علی هادی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون منبع ، تکراری ، منبع نامعتبر ، ناگفتاورد و روایت
خط ۵۷:
** ''در اصل: العتاب مفتاح الثّقال، والعتاب خیرٌ من الحقد. ''
** <small>بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۳۶۹</small>
* امام هادی علیه السلام به کسی که در ستایش و مدح ایشان زیاده‏روی کرده بود، فرمود: <small>به کار خود بپرداز که</small> ستایش و تملق فراوان، شک را برانگیزد و هر گاه از برادرت اعتماد یافتی، به جای مدح و ثنا (در ظاهر)، نیّتت را (در باطن) نیکو کن.<ref>الدرة الباهرة، ص ۴۳؛ نزهة الناظر، ج ۱۳، ص ۱۳۹، بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۲۹۵</ref>
 
** ''به کسی که در ستایش و مدح او زیاده‏ روی کرد''
** <small>الدرة الباهرة، ص ۴۳؛ نزهة الناظر، ج ۱۳، ص ۱۳۹، بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۲۹۵</small>
=== ص، ض ===
=== ط، ظ ===
سطر ۹۷ ⟵ ۹۹:
=== ه ===
=== ی ===
== رزق و روزی حرام ==
* مال حرام رشد نمی‌کند و اگر هم رشد کند برای صاحبش برکتی ندارد و اگر از آن چیزی انفاق کند پاداشی نخواهد دید و آنچه پس از خود بر جای گذارد ره توشه او به سوی دوزخ است.
* خداوند عزوجل در زمین مناطقی دارد که آن‌ها را محل انتقام نام نهاده‌است. وقتی کسی مال حرامی را به دست می‌آورد، خدا یکی از آن مناطق را بر او مسلط می‌کند تا پولش را [به بیهودگی و حسرت] در آن خرج کند.<ref>کافی، ج ۶، ص ۵۳۲</ref>
 
== عبادت و تقوا ==
* اگر مردمان هریک به وادی و دره‌ای روند، من به وادی آن مردی قدم می‌گذارم که خدای یگانه را مخلصانه عبادت می‌کند.
* هرکه از خدا پروا کند مردم از او پروا کنند، و هرکه خدا را فرمان برد مردم از او فرمان برند، و هر که آفریدگار را اطاعت کند، از خشم و ناخشنودی آفریدگان پروایی به دل راه ندهد؛ و هر که آفریدگار را ناخشنود کند، سزاوار است که خشم و ناخشنودی آفریدگان بر او فرود آید.<ref>کافی، ج ۱، ص ۱۳۷</ref>
* امام هادی به شیعیان خود می‌فرماید: از خدا بترسید و مایه آبرو باشید نه مایه بدنامی؛ محبت‌ها را به سوی ما جلب کنید و هرگونه زشتی را از ما دور سازید.
* زمانی که خداوند عزوجل با موسی بن عمران علیه السلام سخن گفت، موسی(ع) عرض کرد: خدایا، پاداش کسی که از خشیت تو وضو را کامل به جا آورد چیست؟ فرمود: روز قیامت او را در حالی مبعوث می‌کنم که در پیشانیش نوری می‌درخشد.
 
== دوستی و دشمنی ==
* هرگاه روزگاری بود که عدالت در آن بر ستم غالب باشد، حرام است که به کسی گمان بد بری مگر این که بدی او بر تو معلوم شود، و هرگاه روزگاری بود که درآن بیداد بردادگری غالب باشد، هیچ کس نباید به کسی گمان نیک برد، مگر این که خوبی او بر وی معلوم شود. <ref>الدر النظیم، ص ۷۳۳</ref>
* امام هادی علیه السلام به کسی که در ستایش و مدح ایشان زیاده‏روی کرده بود، فرمود: به کار خود بپرداز که ستایش و تملق فراوان، شک را برانگیزد و هر گاه از برادرت اعتماد یافتی، به جای مدح و ثنا (در ظاهر)، نیّتت را (در باطن) نیکو کن.<ref>الدرة الباهرة، ص ۴۳؛ نزهة الناظر، ج ۱۳، ص ۱۳۹، بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۲۹۵</ref>
 
