دارایی یعنی دوست را به صورتی عاقلانه برای خود فراهم کند؟»
** ''[[رالف والدو امرسن]]''
* «از محبت، نار نوری میشود// وز محبت، دیو حوری میشود»
** ''[[
* «از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است// از یار ناز خوشتر و از من نیازها»
** ''[[ادیب پیشاوری]]''
* «اغلب، دوستان ما از خطرناکترین دشمنان هستند.»
** ''[[آندره ژید]]''
* «اگرچند، بدخواهکشتن نکوست// از آن کشتن آن به که گرددت دوست»
** ''[[
* «اگر دوستان نتوانند از گناهان کوچک یکدیگر چشمپوشی کنند، نخواهند توانست دوستی خود را به جایی برسانند.»
** ''[[لابرویر]]''
* «اگر دوست تو مرتکب خطایی شد از دوستی او صرفنظر مکن زیرا که انسان در معرض خطا است، تا میتوانی دوست برای خودت آماده کن نه از برای مالت.»
** ''[[فیثاغورس]]''
* «هر کس همه کس را دوست میداشت همه کس صاحب دنیا میشد.»
** ''[[
* «این دغل دوستان که میبینی// [[مگس|مگسانند]] دور شیرینی»
** ''[[سعدی]]''
* «از صحبت دوستی برنجم// که اخلاق بدم حسن نماید// کودشمن شوخچشم چالاک// تا عیب مرا بمن نماید»
** [[سعدی]] <small>بدون منبع</small>
* «اگر میخواهید در [[زندگی]] دوستان وفادار و یاران غمخوار داشته باشید کم و خیلی دیر با مردم دوست شوید.»
** جان هرشل <small>بدون منبع</small>
== ب ==
* «با چه کسانی دوست و رفیق میباشی تا بگویم چگونه آدمی هستی.»
** ''[[رالف والدو امرسن]]''
* «برای اینکه دوست پیدا کنی باید خود را لایق و آماده دوستی بار بیاوری.»
** ''[[آندره موروا]]''
* «بر دوستی که حسود باشد، ایمن نمیتوان بود.»
** ''[[بزرگمهر]]''
* «بگذار که دوستی
** ''[[ولتر]]''
* «بود آینه دوست را مرد دوست// نماید بدو هرچه زشت و نکوست»
** ''[[اسدی طوسی]]''
* «بهترین دوستان من کسانی هستند که پیشانی و ابروهای آنها باز است.»
** ''[[ویکتور هوگو]]''
* «بهترین و حقیقیترین دوستانم از تهی دستانند، توانگران از دوستی چیزی نمیدانند.»
** ''[[آمادیوس موتزارت]]''
* «به خدا تکیه کن و مطمئن باش زیر سایهٔ خدا دوستان زیادی پیدا میکنی.»
** ''[[ناشناس]]''
* «به دوستی که بعد از عشق بین دو نفر حکمفرما میشود باید عقیده داشت.»
** ''[[الکساندر دوما]]''
* «بی دوست زندگانی ذوقی چنان ندارد.»
** ''[[سعدی]]''
* «بهترین وسیله برای دفع دشمنان ازدیاد دوستان است.»
** [[بیسمارک]] <small>بدون منبع</small>
* «برای بقای دوستی دوستان باید فضیلت و ارزش یکدیگر را بشناسند و به هم به دیده احترام بنگرند.»
** [[ارسطو]] <small>بدون منبع</small>
* «با مردم بیهنر دوستی مدار که مردم بیهنر نه دوستی را شاید ونه دشمنی را.»
** [[انوشیروان]] <small>بدون منبع</small>
== پ ==
* «پای در زنجیر، پیش دوستان// به، که با بیگانگان در بوستان»
** ''[[سعدی]]''
* «پرسیدم دوست بهتر است یا برادر؟ گفت:ما در انتخاب برادر نقشی
** ''[[موریس مترلینگ]]''
== ت ==
* «تا انسان دوست نداشته باشد نمیفهمد.»
