خیلی دور، خیلی نزدیک: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز +{{ویکی‌سازی}}
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷:
[دکتر عالم و دختر هر دو می‌گریند!]
 
 
_________________________________________________________________________________________________________________________________
بچه ها همه سلام می رسونن .ما دیگه داشتیم می رفتیم سراغ سفرۀ هفت سین خودمون.
هفت سین؟
سحابی ها ... می خوایم به سحابی جبار نگاه کنیم ، می گن اگه وقت سال تحویل به سحابی جبار نگاه کنی و آرزو کنی ،آرزوت برآورده می شه.البته اینو دخترا می گن.
حالا کجاست؟
چی؟
همین سحابی هایی که می گین.
آهان ... اگه به سمت غرب نگاه کنین ،سه تا ستارۀ پر نور می بینین که تو یه خطن، اون کمربند جباره اگه بیشتر دقت کنین سه تا ستاره کم نور دیگه هستن که پائین تر از بقیه هستن...اون ستاره وسطیه خود سحابی جباره. پیداش کردین ؟
بله
ا...البته این فقط صورت فلکیشونه ها . بیشتر سحابی ها رو فقط با تلسکوپ می شه دید.جبار یه زایشگاهه.ولی سحابی اسکیمو هم خیلی دیدن داره.قشنگ ترین قبرستونیه که توو عمرم دیدم.
قبرستون؟
آره ،سحابی هم محل تولد ،هم محل مرگ ستاره هاست.همه شون بر می گردن به همون جایی که ازش متولد شدن.
مو نمی دونستُم ستاره ها هم می میرن.
همه شون میمیرن.خیلی از ستاره هایی که ما میبینیم شاید میلیون ها سال پیش مردن ولی ما به خاطر مسافتی که باهاشون داریم هنوز داریم اونها رو می بینیم.
یعنی اینقدر دورن؟
خیلی دور خیلی نزدیک! وقتی با دنیای خودمون مقایسه کنیم خیلی دورن اما اگر با کهکشان های دیگه مقایسه کنیم تازه می فهمیم چقدر به ما نزدیکن و ما خبر نداریم.
 
{{ناتمام}}