آژانس شیشه‌ای: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش 151.239.33.119 واگردانده شد به آخرین تغییری که 46.105.235.25 انجام داده بود
جز rv
خط ۱۳:
* عباس: (با لهجه مشهدی) مو سر زِمین بودُم با تراکتور. بعد جنگم رفتُم سر همو زمین، بی تراکتور.
* می‌دونی یه گردان بره خط گروهان برگرده بعنی چی؟ می‌دونی یه گروهان بره خط دسته برگرده یعنی چی؟ می‌دونی یه دسته بره خط نفر برگرده یعنی چی؟
* جگرم سوخت،شیشه شکست. مامور اوردن، اسلحه اش چسبید به دستم.
* (منبه نبودمروح دستمامام بود تقصی آستینم بود)می‌چکونم!
* شهادت می دهممی‌دهم به ولایت شیعه هرکس در این نظام تکلیفی به گردن داره و من هم من هیچ شکایتی از کسانی که ممکنه منو تا چند لحظه دیگه مورد هدف قرار بدن ندارم اونا به وظیفه شون عمل کردن و من هم - اگر عباس از آرمانی فرمان میگیره که فراتر از ... چرا من تو چنین شرایطی اونو تنها بذارم - امیدوارم نیت حقیر رو درک کرده باشین من قصد آزار کسی رو ندارم- - - فاطمه فاطمه خوبم تا جنگ بود من نبودم جنگ تموم شد فشار زندگی چنان فشارم داد که باز تو و بچه هابچه‌ها رو درک نکردم می مونهمی‌مونه دو یادگار مشترک ابوذر و سلمان پسرانم باید رنگ و بوی تو رو داشته باشن
* به گور امام می‌چکونم!
* شهادت می دهم به ولایت شیعه هرکس در این نظام تکلیفی به گردن داره و من هم من هیچ شکایتی از کسانی که ممکنه منو تا چند لحظه دیگه مورد هدف قرار بدن ندارم اونا به وظیفه شون عمل کردن و من هم - اگر عباس از آرمانی فرمان میگیره که فراتر از ... چرا من تو چنین شرایطی اونو تنها بذارم - امیدوارم نیت حقیر رو درک کرده باشین من قصد آزار کسی رو ندارم- - - فاطمه فاطمه خوبم تا جنگ بود من نبودم جنگ تموم شد فشار زندگی چنان فشارم داد که باز تو و بچه ها رو درک نکردم می مونه دو یادگار مشترک ابوذر و سلمان پسرانم باید رنگ و بوی تو رو داشته باشن
* معرفت اون اجنبی که ویزا داد از توی هم وطن بیشتره.
سلحشور خطاب به حاج کاظم:"دهه‌«دهه دهه‌یدههٔ ثباته، اون پسر تو کی باید بتونه برا آیندش برنامه‌ریزی کنه؟"»
فرمانده به حاج کاظم:"«مربی، اصل، حاشیه؟ نوچ"»
 
* عباس به حاجی وقتی حاجی داشت وسط آژانس لخت می‌شد : "حاجی این چه غلطی بود کردی!؟"
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌پدیا}}