زیبایی آمریکایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
Hard Backrest (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶:
== لستر برنهام ==
 
*My name is Lester Burnham. This is my neighborhood; this is my street; this is my life. I am 42 years old; in less than a year I will be dead. Of course I don't know that yet, and in a way, I am dead already. Look at me, jerking off in the shower — this will be the high point of my day. It's all downhill from here.
اسم من لستر برنهامه .این محله منه ، این خیابان منه و این زندگی منه .من 42 سالمه ،کمتر از یک سال دیگه می میرم.البته من هنوز این را نمی دونم ،و به هر حال ، من همینطوری مرده هستم. به من نگاه کن ، "I'm jerking off in the shower" و این باحالترین لحظه روزمه بقیه اش خسته کننده است
 
* اسم من لستر برنهامه . این محله منه ، این خیابانخیابون منه و این زندگی منه . من 42۴۲ سالمه ،کمترو کمتر از یک سال دیگه می میرم . البته من هنوز این رااینو نمی دونم ،و به، هر حالچند ،من منهمين الانش همینطوریهم مرده هستم. به من نگاه کنکنيد ، "I'mدارم jerkingتوي offحموم inجلق theمي shower"زنم و این باحالترین لحظه روزمه بقیه، از اين به بعدش اشهمش خسته کننده است
* ...................
 
* ...................
 
== کارولاین برنهام ==
 
* ''[به جان]'' عزیزم،من خیلی به تو افتخار می کنم.من تو رو به دقت تماشا کردم ،و، و تو ...
 
== ریکی فیتز ==
 
* ...................
 
* ...................
 
== دیالوگ ==
 
:'''لستر''': جانجيني چطوره؟چطوره ؟
:'''کارولاین''': ''[at the dinner table]'' Your father and I were just discussing his day at work. Why don't you tell our daughter about it, honey?
:'''آنجلا''': منظورت چیه؟چیه ؟
:'''Lلستر''': Janie, today I quit my job. And then I told my boss to go fuck himself, and then I blackmailed him for almost sixty thousand dollars. Pass the asparagus.
:'''لستر''': منظورم اینه که, زندگیش چطوره ؟ اون خوشبخته ؟ اون بدبخته ؟ من واقعا میخوام بدون م، اون حتي اگر بميره هم به من چيزي نمي گه .
:'''کارولاین''': Your father seems to think this type of behavior is something to be proud of.
:'''آنجلا''': اون ... اون واقعا خوشحالهخوشبخته . اون فکر میکنه عاشق شده.
:'''لستر''': And your mother seems to prefer I go through life like a fucking prisoner while she keeps my dick in a mason jar under the sink.
:'''لستر''': خوش بحالش.
:'''کارولاین''': How dare you speak to me that way in front of her. And I marvel that you can be so contemptuous of me, on the same day that you lose your job.
:'''آنجلا''': تو چطوری؟چطوری ؟
:'''لستر''': Lose it? I didn't lose it. It's not like, "Whoops! Where'd my job go?" I quit. Someone pass me the asparagus. ''[pause]'' I am sick and tired of being treated like I don't exist. You two do whatever you want, whenever you want to do it, and I don't complain.
:'''لستر''': خوب, ، خیلی وقته که هیچ کس از من این سوال نکرده... من عالیم.
:'''کارولاین''': Oh, you don't complain? Then I must be psychotic, then! What is this? Yeah, let's bring in the laugh-meter and see how loud it gets.
:'''لستر''': ''[throws the asparagus plate at the wall]'' Don't interrupt me, honey! ''[sits back down to eat]'' Oh, yeah, and one more thing, from now on we're going to have alternate dinner music because frankly - and I don't think I'm alone here - ''[looks in Jane's direction]'' I'm tired of this [[w:Lawrence Welk|Lawrence Welk]] shit!
 