** ''[[لامارتین]]''
* «تندی مکن که رشته صدسال دوستی// درجای بگسلد چو شود تند، آدمی// همواره نرم باش که شیر درنده را// زیر قلاده برد توان، با ملایمی»
** ''[[محمدتقی بهار]]''
* «تو اول بگو با کیان دوستی// پس آنگه بگویم که تو کیستی»
** ''[[ضربالمثلهای فارسی|ضربالمثل فارسی]]''
== ج ==
* «جهان از بد و نیک آبستن است// برون دوست است و درون دشمن است»
** ''[[اسدی طوسی]]''
== چ ==
* «چنانچه شفای بدن با دارو میسر باشد، نشاط و بقای نفس نیز با دوستان بود، پس زیاد گردانید دوستان خود را.»
** ''[[ناشناس]]''
* «چو کیسه تنگ بداری زمردمان ای دوست،// مدار چشم محبت زدیگران، نه نکوست// چو دست را نتوان شست، جز به دست دگر،// بگیر و ببخشای تا شوی محبوب»
** ''[[یوهان ولفگانگ گوته]]''
* «چون دوست زشت کند چه چاره از باز گفتن.»
** ''[[ابوالفضل بیهقی]]''
* «حکیمی را پرسیدند دوست بهتر یا برادر؟ گفت برادر نیز دوست به.»
** ''[[قابوسنامه]]''
== خ ==
* «
** ''[[مکتبی شیرازی]]''
* «خنک آن چشم که گوهر زخسی بشناسد// خنک آن قافلهای کو بودش دوست خفیر»
** ''[[مولوی]]''
* «خوشبخت کسی که بهیکی از این دو چیز دسترسی دارد، یا کتابهای خوب، یا دوستانی که اهل [[کتاب]] باشند.»
** ''[[ویکتور هوگو]]''
سطر ۲۷۵ ⟵ ۲۵۲:
* «روشنایی دوستی به نور فسفر ماند که چون پیرامون ما تاریک شود، روشنی آن آشکار گردد.»
** ''[[ناشناس]]''
* «رفیق بد چون سگی است که آلوده به کثافت است و به هر کس بیشتر علاقه داشته باشد، بیشتر آلودهاش میکند.»
** ضربالمثل انگلیسی <small>بدون منبع</small>
== ز ==
* «زخم دندان دشمنی بتر است// که نماید به چشم مردم، دوست»
** ''[[سعدی]]''
* «زدشمنان چهغم ایدل، چو دوست با تو بود// زمانه گو، همه آفاق با تو دشمن کن»
** ''[[اهلی شیرازی]]''
* «زنده بیدوست در وطنی// مثل مردهاست در کفنی»
** ''[[سعدی]]''
* «زینت انسان سهچیز است: [[دانش|علم]]، محبت، [[آزادی]].»
** ''[[افلاطون]]''
* «زینت خانه به دوستانی است که در آنجا تردد میکنند.»
** ''[[رالف والدو امرسن]]''
== س ==
* «سخن در میان دودشمن چنان گوی که چون دوست گردند شرمزده نگردی.»
** ''[[سعدی]]''
* «سر و زر و جانم فدای آن محبوب// که حق صحبت و مهر و وفا نگهدارد»
** ''[[حافظ]]''
* «سعدیا بیوجود صحبت یار// همه عالم به هیچ نستانیم»
** ''[[سعدی]]''
* «سنگینی بار ستمی را که بر شانههای خویش میکشیم، به عظمت ستمی است که برما روا میدارید. هرکاری که مایل هستید بکنید، بااین وجود بازهم شما را دوست خواهیم داشت. [...] ما را به بند بکشید، بازهم شمارا دوست خواهیم داشت. خانههای مارا با بمبهایتان به آتش بکشید، کودکان ما را تهدید به مرگ کنید، بازهم شمارا دوست خواهیم داشت.»
** ''[[مارتین لوتر کینگ جونیور]]''
* «سه نوع دوستی هست که در همه جا پر ارزش و سودبخش است و سه نوع دوستی دیگر هست که زیانآور و مورث پشیمانی است. دوستی با کسانی که در دوستی خود پایدار و با وفا هستند و با کسانی که درستکار و راستگویند و یا آنان که تجربههای بسیار دارند سودمند است. ولی دوستی و رفاقت با چاپلوسان، ریاکاران و یاوهگویان مورث بدبختی و رسوایی است.»
