* «ورود گرافیک از غربغرب و بیاعتناییبیاعتنایی به داشتههای خود باعثباعث میشود که همه چیز از بین برود. به همین دلیل ما با فقدان تجربههای تاریخی مواجه میشویم و دائم کارهایمانکارهایمان را تکرار میکنیم، چون گذشته ماما طبقهبندی نشده است. نقاشی قهوهخانهای ایران یکی از دورههای درخشان تاریخ هنر جهان است، به این دلیل که ریشههای آن به حدی کهنسال است که به دورهٔ پیامبر نقاش، مانی میرسد. اما نقاشان آن اغلب در فقر و تهیدستی مردند؛ حتی دو،دو، سه نفری از ایشان هم که در سالهای اخیر زنده بودند مردمان گمنامی بودند. زمانی که افراد عادی که تازه از دانشکده خارج شدند، مدام در این گالریها نمایشگاه میگذاشتند و مصاحبهمصاحبه میکردند، اینها در گمنامی و عموما در فقر زندگی میکردند. نقاشان قهوهخانهای، هنرمندان مهم تاریخ هنر ایران هستند، اما متاسفانه همه از بین رفتند. حالا با گرایش خوبی که نتیجهٔ خودی شدنشدن و بومیبومی شدن گرافیک مدرن است میبینیم که گرافیستهایی از آن نوع کتیبهها و تقسیمبندیها و شاخهبندیها استفاده میکنند و من علائمی از حیات دوبارهٔ آن را در گرافیک امروز ایران میبینم.»<ref>http://www.tarikhirani.ir/fa/files/All/bodyView/721/index.html</ref>
* «هنر مدرن که در غرب متولد شد عمیقا ریشه در فرهنگهای غیراروپاییغیراروپایی دارد. پیکاسو متاثر از آفریقاست، هنری مور متاثر از مایاهای آمریکایی و هانری ماتیس مشخصا متاثر از مینیاتور ایران است. وقتی ناپلئون بخشی از گنجینهٔ هنر مصر را به پاریس میآورد، طبیعی است نقاش فرانسوی نمیتواند بیتفاوت از کنار آن بگذرد.»<ref>http://www.tarikhirani.ir/fa/files/All/bodyView/721/index.html</ref>