نورعلی الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Vfarmani (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
تغییر مسیر به نورعلی الهی
خط ۱:
#تغییر_مسیر [[نورعلی الهی]]
'''[[w:نورعلی الهی|نورعلی الهی]]''' (۱۲۷۴ - ۱۳۵۳) عارف، فیلسوف، قاضی و موسیقی‌دان ایرانی.
 
== 100 گفتار ==
 
=== پیشگفتار===
 
گفتارهاي برگزيدة اين كتاب برگرفته از آثاري است حاوي تجربه‌هاي دوران حيات استاد الهي، فيلسوفي عارف، حقوقداني عالِم و موسيقيداني برجسته. غرض از تأليف آن، آشنا كردن خواننده با نمونه‌هايي از طيف وسيع تعاليم معنوي اين متفكر متأله است.
استاد الهي همواره درسهايي به شاگردانش تعليم مي‌داد كه خود قبلاً به آنها عمل كرده بود و به ارزش معنوي و عملي آنها يقين داشت. عمق و دقت انديشة استاد چنان بود كه از آن همواره نتايجي عملي به دست مي‌آمد و اين نتايج چنان متنوع بود كه نيازهاي معنوي غالب اشخاص را، در هر سطحي كه بودند، برآورده مي‌ساخت. افرادي با مذهب و مليتهاي مختلف، از فقير و غني، عالم و عامي، روستايي و شهري، دانشجو، محقق، هنرمند و غيره، همواره تركيب جالبي را پيرامون او تشكيل مي‌دادند. جواب سؤالهاي نظري، اغلب با راه‌حلهاي عملي و مثالهاي ملموس و منطبق با تجارب روزانه همراه بود.
هر كس بر حسب ظرفيت و شوق قلبي خود از درسهاي استاد بهره‌اي مي‌گرفت و همه با او رابطه‌اي دوستانه و بي‌تكلف داشتند. لاادري‌اي به قصد مناظره نزدش مي‌رفت، موسيقيداني دربارة يك نكتة فني از او نظر مي‌خواست، محققي به بسط دامنة تحقيقاتش علاقه داشت، سالكي در پي رستگاري خود بود و بيماري به يافتن درمان دردش مي‌آمد؛ استاد همه را با لبخندي دلنشين و محبتي غيرقابل وصف كه خاص خود او بود مي‌پذيرفت و در همه حال با رويي گشاده آماده بود كه در حل مشكلات گوناگونشان كمك كند.
اميد است كه خواننده از اين گفتارها پيام محبت و هدايت استاد را لمس كند و آنها را مقدمه‌اي كوتاه بر تعاليم انسان‌ساز او بشناسد.<ref>100 گفتار استاد الهی، گردآوردنده: دکتر بهرام الهی</ref>
<ref>اين كتاب ترجمه‌اي است از: Hundred Maxims of Guidance, by Ostad Elahi, Robert Laffont 1995</ref>
 
=== 100 گفتار ===
[[پرونده:100goftar-01.png|بندانگشتی|220px|چپ|100 گفتار (استاد الهی)]]
 
1. در مكتب حقيقت، فرقي ميان مذاهب نيست، نژاد و رنگ مطرح نيست و فرقي بين اناث و ذكور وجود ندارد.
 
2. دائر مدار عرفان بر اين است كه انسان بفهمد براي چه موجود شده، در اين موجوديتش چه وظيفه‌اي دارد و هدفش چيست.
 
3. عرفان، ثمرة درخت شريعت و نتيجة غايي فلسفه و حكمت است.
 
4. بايد از خدا جز رضا و خشنودي او چيزي نخواهيم.
 
5. همه چيز را فاني مي‌بينم: مال، جواني، مقام و غيره. هر لذت و هر توفيق مادي در زندگي، يقيناً فاني است. پس آنچه كه باقي و ابدي است آن را بايد مآل و ايده‌آل حقيقي براي خود قرار داد.
 
6. براي پيدا كردن خدا، بايد به قلب خود تمركز دهيم؛ آن‌وقت خواهيم ديد كه خدا ما را احاطه كرده است و به هر جا نگاه كنيم جز خدا چيزي نمي‌بينيم.
 
7. دائر مدار دنيا و زندگي يك چيز است: حق ديگران را محترم شمردن.
 
8. چقدر عالي است كسي به كسي خوبي كند، آن طرف بدي جوابش بدهد و اين گذشت كند.
9. هر وقت همة پيغمبران و اوليا، همه را بر حق ديدي و اين دين و آن دين برايت نماند وارد عرفان شده‌اي.
 
10. رقت قلب، حتي نسبت به دشمن، نوعي علامت بزرگي و كمال روحي است.
 
11. انسان وظيفه دارد دنيا را مزرعه كشت آخرت بداند و كوشا باشد نيك بكارد تا نيك بدرود.
 
12. در عالم سير و سلوك، خودخواهي، خودبيني و خودپسندي از بدترين عيوبند.
 
13. اصل ديانت و خداپرستي و انسانيت اين است: تا مي‌توانيم به جامعه خدمت كنيم.
 
14. تواضع در مقابل كسي بايد كرد كه آن را حمل بر ادب و بزرگي شما كند. تواضعي كه حمل بر ترس و حقارت شود نبايد كرد.
 
15. سعادت آن است كه انسان آنچه را كه ماية نيك‌بختي او در آخرت و سبب نجاتش در عوالم تكامل روحي مي‌شود داشته باشد.
 
16. كساني كه هم عالِمند و هم عارف، وجودشان براي جامعه خيلي مفيد است.
 
17. كليد سير كمال «زندگي‌هاي متوالي» است.
 
18. طي طريق در دو چيز خلاصه مي‌شود: «توجه به مبدأ» و «نيكي به خلق».
 
19. به كسي سالك راه حق اطلاق مي‌شود كه قوانين شرع، عرف و اخلاق، هر سه را رعايت كند.
 
20. تفاوت بين موجودات بر حسب قرب و بعد به مبدأ واجب‌الوجودي و علل حكمتي است.
 
21. سالك بايد از هر چيزي كه او را معتاد و مشغول مي‌كند بپرهيزد.
 
22. انسان وقتي توانست در خود فرو رود همه چيز برايش كشف و روشن مي‌شود.
 
23. انسان واقعي كسي است كه از خوشي ديگران خوشحال شود و در ناراحتي آنها غمخوارشان باشد.
 
24. اهلِ «حق» هيچ شيئي را نبايد بد داند و بد گويد و تحقير نمايد.
 
25. كساني كه هميشه اتكا به خدا و بازوي خويش دارند نزد خدا عزيزند.
 
26. تعلّم اخلاق، آمادگي روحي مي‌خواهد و الاّ به تربيت ظاهري نيست.
 
27. هر چيزي كه براي انسان اتفاق مي‌افتد علتش در خود انسان است، پس علت را بايد هميشه در وجود خود بيابيم.
 
28. در تقويت اراده، البته استعداد شرط است، اما تمرين و تلقين هم خيلي مؤثر است.
 
29. همان‌طور كه در زندگي ظاهر، اگر انسان مرتب، منظم و فعال باشد نتيجه مي‌گيرد، در امور معنوي هم بسيار دخيل است.
 
30. نيت اگر بر پاية نيكي قرار گيرد خود به خود ثمر مي‌دهد.
 
31. حسادت، به اسيدي مي‌ماند كه ابتدا به ظرف خود حمله مي‌برد، بعد به جاهاي ديگر سرايت مي‌كند.
 
32. خشم براي روح و قوة مغناطيسي مثل سم است؛ هر قدر كمتر بشود نيروي مغناطيسي مثبت زيادتر مي‌شود.
 
33. غيرممكن است كسي پايبند دين باشد و در دنيا محترم نباشد و كارش پيشرفت نكند. هر كس كارش پيشرفت ندارد حتماً خللي دارد.
 
34. اصل عبادت همان توجه دائمي به خداست، بدين معني كه در هيچ حالي خود را تنها نبينيم.
 
35. هر كلامي كه مبتني بر تجربه و مشاهدات شخصي باشد بسيار اثر دارد.
 
36. سالك حقيقي نبايد از كسي برنجد و شكايت داشته باشد.
 
37. دعاي شب هر چه به اذان صبح نزديكتر باشد فضيلت و ارزش بيشتري دارد.
 
38. وظيفة ما در مقابل اجتماع اين است كه براي اجتماع مفيد باشيم.
 
