جرم (فیلم ۱۳۸۹): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
صفحهٔ جدید: ملیحه(شبنم درویش): تو که پول خوب میگیری واسه کار خلافی که توبه توش نیست، یه خورده از اون پولو واسه... |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
ملیحه(شبنم درویش): تو که پول خوب میگیری واسه کار خلافی که توبه توش نیست، یه خورده از اون پولو واسه زن و بچهات میذاشتی. من اون بیرون حبسم، تو این تو آزاد! زن و بچه تو خونه، من بیرون. رفیقبازی و پول درآوردن و [[عشق]] و حال. اما تو اون خونه رَم واس ما نذاشتی. [[زن]] طلاق، بچه گداخونه، خودم آزاد! اونی که عین اشکبوس لم میده، یه طاق و دیوارم دور [[زن]] و بچشه. اما من از پس [[زندگی]] نکبتیم برمیام. پول گرفتی، قلمبه! دادی واسه ننه و بابات و اون ایل گشنه خونه خریدی. خیلی گنده شدی که فکر میکنی اول ننه، مادر، پدر... اِی! بعد [[زن]]! امضای [[زن]] رو کاغذه، [[مادر]] امضای خداست. خیلی خوبه! بهبه! چه مَردی! اما رضا! هنوزم دلم پی دلته.
خط ۷:
رضا سرچشمه(پولاد کیمیایی): ولی از اولش تا اینجا، همش تقصیر من بود. از این که ننه بابام نمیدونستن درس چیه، تقصیر من بود. جمع کردم برم آلمان، نشد. یه نفرو نداشتیم، تو فامیل، آشنا، محل، بهم قرض بده. تقصیر من بود! پول نداشتم [[کتاب]] بخرم؛ چایی رو تو قهوهخونه نخورم. برم کافه... چه میدونم. برم سینما. اصلش فکر کردنو یاد بگیرم. تقصیر من بود! رفعت خان! کو بزرگتر و راهبلد؟ نون سنگک فهمیدم چه ریختیه. تافتون، بربری، لواش. همهجورشو دیدم. ولی خیلی گشتم ببینم نون حلال چه شکلیه. دست هیچکی ندیدم. فقط شنیدم.
خط ۴۵:
افجهای: چرا! تو برای همین کار اومدی. یه نگاه به خودت بکن. اون اومده اینو بکشه. اصلاً میدونی برای چی باید این کارو میکردی؟ نه آقا جون. نه پسرم. تو باید هیچی ندونی. نه مردمو میشناسی، نه از مردمی. بزن آقا. بزن.
رضا: آقای افجهای! این کاری که من میکنم، کار میبره. منِ بیپول، آس، گرفتار [[زن ]] و حبس، بچه و آوارگی و تنهایی. سر جیبمو میدوزم، پا رو دل و زندگیم میذارم، که بگم نه! من اسلحهمو جایی میکشم که فکر کرده باشم. دارم یاد میگیرم. از خود زخم یاد میگیرم. دردو نخور. آخ بگو. یکی میگفت: «ماشه رو بی عقل که بکشی، قاتلی».
افجهای: ماشه رو رو عقل بکشی، [[آزادی ]] پیدا میشه. تو شانس من و این مردم بودی. خبر نداشتی.
رضا:
|