مرگ: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ←گفتاورد: اردزدایی به دلیل عدم سرشناسی |
|||
خط ۱۴:
* «[[دوستی|دوست]] داشت او را شکلاتی بپیچند، عین مردههای زیادی که طی این مدت در تخت بغلی مرده بودند. اول لباسهایشان را در میآوردند، حلقه طلا، گوشوارهها و النگوها را در پاکتی میگذاشتند و بعد سراغ دندانها میرفتند، تا اگر مصنوعی بود وسط راه مرده حواسش پرت نشود و آنرا قورت ندهد. بعد نوبت پنبهها بود که سوراخهای بدن را میپوشاند تا ''جانی که در رفته دوباره پشیمان نشود و سر جای اولش برنگردد''.»
** ''[[منیرو روانیپور]]، کنیزو''
* «[[زندگی]] هر چه پوچتر باشد مرگ تحمل ناپذیرتر میشود.»
سطر ۳۲ ⟵ ۲۹:
**'' [[وودی آلن]]''
* «یک [[شعر|شاعر]] در بیست و یک سالگی میمیرد، یک [[انقلاب]]ی یا یک ستاره راک در بیست و چهار سالگی. اما بعد از گذشتن از آن سن فکر میکنی همه چیز روبهراه است، فکر میکنی توانستهای از منحنی مرگ انسان بگذری و از تونل بیرون بیایی.»
|