== صفات ناپسند ==
* شیطان به نوح گفت: [ما شیاطین] چون آدمیزاده را بخیل یا حریص یا حسود یا زورگو یا عجول و شتابزده یابیم ما او را مانند توپی [به سوی یکدیگر] می‌چرخانیم، و اگر همه این خصال در او باشد او را «شیطان رانده‌شده» می‏نامیم.<ref>قصص الأنبیاء جزائری، ص ۶۸؛ بحار الأنوار، ج ۶۰، ص ۲۵۰؛ ج ۶۹، ص ۱۹۵</ref>
* کسی که خویشتن را ناچیز و خوار می‌یابد و در باطن نسبت به خود احساس پستی و حقارت دارد(احساس بزرگواری و شرافت و کرامت را در روح خودش از دست داده باشد؛ شخصیّتش بر او بی‌ارزش باشد و ارزش برای خودش قائل نباشد)، از شرّ او خود را ایمن مدان.<ref>تحف‏العقول، ص ۴۸۳</ref>
* نادان، اسیر زبان خویش است.<ref>أعلام الدین، ص ۳۱۱</ref>
 
== رابطه خودپسندی و نادانی ==
* هر کس یک ساعت [عار و خجالتِ] شاگردی را تحمل نکند، یک عمر [خجالت و ننگِ] بی سوادی را باید تحمل کند.
 
== نیکی به والدین ==
* آن گاه که خدای عزوجل با موسی بن عمران علیه السلام سخن گفت، موسی(ع) عرض کرد: پاداش کسی که صله رحم کند چیست؟ خداوند فرمود: ای موسی! مرگ او را به تاخیر می‌اندازم و سختی‌های جان دادن را بر او آسان می‌کنم.
 
== وصف پروردگار ==
* آفریدگار جز آن گونه که خود خویشتن را وصف کرده‌است، وصف نمی‌شود. چگونه وصف شود آفریدگاری که حواس از درک او ناتوانند و وهمها از رسیدن به او درمانده‌اند واندیشه‌ها از تعریف و تحدید او عاجزند و دیدگان از احاطه بر او ناتوانند؟ برتر از وصف توصیفگران است و والاتر از نعت نعت گویان. <ref>کافی، ج ۱، ص ۱۳۸</ref>
* معبودا! اندیشه‏های دور پرواز اندیشمندان، حیران شده و نگاه بینندگان کوتاه گشته و توصیف توصیف‏کنندگان، متلاشی شده و سخنان بیهوده‏گویان، ناتوان شده از این که شگفتی‏های ذات پاکت را درک کنند، یا به مقام والای تو دست یابند. تو در موقعیّت غیر متناهی قرار داری؛ هرگز چشم‏ها نمی‏تواند تو را ببیند، یا به ذات پاکت اشاره کند، یا توصیف نماید. آری بسیار دور است! بسیار دور است!» <ref>توحید صدوق، ص ۶۶</ref>
 
== حجت الهی ==
* ابن سکیت به امام هادی عرض کرد: به خدا سوگند که نظیر شما هرگز ندیده‌ام بفرمایید که امروزه حجت بر مردم چیست؟ حضرت فرمود: عقل، که به واسطه آن امام راستین را می‌شناسد و تصدیقش می‌کند و امام دروغین را می‌شناسد و تکذیبش می‌نماید.
* اگر بعد از غیبت قائم ما، نبودند وجود علمایی که به سوی او می‌خوانند و به وجود او رهنمون می‌شوند و با حجتهای الهی از دین او دفاع می‌کنند و بندگان ناتوان خدا را ازدام‌های ابلیس و پیروان او می‌رهانند، بی‌گمان همه مردم از دین خدا بر می‌گشتند.<ref>عوالی‏اللآلی، ج ۱، ص ۱۹</ref>
* از امام هادی سؤال شد که مسائل دین خود را از چه کسی فرا بگیریم؟ فرمود: شما در فراگیری دین سراغ هرکس که در علاقه به ما عمری را سپری کرده و فراوان به نزد ما (برای فراگیری معارف دین) رفت و آمد می‏کند، بروید. <ref>وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۱۵۱</ref>
 
