معین (خواننده): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Nejebad (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Nejebad (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱:
 
==مروری بر آثار==
 
*ملاقات
*'''بچه های البرز ( خون سیاوش )'''
بچه هاي البرز ، بغض فروخورده من ايراني است.روايتي از اندوهي هزاران ساله كه بر دوش من و تو سنگيني مي كند.فرياد فرو خورده اي كه در ورق به ورق تاريخ سرزمين من و تو تبديل به سنگواره هايي بزرگ شده است.
بابک صحرایی می گوید:بچه هاي البرز ( خون سياوش ) را در اسفند ماه 1380 نوشتم.ترانه كه به پايان رسيد با استاد بابك بيات تماس گرفتم.يادم هست وقتي خون سياوش را پشت تلفن براي استاد بيات مي خواندم بغض كرد و همان موقع ساخت ملودي نيز آغاز شد.
 
تابستان 82 نيز اين ترانه به همراه دو ترانه ديگر به نام هاي « جدايي » و « آغوش تو » توسط استاد بيات به معين نازنين سپرده شد.
 
تمام آنچه مربوط به اين قطعه مي شود را دوست دارم.از ملودي جاوادنه استاد بيات تا اجراي بي نظير معين عزيز و تنظيم زيباي كاظم عالمي.بر اين عقيده ام كه معين بهترين صدايي است كه مي توانست به اين ترانه و ملودي جان ببخشد..
اي كاش بابك زنده بود و ....
 
*'''ملاقات'''
ترانه ای از ژاکلین دردریان وملودی خود او با تنظیمی از کاظم عالمی و صدای معین.
همیشه ترانه هایی که به عنوان اولین آهنگ در آلبوم قرار می گیرند باید مخاطب را اصولا در همان لحظه جلب کنند اکثر خواننده ها معمولا ترانه های شاد و احیانا 8/6 خود را به این عنوان قرار می دهند اما معین و عده ی کمی از خوانندگان ما این کار را نمی کنند ترانه آغازی بسیار زیباست و هر سلیقه ای را جذب می کند ریتم گیتار آغازی هم زیباست نکته جالب استفاده کاظم عالمی در تنظیم از ساز ویولنسل هست که خیلی کم در کارهای معین استفاده میشد ولی در کل همان حال و هوای تنظیم های عالمی در آن حفظ شده و تغییر آن چنانی وجود ندارد ولی به نظر من اگر به جای تار و سایر سازهای سنتی از پیانو استفاده میشد جالبتر بود چون آهنگ این پتانسیل را دارد نکته دیگر غافلگیری مخاطب در ادامه شعر است چون ترانه با مضمونی عاشقانه شروع می شود در واقع گفتگویی با معشوق است اما در ادامه ترانه سرا ترس ها ی خود را بیان می کند خیلی ها بر این باورند که می بایست حالت مناظره ترانه ادامه میافت و بعضی ها اعتقاد دارند که این خود نوعی از حالت های عشق است که در ادامه راه عشق ترس هایی بر عاشق تحمیل می شود که در کل بستگی به پذیرش و نظر مخاطب دارد
سطر ۲۷ ⟵ ۳۷:
این ترانه از جمله ترانه هایی است که مورد استقبال قرار گرفته ولی به نظر من اگر قسمت دوم ترانه آهنگ بیشتر روش کار میشد خیلی بیشتر هم مورد استقبال قرار می گرفت چون ملودی خیلی قوی است .
 
 
*'''وقتی تو با من نیستی'''
اهورا توانسته با این ترانه به یاد ماندنی هم حس بابک بیات و هم حس معین را جاری سازد و سوژه بی نظیرش ملودی را دو چندان می کند استفاده از پیانو ویولن گیتار درامز و مخصوصا ویولنسل در بخش های پایانی دیوانه کننده است. یعنی چقدر باید یک تنظیم کننده زیرک باشد که این چنین بی نقص تنظیم کند مرحبا به بامداد که حس بابک بیات در سالهای دهه 50 را دوباره زنده کرد .
اما از اینها که بگذریم به معین می رسیم صدایی استثنایی بی نظیر معین با این اجرا اعتماد قلبی من مبنی بر بهترین بودنش را ثابت کرد وای وای اجرای معین دیوانه کننده است بغض و خستگی صدا درقسمت اول ملودی و اوج گرفتن های مقتدر و احساسی همراه با تحریرهای بی نظیر معین را جاودانه می سازد. تحریر های معین در این اثر غوغا می کند مطمئنا هیچ خواننده ای نمی تواند این ترانه را به زیبایی معین بخواند . تحریر های روی کلمات : خیالی- می آید- کوهم – دریا (( فوق تصور))- میان پیراهن(( استثنایی))- می ماند ((آخر هر چی تحریر))-تنها (( فقط معین به این زیبایی این تحریر را ادا میکند))نیستی- چه می ماند (( تماشایی)) البته فقط تحریر نیست که اجرای معین را بی نظیر می سازد حس معین که در صدایش نهفته است غوغا می کند خسته کردن صدا در هنگام نواختن ویولنسل در قسمت اخر ((غیر از غبارو آدم و آهن چه می ماند )) شاهکار معین است چون ویولنسل هم سازی خسته است
 
*'''جدایی'''
آهنگی از استاد بیات و ترانه ای از بابک صحرایی و تنظیم فرد میرزا
مطمئنا بیشترین جلب توجه از میان ترانه های آلبوم طلوع مختص این ترانه زیباست آهنگسازی فوق العاده استاد بیات شعر با احساس بابک صحرایی صدای جادویی معین و تنظیم بی نقص فرد میرزا همه دلیل مورد توجه قرار گرفتن این ترانه است.
سطر ۳۸ ⟵ ۴۹:
معین با این اثر بار دیگر قدرت خوانندگی خود را در کنار احساس وصف نشدنیش به رخ کشید و ثابت کرد بهترین خواننده ایران است.
 
