مارک تواین: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶:
* «حضرت «آدم» یک بشر بود و بس. او سیب را نه بخاطر سیب بودنش، بلکه بخاطر ممنوعیتش میخواست.»
** ''تراژدی پدنهد ویلسن/ قسمت ۲''
* «ایمان یعنی اعتقاد داشتن به چیزی که میدانیم درست نیست.»
** "به دنبال خط استوا / ۱۸۹۷"
* «هنگامیکه چهادهسال بیشتر نداشتم، پدرم به طرز غیرقابل تحملی احمق به نظرم میآمد. اما وقتی پا به بیست و یکسالگی گذاشتم از اینکه در طول این هفت سال چقدر به معلومات این پیرمرد افزوده شده تعجب کردم.»
** ''زمانهای پیشین بر روی میسیسیپی، ماهنامه آتلانتیک/ ۱۸۷۴''
سطر ۴۱ ⟵ ۴۳:
* «یک «دروغ» ممکن است دنیا را دور بزند و به سر جای اولش برگردد؛ ولی در همین مدت یک «حقیقت» هنوز دارد بند کفشهای خود را میبندد تا حرکت کند.»
* «قسمتهایی از انجیل را که نمیفهمم ناراحتم نمیکنند. قسمتهایی از آن را که میفهمم عذابم میدهند.»
* «سعی نکن به یک خوک آواز خواندن یاد بدهی. هم وقت خودت رو تلف میکنی و هم خوک را اذیت میکنی.»
سطر ۴۶ ⟵ ۵۰:
* «بهتر است دهان خود را ببندید و ابله به نظر برسید تا اینکه آن را باز کنید و همه تردیدها را از میان ببرید.»
* «سردترین زمستانی که به عمرم تجربه کردهام، تابستان سانفراسیسکو بود!
* «تنها عذر موجه خدا این است که وجود نداشته باشد.»
* از بزرگترین شخصیتهای برتر قرن نوزدهم، یکی [[ناپلئون بناپارت]] است و دیگری [[هلن کلر]]. ناپلئون در صدد بود دنیا را فتح کند اما توسط یک نیروی فیزیکی شکست خوردو هلن کلر با سعی و تلاش خود با نیروی ذهن و فکر کوشید و پیروز شد.
* «از بین تمام چیزهایی که از دست دادم، بیشتر از همه دلم برای ذهنم تنگ شدهاست .»
* «فرد را برای چیزی که به آن اعتقاد دارد به کلیسا راه میدهند ولی برای چیزی که میفهمد از آنجا اخراج میکنند.»▼
▲* «فرد را برای چیزی که به آن اعتقاد دارد به کلیسا راه میدهند ولی برای چیزی که میفهمد از آنجا اخراج میکنند.»
|