زیبایی آمریکایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Hard Backrest (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Hard Backrest (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷:
 
* اسم من لستر برنهامه . این محله منه ، این خیابون منه و این زندگی منه . من ۴۲ سالمه . کمتر از یک سال دیگه می میرم . البته من هنوز اینو نمی دونم ، هر چند من همين الانش هم مرده هستم . به من نگاه کنيد ، دارم توي حموم جلق مي زنم و این باحالترین قسمت روزمه ، از اين به بعدش همش خسته کننده است
 
* جين دخترم . تك فرزنده . اون تقريباً يه نوجوون به تمام معناست . عصبي ، نامطمئن ، سردرگم . دلم مي خواست مي تونستم بهش بگم كه اينا همش ميگذره ... ولي نمي خوام بهش دروغ بگم
 
 
سطر ۱۶ ⟵ ۱۸:
== دیالوگ ==
 
[ جيني و آنجلا در ماشين در حال صحبت با يكديگر هستند ]
 
:'''جيني''': متأسفم ، پدرم امشب خيلي تابلو بود
:'''آنجلا''': چيزي نيست ... دهن مردا برام آب ميفته . تقريبا وقتي دوازده سالم بود شروع شد . بايد با پدر و مادرم براي شام مي رفتم بيرون . هر پنج شنبه شب ، خرچنگ قرمز . و وقتي مي رفتم تو همه مردا بهم زل مي زدن . و مي دونستم كه به چي فكر مي كنن . درست مثل پسرايي كه تو مدرسه مي دونستم با فكر من جلق مي زنن
:'''جيني''': حالم به هم خورد
:'''آنجلا''': نه ، خوشم ميومد . هنوزم خوشم مياد . اگه كسايي كه حتي نمي شناسمشون بهم نگاه مي كنن و ميخوان منو بكنن ، به اين معنيه كه من بختشو دارم كه يه مدل بشم ... كه عاليه ، چون هيچي تو زندگي بدتر از معمولي بودن نيست
:'''جيني''': واقعاً فكر مي كنم برات اتفاق بيفته
:'''آنجلا''': اوه ، مي دونم . چون هر اتفاقي كه قرار باشه بيفته مي افته ... بالأخره
 
 
<hr width="50%"/>
[ لستر مخفيانه سرش را به در اتاق جيني چسبانده و به حرفهاي جيني و آنجلا گوش مي دهد ]
 
سطر ۲۸ ⟵ ۴۱:
:'''جيني''': ديگه داري حالمو به هم مي زني
:'''آنجلا''': اگه سينه و بازوهاشو بسازه درست و حسابي مي كنمش [ جيني دستانش را روي گوشهايش مي گذارد و شروع به خواندن آواز مي كند تا صداي آنجلا را نشنود ] مي خوام ! مي خوام كير كلفت و گوشتي باباتو ساك بزنم ! و بعد انقدر بكنمش تا چشماش از حدقه بزنه بيرون !
 
 
 
سطر ۳۵ ⟵ ۴۷:
:'''جین''': و تو چی می بینی ؟
:'''ریکی''': زیبایی
 
 
<hr width="50%"/>
سطر ۵۵ ⟵ ۶۸:
:'''كارولين''': اعصاب منو به هم نريز ، آقاي محترم ! وگرنه به سرعتي كه سرت سوت بكشه ازت طلاق مي گيرم
:'''لستر''': به چه علت ؟ من دائم الخمر نيستم ، زن ديگه اي رو نكردم ، باهات بد رفتاري نكردم ، هيچ وقت تا حالا نزدمت ، يا حتي سعي نكردم بهت دست بزنم مگر اينكه خودت كاملاً مي خواستي ، فقط بودن و نبودنم برات فرقي نداره . ولي ... من توي گرفتن مجوز ازت حمايت مي كنم و بعضيا فكر مي كنن نصف دارايي تو مال من ميشه [ كارولين حيرت زده و با دهان باز روي صندلي مي نشيند ] هر وقت مياي توي تخت خواب چراغم خاموش كن ، باشه ؟
 
 
<hr width="50%"/>
سطر ۶۶ ⟵ ۸۰:
:'''كارولين''': اين يه مبل چهار هزار دلاريه كه با ابريشم ايتاليايي روكش شده . فقط يه مبل نيست !
:'''لستر''': [ با عصبانيت بالشتك روي مبل را بر مي دارد و به آن مي كوبد ] اين فقط يه مبله ! اين زندگي نيست . فقط يه شيئه و برات مهم تر از زندگي شده . خوب عزيزم ، اينا فقط وسيلن
 
 
<hr width="50%"/>
سطر ۸۰ ⟵ ۹۵:
:'''كارولين''': لستر ، تمومش كن !
:'''لستر''': نه نه ، تو ديگه نمي توني به من امر و نهي كني
 
 
<hr width="50%"/>