*« علم اینک شرک بزرگ روزارروزگار ماست و علمپرستی، جانشین بتپرستی دورانهای کهن شده است.»
**''عبدالکریم سروش، علم چیست فلسفه چیست.''
*«در جایی که تشتت آرا و تیرگی بیشتر است، مثل علوم انسانی، آزادی ضرورت بیشتری مییابد. وقتی هنوز تکلیف مسالهمسئله روشن نیست، به آرای دیگران محتاج تریم تا وقتی که مسالهمسئله کمابیش روشن شدهاست. آزادی برای آن نیست که آدمیان سخنشان را بگویند تا دلخور نشوند. برای آن است که همه محتاج یکدیگرند و باید برای روشن شدن حق و زدودن باطل، به یکدیگر مدد برسانند. تیرگی نخستین مقدمهمقدمهٔ روشنایی واپسین است.»
**''عبدالکریم سروش، فربه تر از ایدئولوژی، مقاله عقل و آزادی.''
*«بعلاوه نگاه تاریخی به ما میگوید در آنجایی هم که مسالهمسئلهٔ امروز روشنتر شدهاست، برای آن است که از سابقهسابقهٔ آزادی برخوردار بودهاست، یعنی افکار از همین مجرا و از همین جاده عبور کردهاند و پس از اینکه تلاطمها را پشت سر گذاشتهاند اکنون به آبهای آرام رسیدهاند. چنین نبوده که همان حقایقی که ما امروز آنها را روشن و استوار میپنداریم به آسانی و منفعلانه به دست آمده باشند و از کوره صرافیها و نقادیها و مشاجرات و مضاربات عبور نکرده باشند.»
**''عبدالکریم سروش، فربه تر از ایدئولوژی، مقاله عقل و آزادی.''