[[W:هوپهوپ نامه|هوپهوپ نامه]] از آثار چاپ شده [[W:میرزا علیاکبر طاهرزاده|میرزا علیاکبر طاهرزاده]] و بهزبان ترکی آذربایجانی است.این مجموعه [[شعر]] برای اولین بار در ۱۹۱۴ میلادی در بادکوبه به چاپ رسید که حاصل سرودههای شاعر بین سالهای ۱۹۰۵-۱۹۱۱ میلادی است. میرزا علیاکبر طاهرزاده متخلص به صابر از شاعران واقعگرا، توانا و بزرگ قفقاز است. شهرت صابر با هوپهوپ نامه بالا گرفت. زادروز: [[ W:۱۲۷۸ هجری قمری|۱۲۷۸ هجری قمری]] برابر با [[ W:۱۸۶۲ میلادی|۱۸۶۲ میلادی]] در شهر شماخه از توابع شروان. وی در سال [[W:۱۳۲۹ هجری قمری|۱۳۲۹ هجری قمری]] برابر با [[W:۱۹۱۱ میلادی|۱۹۱۱ میلادی]] در زادگاه خود درگذشت.
== دارای منبع ==
* بیر مجلیسده اون کیشی نین صحبتی
: وکیل:-حقسیزه حقلی دئییب بیر چوخ گوناهه باتمیشام- ناحق را حق گفته و به گناه آلوده شدم.
: حکیم:-دردی تشخیص ائتمییوب قووم-اقربا آغلاتمیشام.- مریضی را تشخیص نداده و یک قوم را عزادار کردم.
: تاجر:-من حلال ایله حرامی بیر -بیرینه قاتمیشام.- من حلال و حروم را قاتی کرده ام.
: روضه خوان:-امتین پولین آلیب، من گؤزلرین ایسلاتمیشام.- پول امت را گرفته چشم هایشان را خیس کرده ام.
: درویش:-نرده بولسام سوق آچیب مین-مینیالان سؤز آتمیشام
: صوفی:-روز و شب حق ، حق دییب،من هر کسی اویناتمیشام.- هر روز حق گفته و مردم را به بازی گرفته ام.
: ملانما:-گونده بی فتوا ایله، مخلوقی من آلداتمیشام.- هر روز یک فتوا داده و خلق را فریب داده ام.
: علم:-قطع اومید ائتمیشم،یکسر بو قومی آتمیشام.- از این قوم قطع امید کرده ام.
: جهل:-اورتادا کیف ائیلییوب، من هم مرامه چاتمیشام.- کنار نشسته ام و به مقام بالا رسیده ام.
: شاعر:-بولبوله،عشقه،گوله،دائر یالان فیرلاتمیشام.
: عوام:-آنلامام هرگیز،جهالت بسترینده یاتمیشام.
: غزئته چی:-من جریدهم دولماق ایچون مطلبی اوزاتمیشام.- من برای این که روزنامه ام پر شود مطلب را کش داده ام.
==ترجمه فارسی (احمد شفائی)، چاپ دوم، باکو ۱۹۷۷==
{{شعر}} {{ب|من خلیلالله عصرم، پدرم چون آزر|سفر از بابل شروان کنم انشاالله}}{{پایان شعر}}
{{شعر}} {{ب|گرچه او دفتر [[شعر|اشعار]] مرا پاره نمود|وصله با طبع دُرافشان کنم انشاالله }} {{پایان شعر}}
* صحبت دوازده نفر در یک مجلس:
: وکیل: حق بهناحق گفتهام من، بس گناهان گردهام.
: حکیم: من نفهمیده مرض، اقوام گریان کردهام.
: تاجر: بنده مال خویش را با خلق یکسان کردهام.
: روضهخوان: خلق را گریانده، کیف از پول آنان کردهام.
: درویش: معرکه بگرفته، کلاشی فراوان کردهام.
: صوفی: روز و شب «حق» گفتهام، حق نیز پنهان کردهام.
: ملا: داده فتوا، خلق را اغوا فراوان کردهام.
: [[دانش|علم]]: ناامیدم، ترک این مخلوق نادان کردهام.
: جهل: من در این هنگامه کیفی کرده، جولان کردهام.
: [[شعر|شاعر]]: از [[گل]] . از [[بلبل]] و از [[عشق]] دکان کردهام.
: عوام: بر جهالت تکیه داده بستر از آن کردهام.
: روزنامهنگار: تا جریده پر شود صحبت فراوان کردهام.
* در ما نکند ندای این عصر اثر،
: از خواب نخیزیم ز توپ و ز تشر،
: گر اجنبیانند به طیاره سوار،
: ما از اتول و موتول نداریم خبر.
: گر اهل زمین پرند همچون مرغان،
: ماییم زمینگیر ز اهل منبر.
* گر بهعکسم نگرد [[زاهد]] پست خودبین،
: بیند البته در آن آینه او یک بی[[مذهب|دین]]،
: بهگمانش رسد آن هیئت منحوس منم،
: او کند لعنت و من نیز بگویم آمین!
: دیر یا زود کند اینهمه لعنت کورش،
: نه مؤثر شود آمین ز من، از وی تلعین.
* عارف کوشد که ملت [[آزادی|آزاد]] شود،
: [[زاهد]] خواهد که مسجد آباد شود،
: بشنو، فکلی، یقه آهاری گوید،
: آن مترس من مثل پریزاد شود!
* ظل سلطان اگر که در [[شیراز]]،
: باز حاکم شد و مقرر گشت،
: عمر [[ایران]] بهسر رسد، هرچند
: بوده صدقرن و زان معمر گشت.
* پرسش:
{{شعر}} {{ب|گر که تعریف ز خود عیب بزرگیست، چرا|شیخالاسلام ز خود اینهمه تقدیر کند؟}} {{پایان شعر}}
* پاسخ:
{{شعر}} {{ب|چونکه ملاست پسرجان و هر آن خواب که دید|خود او خواب خودش را همه تعبیر کند}} {{پایان شعر}}
== واپسین سخن ==
{{شعر}} {{ب|راهم بدهید روبراه آمدهام|بر درگه حضرتالله آمدهام}} {{پایان شعر}}
{{شعر}} {{ب|بیتحفه نیامدم نه دستم خالی است|با دست پر از همه گناه آمدهام}} {{پایان شعر}}
== درباره صابر ==
* «صابر [[کودک|طفل]] یکشبهای بود که دوره صدساله را پیمود و از افکار و از نویسندگان عصر خود قرنها پیش افتاد.»
** ''[[علیاکبر دهخدا|لغتنامه - دهخدا]]''
* «میرزا علیاکبر طاهرزاده در هشتسالگی بهمکتب رفته و به نوشتن درسهای خود شیفته بودهاست لیکن از طرف معلم خود بجای تحسین مورد تنبیه واقع شدهاست و در اینباره به زبان ترکی کودکانه گوید: دوتدم اوروجی ایرمضاندا - قالدی ایکی گزلریم قازاندا - ملا مداد و یوریازی یازاندا»
** ''[[ریحانةالادب]]''
{{ناتمام}}
[[رده:آثار ادبی|هوپهوپ نامه]]
[[رده:نویسندگان اهل ایران|طاهرزاده، میرزا علیاکبر]]
|