علی شریعتی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۱۶۰:
===حکومت مذهبی===
حکومت مذهبی رژیمی است که در آن به جای رجال سیاسی، رجال مذهبی (روحانی) مقامات سیاسی و دولتی را اشغال میکنند و به عبارت دیگر حکومت مذهبی یعنی حکومت روحانیون بر ملت. آثار چنین حکومتی یکی استبداد است، زیرا روحانی خود را جانشین خدا و مجری اوامر او در زمین میداند و در چنین صورتی مردم حق اظهار نظر و انتقاد مخالف با او را ندارند، یک زعیم روحانی خود را بخودی خود زعیم میداند، به عبارت اینکه روحانی است و عالم دین، نه به اعتبار رای و نظر و تصویب جمهور مردم; بنابراین یک حاکم غیر مسئول است و این مادر استبداد و دیکتاتوری فردی است چون خود را در سایه و نماینده خدا میداند، برجان و مال و ناموس همه مسلط است و در هیچ گونه ستم و تجاوزی تردید به خود راه نمیدهد بلکه رضای خدا را در آن میپندارد. گذشته از آن، برای مخالف، برای پیروان مذاهب دیگر، حتی حق حیات نیز قائل نیست. آنها را مغضوب خدا، گمراه، نجس و دشمن راه دین و حق میشمارد و هرگونه ظلمی را نسبت به آنان عدل الهی تلقی میکنند.
خلاصه حکومت مذهبی همان است که در قرون وسطی کشیشان داشتند و ویکتور هوگو آن را به دقت ترسیم کرده است. اما در اسلام چنین بحثی اصولا مطرح نیست زیرا عمال حکومت مذهبی در جامعه ی اسلامی وجود ندارد. سازمانی به نام روحانیت نیست و کسی "روحانی حرفه ای" نمی شود.
در اسلام میان مردم و خدا واسطه نیست. هرکس مستقیما با او در تماس است. تحصیل علوم مذهبی در انحصار عده ی خاصی نیست. تحصیل علم بر هر فردی از زن و مرد به قدر لازم واجب است، و اصول اعتقادی مذهب تقلید بردار نیست و تبلیغ مذهبی و اصول اخلاقی یک وظیفه ی عینی و عمومی است و افراد خاصی رسما مامور این کار نیستند.
بنابراین آخوند رسمی، روحانیت رسمی، مبلغ رسمی، مقلد رسمی، مفسر رسمی، جانشین رسمی، شفیع و واسطه ی رسمی وجود ندارد. همه سربازند و در عین حال مبلغ خلق و رابط با خالق و متفکر منفرد و مستقل و مسئول اعمال و عقاید و مذهب خویش. این است آن بعد اندیویدوآلیستی (فلسفه اصالت فرد/فردیت )و لیبرالیسم (آزادی خواهی )انفرادی اسلام که آمریکا افتخار خود را در انتساب خود بدان مکتب می داند و این است مبنای دمکراسی انسانی که آزادی فرد در برابر قدرت و مرکزیت جامعه تامین می شود.
== پانویس ==
|