ادوارد مورگان فورستر: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
افزودن میانویکی |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲:
** ''[[W:گذری به هند|گذری به هند]]'' فصل ۹ صفحه ۱۹۳
* «او به سنی رسیده بود که وحشت از عظمت [[جهان]] و در عین حال حقارت آن یکباره در یک زمان به نظر میآیند، و این طلیعهٔ بینش دوگانهای است که بسیاری از سالخوردگان گرفتار آنند.»
** ''گذری به هند'' فصل ۲۳ صفحه ۳۵۵
خط ۲۲:
* «چرا حالا نمیتوانیم دوست باشیم؟ این چیزی است که من میخواهم و چیزی است که تو میخواهی.»{{سخ}}
* «ولی اسبها این را نمیخواستند و از هم جدا شدند؛ زمین نیز این را نمیخواست، زیرا در راهشان صخرههایی قرار داده بود، که سواران میبایست تک تک بگذرند. هنگامی که از آنجا گذشتند [[شهر]] مائو را زیر پای خود دیدند، و معابد، و آبگیر، و زندان، و قصر، و مهمانخانهٔ اروپایی را. پرندگان و کرکسها را دیدند، گویی آنها نیز نمیخواستند و همه با صدها صدای خود میگفتند «نه، هنوز نه» و آسمان گفت: «نه، آنجا نه».»
** ''گذری به هند'' فصل ۳۷ صفحه ۵۵۱
|