قضاوت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Wiki.benevis (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Aftaabgardaan (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶:
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «قدرت نهايي كلمات هماهنگ، از انرژي هسته اي كه قادر است زمين را ويران كند، بيشتر است. براي استفاده از قدرت هسته اي، احتياج به تخصص، احتياط و افراد قابل اعتماد است، درقدرت فراهسته اي كلام نيز تو نيازمند تخصص، احتياط و اعتماد پذيري هستي و الا ممكن است ويراني به بار آيد. با نيروي هسته اي مي تواني در دسترسي به برخي از اهداف جهش كني و راه پنجاه ساله را درنصف شب بپيمايي. انرژي هسته اي هست، اگر آن را مهار كني قدرت عظيم آن در اختيار تو قرار مي گيرد و گرنه به هدر مي رود و شايد هرگز براي تو آشكار نشود. آزاد سازي و كنترل آن فرمول هايي اختصاصي دارد. از آن مي تواني براي بوجود آوردن يا ويران كردن استفاده كني و اينها و جز اينها درباره قدرت فراهسته اي كلام نيز صادق است.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «قضاوت، پیچیده و پر اشتباه است. تا مجبور نشدی قضاوت نکن.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « قضاوت میان دو نفر عموماً قضاوتی میان افراد مختلف است زیرا در هیچ اتفاقی تنها دو نفر دخیل نیستند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «غالباً حق با هر دو طرف دعواست لکن یکی بیشتر بر حق است و دیگری حق کمتری دارد.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « قاضیان بزرگ با کمترین قضاوت، بیشترین عدالت را جاری می¬سازند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «اگر خدا با کسی باشد و قاضی او را متهم کند، این قاضی خدا را محکوم کرده و آن که خدا را محکوم کند به محکومیتی ابدی گرفتار می¬شود.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «فراموش نکن که انسان برای عدالت است نه عدالت برای انسان، زیرا خداوند پیش از پیدایش انسان و پس از نابودی او نیز عادل بوده و خواهد بود. او انسان¬های بسیاری را و حتی خوبان و برگزیدگان خود را قربانی عدالت خود کرده است؛ پس عدالت را بر هر چیز و حتی انسان ترجیح ده.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «اگر تو حق را به کسی دادی یا مردم دادند، یا قاضی به نفع کسی رأی داد مبادا گمان کنی که مسلماً حق با اوست؛ چه بسیار بوده محکومانی که در آسمان حاکم¬اند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «وقایع، علل بسیار دارند لکن فکر بشر غالباً به سطحی¬ترین دلایل توجه دارد، از این رو قضاوت عادلانه تنها کار خداوند است و بس.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «اگر ضروری است که نظر دهی اما ضروری نیست که محکوم کنی، پس محکوم نکن.حداکثر به تأیید نکردن بسنده کن.(9) • هر قضاوتی (در باره دیگران) را به عنوان آخرین دفاعیه خود در محضر خدا فرض کن، پس برای ارائه بهترین دفاع، تمام سعی¬ات را برای تحقق قضاوت عادلانه به کار گیر.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « اگر دیگری می¬تواندهمان کاری را که تو می¬کنی بکند و مانند تو قضاوت کند، هرگز خود را در جایگاه قاضی قرار نده.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «برای آن که خداوند بخشنده و مهربان را بشناسی، تو باید محبت کنی و بخشش نمایی. برای شناخت خداوند عادل، باید به عدالت رفتار کرد. برای شناخت هر وجهی از خداوند، باید همان گونه بود و همان گونه زیست.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «انسان عادل از قدرت عظیم نهفته در عدالت برخوردار خو اهد شد.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «یا به تمام عدالتی که برای انسان ممکن است قضاوت کن و یا از قضاوت کردن بپرهیز همان طور که باید از زهر بپرهیزی.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «این که به عدالت خود مطمئن باشی یا دیگران اطمینان کنند، برای عادل بودن تو کافی نیست. عادل ، نشانه¬های عدالت را دارد و از علائم پرستیدن خداوند عادل بهره مند است.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «سخت¬ترین و خطرناک¬ترین کار این دنیا، قضاوت کردن است.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «فشارها و ترس¬ها و تمایلات، سم¬های مسموم کننده قاضی و قضاوت¬اند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «برای انسان دانا، خوردن سنگ آسان تر از قضاوت کردن است و برای انسان نادان ، قضاوت کردن از آب خوردن هم آسان¬تر است.