** [[کنفوسیوس]] <small>بدون منبع</small>
== ش ==
* «شوخی آلت سرکشی است که گاه دوستی را بیرحمانه جریحهدار میکند و زمانی سازنده آنرا.»
** ''[[جورج هربرت]]''
== ص ==
* «صفات هرکس مربوط به محسنات و نقایص اخلاقی دوستان اوست.»
** ''[[توماس کارلایل]]''
== ض ==
* «ضرب دشمن اگرچه با ضرر است// زدن دوست جان گدازتر است»
** ''[[مکتبی شیرازی]]''
== ع ==
* «[[عشق]] تنها قدرتی است که دشمن را به دوست بدل میکند.»
** ''[[مارتین لوتر کینگ جونیور]]''
* «[[عشق]]، بهزیبایی سرخگلهای وحشی است؛ دوستی، مانند تیغبرگهای راج است و در برابر شکوه شکوفههای گل سرخ ناچیز. اما کدامین پایدارتر است؟»
** ''[[امیلی برونتی]]''
== ک ==
* «کجا فغان زجغد [[جنگ]] و مرغوای او// که تا ابد بریدهباد نای او// کجاست روزگار صلح و ایمنی// شکفتهمرد و باغ دلگشای او// کجاست عهد راستی و مردمی// فروغ [[عشق]] و تابش صدای او// کجاست دور یاری و برابری// حیات جاودانی و صفای او// زهی کبوتر سپید آشتی// که دل برد سرود جانفزای او// رسید وقت آن که جغد جنگ را// جدا کنند سر بهپیش پای او»
** ''[[محمدتقی بهار]]''
* «کسانیکه دوستی را از زندگی برمیدارند مثل آن است که آفتاب را از عالم برداشتهاند.»
** ''[[سیسرو]]''
* «
** ''[[فردوسی]]''
* «کینه و تنفر را بهکسانی واگذار کنید که نمیتوانند دوست بدارند.»
** ''[[ویکتور هوگو]]''
* «کسی که از داشتن دشمن میترسد نمیتواند دوستان واقعی داشته باشد.»
** ویلیام هزلت
== گ ==
* «گر بمیری و دشمنان بخورند// به که محتاج دوستان باشی»
** ''[[سعدی]]''
* «گشادن عقدههای درون در پیش دوستان دو تأثیر دارد؛ یکی آنکه شادی را دوبرابر میکند و دیگر آنکه غم را به دونیم میسازد زیرا آنکس که دوستان را در شادی خویش انباز میکند سرور خاطرش بیشتر میشود و آنکه غم دل به یاری موافق میگوید، بار اندوه خویش را سبکتر خواهد یافت.»
** ''[[فرانسیس بیکن]]''
* «گفتهاند اینکه دشمن [[دانا]]// به ز [[مجنون|نادان]] دوست در همهجا»
** ''[[مکتبی شیرازی]]''
* «گفتهاند: اندوه
** ''[[شیخ بهائی]]'' ''کشکول''
== م ==
* «محبوب ترین [[دوست|دوستانم]] کسی است که به من عیبهایم را [[هدیه]] دهد.»
** ''[[جعفر صادق]]'' <small>[[w:تحف العقول|تحف العقول]]</small>
* «ما به دنیا آمدهایم که دوستداشتن و [[عشق|عشقورزیدن]] را بیاموزیم.»
** ''[[ناشناس]]''
* «مرا به علت بیگانگی زخویش مران// که دوستان وفادار بهتر از خویشاند»
** ''[[سعدی]]''
* «مگر تو بی خبری کاندر این مقام ترا// چه دشمنان حسودند و دوستان غیور// بکوش تا به سلامت به مامنی برسی// که راه سخت مخوف است و منزلی بس دور»
** ''[[ظهیرالدین فاریابی]]''
* «من چه گویم یک رگم هوشیار نیست// شرح آن یاری که او را یار نیست»
** ''[[مولوی]]''
* «من در جهان فقط یک دوست داشتهام و آن هم خودم بودهام.»
** ''[[ناپلئون بوناپارت]]''
* «من فقط آن کس را دوست میدانم که در همه اوقات روز و شب فقط به خیر و صلاح دوست خود بیندیشد و برای خوشبخت کردن او همه کوشش خود را به کار برد.»