*'''اي عشق'''
حتما مي دانيد كه قالب رايج ترانه چهارپاره است. اين ترانه نيز در همين قالب سروده شده با اين تفاوت كه شاعر بيتي را- كه از نظر وزني مستقل است- ميان هر چهارپاره تكرار كرده. (بي تو من خرابم در رنج و عذابم اي عشق اي عشق اي عشق )اين تك بيت را بايد پل ارتباطي بين هر دوبيت يا هر چهارپاره بناميم. ممكن است بگوييد: شعر نيازي به چنين پل ارتباطي ندارد و بدون اين تك بيت هم هر چهار پاره با چهارپاره بعدي از نظر وزني و معنايي مرتبط است. بايد بگويم: اين ارتباط فقط در دو چهار پاره اول كاملاً برقرار است اما در چهارپاره سوم وزن تغيير مي كند و اگر قرار بود خواننده بدون تكرار آن تك بيت ناگهان از چهارپاره دوم به چهارپاره سوم بيايد، چون وزن ناگهان عوض می شد، این کارخيلي غير طبيعي و ناشينانه جلوه مي كرد. اما استاد رادمنش با تمهيد اين تك بيت به كل شعر كه در واقع داراي سه وزن عروضي متفاوت است انسجامي يكپارچه بخشيده و از آنجا كه آهنگسازي و تنظيم هم كار خودشان بوده است با تسلط كامل اين كار را انجام داده اند.
از نظر زباني اين ترانه كاملاً يكدست است و هيچ عيبي در آن ديده نمي شود. وقتي من از زبان و نحوه بیان ترانه هاي قبلي ايراد مي گرفتم ممكن بود با خود فكر كنيد شاید بنده توقع دارم خواننده برود مثلاً ترانه هاي خيام و حافظ و سعدي و ... را بخواند اما همينطور كه مي بينيد من همين ترانه هاي امروزي را بسيار دوست دارم و تحسین می کنم به شرط آنكه مثل همين ترانه ( اي عشق ) در عين سادگي، زيبا و بي عيب و نقص باشند.
در اين ترانه از قافيه به درستي استفاده شده و چون در هر سه «چهارپاره» علاوه بر قافيه از رديف هم كمك گرفته شده، شنونده از اين هماهنگي قوي كلمات هم، علاوه بر موسيقي ترانه، لذت مي برد. حتي تك بيت تكراري شعر هم داراي قافيه دروني است و مصراع اول آن از نظر موسیقایی به تنهايي چون بيتي كامل است. تكرار « اي عشق » در مصراع دوم تك بيت شعر هم واقعا ايده زيبا و خوبي است كه استاد بابك رادمنش به زيبايي آن را تحقق بخشيده.
محتوای شعر حدیث کهن اما همیشه تازه عشق است. صحبت از عشق هیچ وقت حرف تازه ای نبوده است، شاعران بی شماری در وصف آن سخن ها گفته اند، با این حال مخاطبان هیچ گاه از شنیدن اشعار عاشقانه دلزده نخواهند شد چرا که عشق درد و نیاز مشترک انسان ها و سرّ و سرود دل آن هاست، و با هیچ صاحبدلی غریبه نیست. به قول شاعر :
 
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب کز هر زبان که می شنوم نامکرر است
 
مضاف بر اینکه در این شعر استاد بابک رادمنش کیفیت عشق و حال و روز عاشق را به زیبایی و سادگی به تصویر کشیده و زمینه راز و نیاز مخاطب را با حضرت « عشق » فراهم ساخته است.
در دو پاره ابتدایی شعر « ای عشق » و « عشقه » در جایگاه ردیف شعر قرار گرفته اند و تکرار بسیار واژه «عشق» در سرتاسر شعر را موجب شده اندکه این خود باعث التذاذ هرچه بیشتر شنونده می شود، هم از نظر موسیقایی و هم از نظر معنوی، چراکه شنیدن نام محبوب برای انسان همیشه دلنواز و تکرار آن باعث تسکین جان است. انسان صاحب دل از شنیدن نام نامی « عشق » لذت می برد آنسان که مجنون از شنیدن نام لیلی. به همین علت است که زیبایی دوپاره ابتدایی شعر- بدون در نظر گرفتن موسیقی – برای مخاطب بیشتر از قطعه آخر است با وجود اینکه قطعه پایانی نیز از ردیف و قافیه برخوردار است. من فکر می کنم ردیف قرار گرفتن« ای عشق » و « عشقه» باعث لذت معنوی مخاطب است.