ماهاتما گاندی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←گفتاوردها: ابرابزار، اصلاح املا، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام، اصلاح نویسه، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح نویسههای عربی |
|||
خط ۴۹:
* «[[حقیقت]] نخسیتن چیزی است که باید جستجو کرد. حقیقت را بجویید [[زیبایی]] و خوبی خود به خود به سوی شما خواهد آمد. این معنی واقعی همان چیزی که [[مسیح]] در «موعظهٔ بر فرازِ کوه» آموزش داد. در نظرِ من [[مسیح]] هنرمندی عالی بود زیرا حقیقت را میدید و بیان میکرد و [[محمد]] نیز چنین بود. به قراری که پژوهشگران میگویند، [[قرآن]] کامل ترین اثر در تمامِ تاریخ ادبیاتِ عربی است. [[مسیح]] و [[محمد]] هیچ کدام نمیخواستند اثری زیبا و هنری به وجود آورند، امّا چون هر دو در پی حقیقت بودند، لطفِ کلام هم برایشان پیدا شد. این همان حقیقتی و زیبایی است که من در پی آنم و به برای آن زندگی میکنم و برای آن میمیرم.»<ref>همان، ص ۱24</ref>
* «معبدها یا مسجدها یا کلیساها، از این نظر که خانههای خدا باشند، تفاوتی ندارند. همهٔ آنها را اعتقاد بشری به این صورت ساختهاند. آنها پاسخی به نیاز خلّاقِ انسان برای وصول به خدای نادیدنی است.»<ref>همان، ص ۱۰۶</ref>
* «[[دعا]] و
* «به همان اندازه که غذا برای بدن نیاز است، دعا و نماز نیز برای روح ضرورت است. در واقع آن قدر که دعا و نماز برای روح لازم است، غذا برای بدن ضرورت ندارد. زیرا اغلب لازم است به خاطر سلامتی بیشتر به خودمان گرسنگی بدهیم و از غدا خوردن پرهیز کنیم، امّا در موردِ دعا و نماز چنین خودداری نمیتواند وجود داشته باشد.»<ref>همان، ص ۱۰۷</ref>
* «برای میلیونها نفر [[هندو]] و [[مسلمان]] و [[مسیحی]] تنها مایهٔ تسلّی و آرامش زندگی، [[دعا]] و [[نماز]] است. ممکن است شما آنها را دروغگو یا خود فریب بنامید. امّا من میگویم که حتّی این «[[دروغ]]» هم برای من که هوادار جدّی حقیقت و راستی هستم، لطف و جذبهای ویژه دارد. زیرا آنچه شما «دروغ» مینامید برای من ریسمان اصلی و تکیه گاه و دستاویزی بوده است، که بدون آن نمیتوانستهام حتّی لحظهای [[زندگی]] کنم.»<ref>همان، ص ۱۰۷</ref>
* «اشکال ظاهری [[دعا]] و [[عبادت]] برایم بی تفاوت است. در این مورد هر کس برای خود راه و قانونی دارد. امّا بعضیها نمایان راهها نمایان و مشخّص هستند و خیلی مطمئن تر و بهتر خواهد بود که شخص از راههای شناخته و آمادهای برود که مربّیان باستانی آنها را کوبیدهاند و هموار ساختهاند.»<ref>همان، ص ۱۰۷</ref>
* «[[w:گرایش جنسی |تمایل جنسی]] موضوعی عالی و نجیبانه است. در این امر هیچ چیز که موجب خلجتو شرمساری باشد وجود ندارد. امّا این نیرو و تمایل فقط باید برای آفرینش به کار رود. هر نوع استفادهٔ دیگری از این نیرو گناهی در برابر خداوند و بشریّت خواهد بود.»<ref>همان، ص ۱۹۴</ref>
* «هیچ تقوایی وجود ندارد که هدفش یا محتوایش تنها خوشبختی و آسایش یک فرد باشد. متقابلاً هیچ تجاوز اخلاقی نیست که به طور مستقیم یا غیر مستقیم علاوه بر عاملِ اصلی، بر بسیاری دیگر هم، اثر نگذارد. از این رو کسی نیک یا بد باشد، تنها به خودش مربوط نمیشود بلکه در واقع به تمامِ جامعه اش و به تمامی دنیا مربوط میشود.»<ref>همان، ص ۲۰۵</ref>
* «هیچ چیز نمیتواند مانع شود که به [[همسایگان]] خویش در ماورای مرزهای خود نیز خدمت کنیم. این مرزها را هرگز خداوند به وجود نیاورده است.»<ref>همان، ص ۲۱۰</ref>
* «اگر این جهان نتواند روزی به شکلِ جهانی واحد در آید، هیچ میل ندارم که در آن زندگی کنم.»<ref>همان، ص ۲۱۴</ref>
* «نمیتوانم تصوّر کنم که هیچ اقدامی نجیبانه تر یا ملّی تر از این وجود دارد که همه در هر روز یک ساعت به کارهایی بپردازیم که
* «تا وقتی یک نفر مرد یا زنِ تندرستِ بیکار و بی غذا هست، ما باید از استراحتِ خویش یا از صرفِ یک غذای کامل شرمسار باشیم.»<ref>همان، ص ۲۳۴</ref>
* «اگر ما نتوانیم به صورتِ مردان و زنانِ آزاد زندگی کنیم باید از مردن خود شادمان باشیم.»<ref>همان، ص ۲۵۵</ref>
* «در امور مربوط به [[وجدان]] و
* «عقیدهٔ مسلَّمِ من این است که هیچکس [[آزادی]] خود را از دست نمیدهد مگر به علّتِ ضعفِ خودش.»<ref>همان، ص ۲۵۵</ref>
* «همکاریِ ارادی ما با انگلیسیها خیلی بیشتر از تفنگهای انگلیسیها مسئولِ اسارتِ و تابعیّتِ ما هستند.»<ref>همان، ص ۲۵۵</ref>
* «حتّی مستبدترین
* «هیچ [[دلیری]] از آن بزرگتر نیست که مصمّمانه از زانو خم کردن در برابر قدرتهای زمینی، هر قدر هم بزرگ باشند، خودداری شود. این روش را باید بدون ترشرویی و با اعتقاد کامل
* «[[آموزش]] واقعی [[کودک]] آن است که بهترین ویژگیهای او را بیرون بکشد و نمایان سازد. برای این هدف، آیا چه
* «آموختن [[ادبیات|ادبیّات]] به تنهایی نمیتواند ارزشهای
* «[[پدر]] و [[مادر]] خردمند اجازه میدهند که
* «مرا ساده دل، بیهوده جو و ابله نامیدهاند. مسلماً من شایستهٔ این شهرت هستم. زیرا هر جا که میروم چنین اشخاصی را که چون خودِ من هستند به سوی خویش میکشانم.»<ref>همان، ص ۲۹۷</ref>
* «اگر در روحِ من شوخطبعی و خوش خلقی وجود نمیداشت، میبایست مدّتها پیش [[خودکشی]] میکردم.»<ref>همان، ص ۳۰۲</ref>
* «
== نوشتارهای وابسته ==
|