شیراز: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز rv
خط ۲:
'''[[W:شیراز|شیراز]]'''
 
اولین بار نام شیراز در لوح گلی ایلامی متعلق به ۴۰۰۰ سال پیش آورده شده و به نام شهر [[شعر]] و [[شراب]] و [[گل]] و [[بلبل]] شهرت یافته استیافته‌است. شیراز در عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و ۲۵ دقیقه و طول جغرافیایی ۳۷ درجه و ۲۹ دقیقه در جلگه‌ای به طول ۴۰ و عرض ۳۰ کیلومتر قرار دارد. مساحت شیراز ۱۲۶۸ کیلومتر مربع، ارتفاع آن از سطح دریا ۱۵۴۰ متر و دارای جمعیتی بالغ بر ۱٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر است.
 
== [[گفتاورد]] ==
خط ۱۵:
** ''[[ولفسن]]، ایران در گذشته و حال''
 
* «حال دیگر یقین دارم که باغ دلگشایی هست و یقین دارم که می‌توان این باغ را به چشم دید. باغی است که از پای کوهستان سایه‌افکن تربت [[سعدی]] به سمت شیراز سرکشیده استسرکشیده‌است. ای روح من! آیا ممکن است تن مشتاق مرا نیز به همراه خود برداری و به سوی این بهشت پرواز دهی؟»
** ''[[کنتس دنوای]]، شاعره فرانسوی''
 
خط ۲۷:
** ''[[کتاب‌البلدان]]، احمد ابن ابی یعغوب، ترجمه محمدابراهیم آیتی''
 
* «شیرازی‌ها مردمانی بلند‌نظربلندنظر و سخی‌الطبع هستند. با کمال خوش‌رویی و میل قلبی مهمان را به سفره خود می‌پذیرند و با روی گشاده از او پذیرایی می‌کنند.»
** ''[[تاورنیه]]''
 
خط ۹۱:
** ''[[سعدی]]''
 
* «خوشا سپیده‌دمی باشد آن که بینم باز// رسیده بر سر الله و اکبر شیراز// بدیده بار دگر آن بهشت روی زمین// که بار ایمنی آرد نه جور قحط و نیاز// به حق کعبه و آن کس که کرد کعبه بنا// که دار مردم شیراز در تجمل و ناز// که [[سعدی]] از حق شیراز روز و شب می گفتمی‌گفت// که شهرها همه [[شاهین|بازند]] و شهر ما شهباز»
** ''[[سعدی]]''
 
خط ۱۶۶:
** ''[[لطفعلی صورتگر]]''
 
* «هرکس به شهر [[حافظ]] و [[سعدی]] گذر کند// عزم سفر به عالم [[شعر]] و [[هنر]] کند// "«شیراز معدن لب لعل است و کان حسن"»// زینرو هزار ناز به شهر دگر کند// شیراز مرکز هنر و علم و [[دانش]] است// کافاق را ز حاصل آن بهره‌ور کند// شیراز شهر شعر و گل و [[عشق]] و [[شراب|باده]] است// کی اهل‌اهل دل تواند از آن‌ها حذر کند»
** ''[[ابراهیم صهبا]]''
 
خط ۱۷۶:
 
* «هوای منزل یار آب زندگانی ماست// صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم»
 
** ''[[حافظ]]''
 
== اشعار محلی و عامیانه ==
شیراز شراب شعر و شور است // مهد غزل و نت شعور است // باغش که ارم به سرو داده // بر شانه ی روزگار دور است //
شعر از محمد محسن خادم پور ، منقل شده : از وبلاگ شعر شیراز به آدرس ذیل //
 
'http://fmals.mihanblog.com
 
–== اشعار محلی و عامیانه ==
 
* «از اینجا تا به شیراز لاله کاشتم// میون لاله‌ها سیبی گذاشتم// جلودار، رد میشی سیبم نچینی// که اسم یار جونیم روش نوشتم»
سطر ۱۹۶ ⟵ ۱۹۰:
* «تو که ناز ناز میری منم می‌یایم// بلندپرواز میری منم می‌یایم// بلندپرواز میری در شهر شیراز// تو که شیراز میری منم می‌یایم»
 
* «خداوندا ندارم بال پرواز// دل بازی‌گوشم جامونده شیراز// میون حوض فلکه، ساعت [[گل]]// میون دلگشا و بُنگ بلبل//میون رودخونه‌یرودخونهٔ خشک بی‌آبش// که از توش رد می‌شم بی منت پل»
** [[بیژن سمندر]]، شیراز گل بهترو
 
سطر ۲۳۰ ⟵ ۲۲۴:
** ''[[بیژن سمندر]]، شیراز گل بهترو''
 
* «ول من شوهر چی‌دار می خوادمی‌خواد// دوتاگوشش دوتا گوشوار می‌خواد// من مسکین نمی‌گیره دماغش// ول شیرازی و پولدار می‌خواد»
 
== زلزله شیراز ==
سطر ۲۴۰ ⟵ ۲۳۴:
** ''[[تذکره دلگشا]]، علی‌اکبر نواب شیرازی''
 
* « چه‌پرسی چه‌گویم که این سال چیست// سی و نه فزون از هزار و دویست// به خاک‌اندر آمد یکی زلزله// جهان روز محشر شد از ولوله// ز شیراز آن رشک گلگشت حور// بساط نشاط و سرای سرور// چه شیراز، آن خاک رامش‌فزا// همه جای شادی و عیش و نوا// چه شیراز، آن باغ مینو سرشت// زمان خزانش بهار بهشت// از آن شهر بازار و ایوان و کاخ // بجا ماند دشتی همه سنگلاخ»
** ''[[وصال شیرازی]]''