** ولفگانگ آمادئوس موتسارت <small>بدون منبع</small>
== ن ==
* «نشان دوست نیکو آنست که خطای تو بپوشد و تو را پند دهد و رازت را آشکار نکند.»
** ''[[ابن سینا]]
* «نگه کن که دانای
** ''[[فردوسی]]''
* «'''ناتوانترین مردم کسی است که نیروی به دست آوردن [[دوستان]] ندارد، و ناتوانتر از او کسی است که [[دوستی]] به دست آرد و او را از دست دهد'''.»
** ''[[علی بن ابیطالب]]'' <small>''نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۲''</small>
* «نهال دوستی واقعی آهسته رشد میکند.»
** [[جرج واشنگتن]] <small>بدون منبع</small>
* «نسبت به هم مودب و با یک عده معدود یارغار باش. آنهایی را هم که بر رفاقت برمیگزینی قبلا خوب آزمایش کن.»
** [[جرج واشنگتن]]
== و ==
* «وقتی از اخلاق یک فرد سر در نمیآوری، به دوستانش نگاه کن!»
** ''[[ضربالمثلهای ژاپنی|ضربالمثل ژاپنی]]''
* «وقتی که زنان دوستمان میدارند مارا از هر لحاظ بهدیده عقل مینگرند، حتی جنایاتمان را. ولی وقتی که علاقهای بهما نداشته باشند، حتی ارزشی برای فضایلمان هم قایل نمیشوند.»
** ''[[انوره دو بالزاک]]''
* «وگر بر رفیقان نباشی شفیق// بهفرسنگ بگریزد از تو رفیق// که مرد ارچه بر ساحلست ای رفیق// نیاساید و دوستانش غریق»
** ''[[سعدی]]''
== هـ ==
* «هدف نهایی مبارزه ما دوستی با تمام مردم دنیا است.»
** ''[[مهاتما گاندی]]''
* «هرجا که بشر را دوست بدارند، فرهنگ را هم دوست خواهند داشت.»
** ''[[سقراط]]''
* «هرکه بیباکی کند در راه دوست// رهزن مردان شد و نامرد اوست»
** ''[[مولوی]]''
* «هزار دوست کم است و یک دشمن بسیار.»
** ''[[ضرب المثل فارسی]]''
* «هم آن چیز کانت نیاید پسند// تن دوست و دشمن بدان درمبند»
** ''[[فردوسی]]''
* «همانطور که [[عشق|عشقهای]] حقیقی کمیاب است دوستیهای حقیقی نیز کمیاب است.»
** ''[[فرانسوا لارشفوکو]]''
* «هنگام نیاز، دوستان واقعی شناخته میشوند.»
** ''[[ضربالمثلهای رومانی|ضربالمثل رومانی]]''
* «هیچگاه در زندگی نمیتوانید محبتی بهتر، بیپیرایهتر و واقعیتر از محبت [[مادر]] خود بیابید.»
** ''[[انوره دو بالزاک]]''
* «هیچ چیز خطرناکتر از دوست نادان نیست.»
** ضربالمثل فرانسوی <small>بدون منبع</small>
* «هرگاه میخواهی با کسی دوستی کنی بیشتر از همه ببین که فهم او چه اندازه است. نیک و بد را درچه میداند. افتخار و اهانت را چه میشمارد و نیکبختی و بدبختی او در چه چیز است.»
** [[مارک اورل]] <small>بدون منبع</small>
* «هرکه زبانش شیرینتر، دوستانش بیشتر.»
** علیاصغر دادبه <small>بدون منبع</small>
== ی ==
* «یکبار دیگر، دوستان عزیز، یکبار دیگر برقآسا حمله کنید!»
** ''[[ویلیام شکسپیر]]/ هنری پنجم''
* «یک زن، فقط زمانی میتواند بهمقام دوستی با یک مرد دستیابد که اول آشنا و سپس معشوقه او بودهباشد.»
** ''[[آنتون چخوف]]''
* «یگانه راه دوست پیدا کردن این است که اول خودمان اظهار دوستی کنیم.»
** ''[[رالف والدو امرسن]]''
== موضوعات وابسته ==
*
== پیوند به بیرون ==
{{ویکیپدیا}}
|