ولتر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mamlekat (بحث | مشارکت‌ها)
Mamlekat (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۲:
* «نخستین روحانی یک شیاد بود، که به یک ساده‌لوح رسید.»
* «هراسناکترین چیز برای دین و انسان دینخو، منطق و عقل سلیم است.»
* «حیوانات این امتیاز را بر انسان دارند: عالم ربانى ندارند که ارشادشان کند.»
* «آنچه که در یک شب نمایش می‌آموزیم، از عهده یک [[کتاب]] بزرگ بیرون است.»
* «آن‌که انتظار دارد هر چهارفصل سال بهار باشد، نه خود را می‌شناسد، نه [[طبیعت]] را و نه [[زندگی]] را.»
سطر ۴۷ ⟵ ۴۸:
* «اختیار افکار ما نیز در دست خودمان نیست زیرا تقریبأ همیشه بی‌اختیار فکر می‌کنیم.»
* «از روی سؤال‌های شخص، بهتر از جواب‌های او می‌توانید در باره‌اش قضاوت کنید.»
* «از خرافات فکرى بشر یکى هم این است که بکارت جزو فضائل است.»
* «افرادی که بزرگ‌ترین خدمت را به [[دانش|علم]] و فرهنگ نموده‌اند، نویسندگان و محققانی بوده‌اند که در انزوا می‌زیسته‌اند و هرگز در مباحثات دانشگاهی شرکت نکرده و حقایق صد در صد اثبات نشده را در آکادمی‌ها ابراز نداشته‌اند.»
* «اگر بر ناتوان خشمگین شوی دلیل بر این است که قوی نیستی.»
سطر ۵۴ ⟵ ۵۶:
* «برای آن که بتوان خوب نوشت، باید در یک کشور [[آزادی|آزاد]] [[زندگی]] کرد.»
* «بر سر دوراهی‌های [[زندگی]] گاهی اتفاق می‌افتد که عاطفه و وظیفه با هم تماس پیدا می‌کنند، کسانی که از عاطفه پیروی نمایند، همیشه از خود مسرور و مشعوفند، ولی مردمی که در این قبیل مراحل، تبعیت عقل و وجدان را ترجیح داده و انجام وظیفه نمایند، غالبأ از کرده خود منفعل و نادمند.»
* «من عجب از مردمان دنیا دارم که در هر مسئله‌ای به کمال فطانت و نهایت عقل و دقت، کوشش خویش را بکار می‌برند و موشکافی می‌کنند، جز در مسئله‌ی دین که نه تنها پا بر روی عقل خود می‌گذارند، بلکه سفیه و دیوانه می‌شوند و چیز هایی باور می‌کنند که هیچ طفل نادانی باور نمی‌کند و حرف‌هایی می‌زنند که ابداً هیچ سفیه دیوانه‌ای نمی‌زند.»
* «برگ‌های [[کتاب]] به منزله بال‌هایی هستند که روح ما را به عالم روشنایی پرواز می‌دهند.»
* «بگذار که [[دوستی]] کم‌کم به اوج خود برسد، اگر این رسیدن برق‌آسا باشد، ناگهان از نفس می‌افتد و متوقف می‌شود.»
سطر ۱۰۷ ⟵ ۱۱۰:
* «هروقت احساس می‌کنم که درد و رنج و بیماری می‌خواهد مرا رنجه کند و آزار دهد، به [[کار]] پناه می‌برم. کار، بهترین [[دارو|درمان]] دردهای من است.»
* «همهٔ ما، در یک [[مذهب]] مشترک هستیم و آن هم ثروت است.»
* «نخستین پیامبر، نخستین شیادی بود که به نخستین ابله برخورد کرد.»
 
== درباره ولتر ==