کاشان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Sialkgraph (بحث | مشارکت‌ها)
Sialkgraph (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح ارقام
خط ۱۳:
== ضرب‌المثل با اصطلاحات عامیانه ==
* آبِ خوش اَ گُلُوش پای نِمیرَ !
** ''آب خوش از گلویش پایین نمی‌رود''. (یعنی روزگار خوش و شیرینی ندارد.) <ref name="kashuni7">ضرب‌المثلای کاشونی، ص ۷</ref>
 
* آب که اَ سَر گُذَش چه یَ وِجَب چه صَد وِجَب !
** ''آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب''. <ref name="kashuni7"></ref>
 
* آتِشِش فُروکَش کَردَ !
** ''آتش او فروکش کرده است''. (یعنی از هیجان افتاده است.) <ref name="kashuni7"></ref>
 
* آتشِ کفِ دَسَّ، نَه می‌شَ نِگِرِش داش، نَه می‌شَ وِلِش کَ !
** ''آتش کف دست است نه می‌شود نگهش داشت، نه می‌شود رهایش کرد''. (یعنی باید با او بسازیم و بسوزیم.) <ref name="kashuni7"></ref>
 
* آخورِش پُرَ !
** ''آخورش پر است''. (یعنی وضع خوراکش خوب است.) (جنبه تحقیر دارد) <ref name="kashuni8">ضرب‌المثلای کاشونی، ص ۸</ref>
 
* آدِمِ بیکار آب تُو سِرکُو می‌کُنَ، می‌کُوبَ !
** ''آدم بیکار آب در سرکو می‌کند و می‌کوبد''. (از بیکاری، کاری بیهوده و عبث انجام می‌دهد.) <ref name="kashuni8"></ref>
 
* آدَم شاخ دَر می‌آرَ !
** ''آدم شاخ در می‌آورد''. (انسان شگفت‌زده می‌شود.) <ref name="kashuni8"></ref>
 
* آدَمیزاد به یَ چُس بَندَ !
** ''آدمیزاد به یک چُس بند است''. (انسان به یک باد بند است.) <ref name="kashuni8"></ref>
 
== کاشان در شعر شاعران ==
خط ۵۸:
 
== واژگان و اصطلاحات کاشان ==
* آران: از بخش‌های کاشان قدیم که همراه با بیدگل به شهر آران و بیدگل تبدیل شده است. <ref name="kashuni94">ضرب‌المثلای کاشونی، ص ۹۴</ref>
 
* آکِلِه: نوعی بیماری پوستی، جذام. <ref name="kashuni94"></ref>
 
* آلِه: نصف، نیم، بخش. <ref name="kashuni94"></ref>
 
* اِقِده یا اِقِذه: این مقدار، این اندازه. <ref name="kashuni94"></ref>
 
* اَلگ: نوعی هلوی کوچک کمآب و نا مرغوب. <ref name="kashuni94"></ref>
 
== جستار های وابسته ==
* [[زربفت]]
 
==پانویس==
{{پانویس}}
 
==منابع==
* شاطری، علی‌اصغر. ''ضرب‌المثلای کاشونی''، کاشان: انتشارات مرسل، ۱۳۸۵.
 
{{جعبه پیوند به پروژه‌های خواهر