39. حق هميشه بر ناحق غالب است، به شرط آنكه شخص در عقيده‌اش ثابت باشد و به آن عمل كند.
 
40. خالق آن است كه از محدودة فكر بشر خارج است.
 
41. براي رسيدن به «آرامش» نبايد از چيزهايي مثل بيكاري، فقر، نداري، مرگ و غيره خوف داشت.
 
42. انسان تا خوديت دارد نمي‌تواند خدا را دوست بدارد، بايد خوديت از بين برود تا خدا بيايد.
 
43. به هيچ‌كس جز خدا نبايد اميد بست.
 
44. ظاهر، باطن، دنيا، آخرت، هر چه بخواهيد در ريشة محبت هست. اگر ريشة محبت كرم‌خوردگي پيدا كرد يا فاسد شد، هر چه دارد خراب مي‌شود.
 
45. براي سالك چيزي بهتر از آن نيست كه در همه حال متوجه هدف باشد.
 
46. هر قدر وسعت فكر بيشتر شود، حوصله بيشتر مي‌شود.
 
47. عزت كسي دارد كه هميشه در قناعت باشد و ذليل كسي است كه هميشه در طمع باشد.
 
48. اگر انسان بگذارد حقه‌بازها از او سوء استفاده كنند، ظلم به مستمندان كرده است.
 
49. غرور به طوري مضر است كه از هر گناهي بيشتر روح را ضعيف و نفس اماره را قوي مي‌كند.
 
50. از دستور دين آنچه مفيد است و عمل به آن خير دنيا و آخرت در پي دارد اين است: هميشه توجه به خدا داشته باشيم، در هر كاري او را حاضر و ناظر بدانيم، از منهيات بپرهيزيم، اوامر را انجام دهيم، در حق مردم به نيكي و پاكي و خوشي رفتار كنيم.
 
51. اشخاصي كه قوه دفاع دارند اگر حقانيت خود را به اطلاع جامعه نرسانند، يك نوع خيانت به دين محسوب مي‌شود.
 
52. بهترين لذت، ترك لذت است.
 
53. تسلط بر نفس، برتر از كردار (عمل نيك) است؛ وقتي تسلط بر نفس نباشد، كردار بر باد مي‌رود.
 
54. انسان خداپرست داراي اين نشانه‌هاست؛ رقت قلب دارد، رحم دارد، مروت دارد و از ناراحتي ديگران ناراحت مي‌شود.
 
55. «هر كس بتواند بچه‌اش را خوب تربيت كند مي‌تواند مملكتي را اداره كند.»
 
56. ما وظيفه داريم دلمان به خدا باشد، دستمان به كردار (عمل نيك) و خدمت به خلق باشد و زبانمان هم هميشه به نيكويي بچرخد.
 
57. تا آنجايي كه خداوند به بشر اراده و قدرت و اختيار براي تشخيص نيك و بد و جلب منفعت و دفع ضرر تفويض فرموده است هر كسي مسئول اعمال
خود مي‌باشد، و از آن حدودي كه از حيطة اقتدار بشر خارج است تقديراتش با خداست.
 
58. قلب پاكان جاي محبت و نور افروزي است نه جاي ظلمت و كينه‌توزي.
 
59. وقايعي كه از روي ايمان و به قصد لله باشد، هر چه زمان بگذرد با جلوه‌تر و روشن‌تر مي‌شود.
 
60. انسان بايد اعمالش نيك باشد، و الاّ محل دفن جسد هيچ تأثيري به حال او ندارد.
 
61. انسان اگر قدري در خودش فرو برود و توجه پيدا كند مي‌تواند خيلي چيزها را كه برايش لاينحل است در اثر آن قوه‌اي كه خداوند در وجودش
نهاده حل و فصل كند.
 
62. براي به خود فرو رفتن لازم است شخص در هر حالي هست (اعم از خلوت و جلوت، و خواب و بيداري، و حركات و سكنات و غيره) خود را تنها نبيند و چنان باشد كه در نزد خداست و خدا هميشه حاضر و ناظر بر افكار و اعمال اوست.
 
63. «تصادف» و «اتفاق» وجود ندارد و هر چيزي علت و سببي دارد.
 