<hr width="50%"/>
:'''ریکی''': این مثل این میمونه که خدا درست داره به تو نگاه می کنه ،فقط، فقط برای دومین بار ، و اگه تو با دقت باشی ... تو میتونی درست غقبتو ببینی.
:'''مدیر آقای اسمایلی''': I don't think you'd fit in here.
:'''جین''': و تو چی می بینی؟بینی ؟
:'''لستر''': من تجربه غذاهای fast food رو دارم.
:'''ریکی''': زیبایی.
:'''مدیر آقای اسمایلی''': آره, مثل بسیت سال پیش!
:'''لستر''': Well, I'm sure there have been amazing technological advances in the industry, but surely you must have some sort of training program. It seems unfair to presume I won't be able to learn.
 
<hr width="50%"/>
[ لستر كه با يونيفرم ساندويچي آقاي خندان مشغول چرخاندن همبرگرهاست صداي همسرش كارولين را مي شنود كه سفارش دو ساندويچ مي دهد . وقتي لستر خود را به پنجره ي تحويل سفارش به مشتري مي رساند بادي كين را مي بيند كه با همسر وي در حال معاشقه است و گردنش را مي خورد ]
:'''ریکی''': You're right, I suck dick for money.
:'''لستر''': لبخند بزنيد ! شما در ساندويچي آقاي خندان هستيد ! مي خوايد موقتا كلوچه گوشت و پنير در هم پيچ روي استيك ما رو براي يك دلار و نود و نه سنت امتحان كنيد ؟
:'''سرهنگ فرانک فیتز''': پسر ...
:'''كارولين''': ما فقط توي يه سمينار بوديم ... بادي اين ...
:'''ریکی فیتز''': Two thousand dollars, I'm that good.
:'''لستر''': همسرمه ! ما قبلاً همديگه رو ديديم ، اما يه چيزي بهم ميگه اين دفعه رو منو يادت مياد
:'''سرهنگ فرانک فیتز''': Get out.
:'''جينين''': واو ، بد گير افتادي
:'''ریکی''': And you should see me fuck. I'm the best piece of ass in three states.
:'''كارولين''': مي دوني ، اين واقعاً به تو مربوط نيست
:''[Colonel Fitts threatens to hit Ricky]''
:'''لستر''': در حقيقت ، جينين كارفرماي ارشد تحويل دهيه ، پس به يه نحوي شما تو منطقه ي اون هستيد . [ با حالت زير لبي ] پس اين مزه ميده .
:'''سرهنگ فرانک فیت''': Get out! I don't ever want to see you again.
:'''ریکیكارولين''': Whatاوه a، sadلستر old man you are. ..
:'''لستر''': عزيزم ، چيزي نيست . من فقط مي خوام تو خوش باشي . سس خندان هم باهاش مي خوايد ؟
:'''كارولين''': لستر ، تمومش كن !
:'''لستر''': او او ، تو ديگه نمي توني بهم امر و نهي كني
 
<hr width="50%"/>
:'''لستر''': جان چطوره؟
:'''آنجلا''': منظورت چیه؟
:'''لستر''': منظورم اینکه, زندگیش چطوره؟ اون خوشحاله؟ اون بدبخت شده؟من واقا میخوام بدونم، و اون باید مرده باشه قبل از اینکه مجبور بشه هرچی در این باره به من بگه.
:'''آنجلا''': اون ... اون واقعا خوشحاله. اون فکر میکنه عاشق شده.
:'''لستر''': خوش بحالش.
:'''آنجلا''': تو چطوری؟
:'''لستر''': خوب,خیلی وقته که هیچ کس از من این سوال نکرده... من عالیم.
 
<hr width="50%"/>
:'''ریکی''': این مثل این میمونه که خدا درست داره به تو نگاه می کنه ،فقط برای دومین بار ، و اگه تو با دقت باشی ... تو میتونی درست غقبتو ببینی.
:'''جین''': و تو چی می بینی؟
:'''ریکی''': زیبایی.
 
== بازیگران ==