== قضا و قدر، و مبارزه با خرافات ==
* حسن بن مسعود گفت: روزی به حضور امام هادی رفتم؛ در آن روز هم انگشتم خراش برداشت، و هم سواره‌ای از کنارم گذشت و به من خورد و شانه‌ام صدمه دید، و هم از میان جمعیتی گذشتم و قسمتی از لباسم پاره شد. گفتم: خدا مرا از شَرّت نگه دارد، چه روز شومی هستی!
حضرت هادی به من فرمود: «ای حسن! تو هم که با ما رفت وآمد داری، گناهت را به گردن کسی می‌اندازی که گناهی ندارد؟!» حضرت با این گفتار خود مرا به سر عقل آورد و فهمیدم که اشتباه کرده‌ام. عرض کردم: مولای من! از خدا آمرزش می‌خواهم. فرمود: ای حسن! روزها را چه گناهی است که وقتی به سزای اعمالتان می‌رسید آنها را شوم می‌خوانید؟ این‌که ایام را گنهکار بدانید، نه تنها فایده‏ای به حالتان ندارد، بلکه خداوند به سبب این که روزها را به خاطر جرمی که نکرده‌اند نکوهش می‌کنید، مجازاتتان می‌کند. ای حسن! مگر نمی دانی که این خداست که در برابر اعمال در دنیا و آخرت پاداش می‌دهد و کیفر می رساند و مجازات می‌کند؟ عرض کردم: چرا، ای مولای من؟ فرمود: تجاوز مکن و برای ایام هیچ تاثیر و دخالتی در حکم خداوند قائل مشو. حسن گفت: چشم، مولای من. <ref>تحف العقول، ص ۴۸۲.</ref>
* احمد دقّاق بغدادی گفت: از امام هادی درباره بیرون رفتن در چهارشنبه آخر ماه (یا آخر سال) سؤال کردم. فرمود: هر کسی که بر خلاف گفته‏ی آنان که فال بد می‏زنند، عمداً روز چهارشنبه آخر ماه به سفر بیرون برود [یعنی به خدا توکل کند، در ازای این توکل و این مخالفت با اهل تطیّر]، خداوند او را از هر آسیب و بیماری‌ای حفظ می‏کند. <ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ۲۶۶</ref>
 
== اندرزها ==
* امام هادی: خداوند دنیا را سرای آزمایش قرار داده‌است و آخرت را سرای پاداش کار، آزمایش و بلای دنیا را وسیله پاداش آخرت کرده‌است و پاداش آخرت را عوض بلا و آزمایش‌های دنیا.<ref>تحف العقول، ص ۴۸۳</ref>
* هر که [در مشورت] دوستی و اندیشه اش را یکجا در اختیار تو گذاشت، تو نیز اطاعتت را در اختیار او گذار. <ref>تحف العقول، ص ۴۸۳</ref>
* امام هادی بر بالین یکی از اصحاب خود رفت که بیمار شده بود و از ترس مرگ گریه و بیتابی می‏کرد. حضرت به او فرمود: ای بنده خدا! ترس تو از مرگ بدین سبب است که آن را نمی‏شناسی، آیا هر گاه بدنت را چرک و کثافت فرا گیرد، و از شدّت کثافت و چرکی که بر تو است آزرده شوی و به بیماری‌های پوستی و دمل و گری مبتلا گردی، و بدانی که شستشو در حمام همه آنها را بر طرف می‏کند، آیا به آنجا نمی‏روی تا خودت را از آن آلودگی‌ها پاک کنی؟ یا اینکه (دوست داری) به حمام نروی تا آن کثافت‌ها بر بدنت باقی بماند؟ عرض کرد: آری، ای فرزند پیامبر خدا (دوست دارم خود را پاک گردانم). فرمود: پس مرگ نقش همان حمام را دارد و آن آخرین چیزی است که از غربال کردن گناهانت و پاکیزه ساختن تو برایت مانده، پس چون به آن رسیدی و از آن گذر کردی یقینا از هر غصّه و اندوه و آزاری رسته‏ای و به همه خوشی‌ها و شادکامی‏ها رسیده‏ای. بر اثر موعظه آن حضرت حال آن مرد آرام گرفت و نشاط یافت و تسلیم مرگ گردید و شادمانی کرد و چشم خود را بر دنیا بست و روانه راه آخرت گردید.<ref>معانی الاخبار، ص ۲۹۰</ref>
 
== متفرقه ==
* شهادت امام حسین اشک ما را جاری کرد، دل ما را خون نمود.<ref>أمالی صدوق، ص ۱۲۸</ref>
 
== پانویس ==