64. توبيخ و ملامتي كه در عالم معنا به آن روح لطيف بشود به مراتب شديدتر از زجر جسمي است.
 
65. هر كس بگويد من دانا هستم از نادان، نادان‌تر است. انسان بايد هميشه از ديگران بياموزد.
 
66. روح ابداً هستي و تكبر و غرور ندارد، هرگاه غروري در خود ديدي يقين بدان هواي نفس است.
 
67. در راه خداپرستي به هيچ وجه وسوسه و شك و ترديد و كبر و غرور به خود راه ندهيد كه در عالم سير و سلوك از اينها خطرناك‌تر چيزي نيست.
 
68. كليد فتح باب تمام مقامات معنوي «اراده» است.
 
69. كسي كه در قدرت عفو كند، يعني قدرت انتقام داشته باشد و عفو كند اجري بزرگ مي‌برد.
 
70. زندگي بشر روي سه ركن پايدار است: قانون مذهبي، قانون اجتماعي و قانون اخلاقي.
 
71. عصبانيت، حسادت، حرص، طمع، دروغگويي و غيره علامت نقص و مانع بيدار شدن حسهاي معنوي است. كسي كه در راه تكامل قدم برمي‌دارد بايد با اين صفات كه جز طبيعت اوست مبارزه كند.
 
72. در وقت عبادت بايد فكر كني با كسي داري صحبت مي‌كني، چطور تا هر كلمه‌اي خودت معنايش را نفهميده باشي نمي‌گويي، در عبادت هم بايد هر كلمه‌ را بفهمي، مجسم كني و بداني با كه صحبت مي‌كني و چه مي‌گويي.
 
73. خلقت شدن و از عدم به وجود آمدن يك نوع كَرم خداست.
 
74. تا جايي كه خداوند قدرت و اراده به ما داده در كار خود هشيار، فكور و كوشا باشيم؛ وقتي ديديم ديگر كار پيش نمي‌رود بايد بدانيم از جايي ديگر است.
 
75. با صفات بد بايد به تدريج مبارزه كرد تا صفات نيك عادت شود.
 
76. سعي كنيد استحقاق پيدا كنيد كه حقتان را بگيريد، نه اينكه قابل ترحم شويد.
 
77. همان طور كه در هر مورد و موضوعي انسان در اثر ممارست و تمرين رفته رفته قوي مي‌شود، در معنويات هم همين طور است.
 
78. هر عبادت و دينداري و حق‌پرستي كه مي‌كنيد انتظار هيچ اجر و مزدي نداشته باشيد، فقط و فقط براي خاطر رضاي خدا باشد.
 
79. شايد از بدترين گناهان، يأس و نااميدی از رحمت خدا باشد.
 
80. موسيقي با روح ارتباط دارد و روح با خدا، افسوس كه تبديلش كرده‌اند به عشق مجازي. اگر به همان حالت روحاني‌اش اجرا كنند، سيم ارتباط به
مبدأ وصل مي‌شود.
 
81. از ميان علوم ظاهر، آن علمي اثر مثبت دارد كه براي جامعه مفيد باشد.
 
82. حيات، رشد، اراده، عقل، فضل، دانش، منصب، مقام، تقوي و ديانت از خداوند نزد انسان امانت است و غفلت از انجام وظيفه نسبت به هر يك
خيانت است.
 
83. در هر موجودي مقدار نيرو ثابت است، مي‌تواند آن را پرورش دهد، ولي نمي‌تواند از حد خودش جلوتر برود.
 
84. عدم رعايت حفظ‌الصحه خيانت به حيات، بوالهوسي خيانت به رشد، وسواس خيانت به اراده، كوتاه‌فكري خيانت به عقل، پست‌فطرتي خيانت به فضل،
جهالت خيانت به دانش، ستمگري خيانت به منصب و مقام، فسق و فجور خيانت به تقوي، كفر و شركت خيانت به ديانت است.
 
85. نتيجة اين دنيا شش چيز است: دريغ، حسرت، ندامت، ملامت، خاطرات تلخ و كابوس مرگ. اين شش چيز براي همه هست، اگر كسي به آخرت دل بست اثر آنها خنثي مي‌شود.
 
86. يك گام از كام نفساني گذشتن و يك گام در كام روحاني برداشتن؛ اين است تقرب به خدا.
 
87. تمام قوة جاذبه‌اي كه در كرة زمين و مخلوقات هست منشأش از قوة خداست.
 
88. بايد به آنجايي برسيد كه وقتي عبادت مي‌كنيد لذت ببريد و نشئه شويد، نه اينكه از روي تكليف باشد.
 
89. عبادت نبايد فقط لقلقة زبان باشد بلكه بايد توأم با عمل، فكر و ذكر باشد
 
90. اول بايد تربيت و نزاكت ظاهري را درست كرد، بعد به تعليم روح پرداخت.
 
91. «توجه»، بالاترين عبادت است.
 
92. هميشه با ادب و تواضع و احترام در جامعه زندگي كنيد.
 
93. انسان هر چه بيشتر غور و مطالعه مي‌كند بيشتر پي به حقارت خود و عظمت خدا مي‌برد.
 
94. بهشت به تصور مي‌آيد، ولي «كمال» فوق تصور است.
 
95. يقين بدانيد كه خدايي هست و غير از اين دنيا دنياي ديگري هست كه مقام ارواح است.
 
96. دائر مدار فلسفة احكام دين بر محور اين يك اصل است: محترم شمردن حق ديگران.
 
97. موسيقي خواص بي‌شماري دارد كه بشر به بسياري از آنها پي نبرده است.
 
98. در بعضي دلها ذره‌اي هست مثل آفتاب، هر چند كه ظاهرشان هم عادي است
 
99. هر كس در هر ديني، اگر از روي ايمان، عالِم و عامل به دستور احكام باشد به حقيقت مي‌رسد.
 
100. هر چيزي كه اثر حق در آن باشد هيچ نيرويي قادر نيست مانع توسعه و انتشارش شود.
 
== منابع ==
<references />
 
== آثار ==
 
=== کتاب‌ها ===
* [[معرفت الروح]]
* [[برهان‌الحق]]
* حاشیه بر [[حق‌الحقایق]]
* [[آثار الحق]] جلد ۱ و ۲
* Hundred Maxims of Guidance, Publisher: Robert Laffont
* Words of Faith: Prayers of Ostad Elahi, Publisher: Robert Laffont
 
=== آثار منتشر شده در خصوص فلسفه او ===
* [[راه کمال]]، [[بهرام الهی]]، انتشارات لیژن (Leejon)
* [[طب روح]]، [[بهرام الهی]]، انتشارات دروی (Dervy)
* [[معنویت یک علم است]]، [[بهرام الهی]]، انتشارات دروی (Dervy)
* [[مبانی معنویت فطری]]، [[بهرام الهی]]، انتشارات دروی (Dervy)
 
=== آثار موسیقی منتشر شده برروی لوح فشرده ===
* [http://www.ostadelahi.com/english/resources/html/cds/2402.html Music for the Mind]
* [http://www.ostadelahi.com/english/resources/html/cds/2449.html Celestial Danses]
* [http://www.ostadelahi.com/english/resources/html/cds/2386.html Cascade]
* [http://www.ostadelahi.com/english/resources/html/cds/2153.html Mystical Orison]
* [http://www.ostadelahi.com/english/resources/html/cds/2043.html Celestial Harmonies]
* [http://www.ostadelahi.com/english/resources/html/cds/2040.html A Spiritual Epic]
* [http://www.ostadelahi.com/english/resources/html/cds/2024.html Dialogue with the Beloved]
* [http://www.ostadelahi.com/english/resources/html/cds/2029.html The Paths of Divine Love]
* [http://www.ostadelahi.com/english/resources/html/cds/2033.html The Celestial Music of Ostad Elahi]
 
== پیوند به بیرون ==
 
* [http://www.ostadelahi.com/farsi وب گاه رسمی استاد الهی]
* [http://www.ostadexpo.com وب گاهی دیگر]
* [http://www.saintejanie.org وب گاه شیخ جانی خواهر استاد الهی]
* [http://www.hadjnemat.com وب گاه حاج نعمت الله جیحون آبادی پدر استاد الهی]
* http://www.e-ostadelahi.fr
{{ویکی‌پدیا}}
{{ترتیب:الهی، نورعلی}}
[[رده:اساتید معنوی]]
[[رده:فیلسوفان اهل ایران]]