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « منظور عیسی مسیح (ع) چه بود وقتی که فرمود حکم ندهید تا در باره شما حکم رانده نشود زیرا به همان پیمانه¬ای که می¬سنچید سنجیده خواهید شد. به راستی قضاوت اشتباه، پدر همه گناهان است.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «وقتی که شایسته قضاوت کردن نیستی قضاوت نکن. اگر خدا را در نظر نداری و عدالت تو را در برنگرفته از حکم دادن بپرهیز. هنگامی که دل¬ات به یک جانب است و فکرت متوجه نتیجه¬ای مشخص است ، قضاوت تو آلوده خواهد بود و اگر نتوانی خود را به جای دیگران بگذاری، چگونه قادر به صدور رأی عادلانه هستی.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «اگر قضاوت قابل تأخیر است بی آن که عدالت آسیب ببیند آن را به تأخیر بینداز یا توافق و مصالحه را به میان آور. هنگامی که شرایط و زمان قضاوت مناسب نیست شتابان به قضاوت ننشین که شتاب روش شیطان است، و بدون علم کافی و وضوح درونی قضاوت نکن. هنگام خشم و هیجان¬زدگی، هنگام ترس و تردید و به وقت وارد آمدن فشارها و تحریک¬ها و تمایلات، هنگام قضاوت نیست. اگر قضاوت کردن عین مسئولیت تو نیست از آن بگریز زیرا غالباً از زهر خطرناک¬تر است.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «هر مدرک واقعی به حق نیست زیرا بعضی از مدارک ساخته شده¬اند بی¬آن که جعل شده باشند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «ممکن است انسانی شخصیتاً ظالم باشد اما در شکایت خود، مظلوم واقع شده و حق با او باشد. وجود شخصیت ظالم را مساوی با ظلم واقع شده ندان.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «هنگام قضاوت به یاد داشته باشید که هر کسی از نگاه خود می¬بیند و به شیوه خود تجربه می¬کند و این که اکثر مدعیان، حق خودر ا ضایع شده می¬دانند و خود را مظلوم می¬شمارند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «به وقت قضاوت، روند طبیعی وقایع و تغییرات را زیر نظر داشته باش و مترصد حلقه¬های مفقود و مجهول و مشکوک باش. یادت باشد که هر دلیلی دلایل پیش و پس خود را دارد و پیرامون هر دلیل واقعی، دلایل متعددی موجودند که دلایل غبرواقعی فاقد آنند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « آموختن شیوه تفکر نشانه شناسی و روش تفکر تحلیلی مخصوصاً برای قضاوت ضروری¬ست. بدون نشانه شناسی پی بردن به واقعیت ادعا و دفاعیات دشوار است.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «اول دلت برای عدالت بسوزد سپس برای افراد. بدا به حال قاضیانی که به نام خداوند قضاوت می¬کنند اما بر اساس نفس خود حکم می¬دهند زیرا خداوند از هر چه بگذرد از عظمت نام خود نمی¬گذرد. بدا به حال کسانی که چیزی را می¬گویند و خود بر ضد آن عمل می¬کنندزیرا در خشم خداوند حاضر گرفتار خواهند شد. بدا به حال آن که حق را محکوم می¬کند زیرا از همان دم، محکوم حق خواهد بود. بدا به حال قاضیانی که محکومان در آسمان را در زمین حاکم می¬دارند زیرا به محکومیت آسمانی ایشان مبتلا خواهند شد. بدا به حال قاضیان بی¬انصاف زیرا عدالت خدا را به تمسخر گرفتند و عدل الهی را تحقیر نمودند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «ترس و طمع می¬تـواند بسیاری را وادار به دروغ و قسم کندحتی کسانی کـه پیـش از این دروغگو نبوده¬اند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «متهم را محک بزن زیرا کسی که مجرم است غالباً خود می¬داند که مجرم است و فی الحال آثار مجرمیت را از خود بروز خواهد داد.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « کلمات و اشارات ناآگاهانه شخص و نحوه بیان او بیانگر واقعیات پنهان است پس به تظاهرات جسمی مدعی به ویژه به صـورت و چشمان و دستان او دقت کن. وضعیت¬های طبیـعی ظـاهـری، بیانگر وضعیت¬های درونی¬اند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «حتی اگر بر اساس قانون متهم را مجرم دانستی، مادامی که در قلب¬ات محکوم نشده ، او را محکوم نکن. زیرا چه بسیار محکوم¬شدگانی که در نظر خداوند حاکم¬اند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «آن قاضی که باخود و خانواده و آشنایان خود به عدالت رفتار نمی¬کند چگونه می¬تواند در دادگاه حکم عادلانه صادر کند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « مبادا قبل از اثبات جرم، متهم را مجرم بدانی که در این صورت خودت مرتکب جرم شده ای. صلح عادلانه بهتر از اجرای حکم عادلانه است. پس اول برای آن تلاش کن و سپس اجرای حکم.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «در وقت داوری به کنش¬ها و واکنش¬های متهم و شاکی و جزئیات وحواشی رودررویی و گفتگوی میان آن دو دقت کن.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «غالباً عادلان منفور زورگویان و قدرتمندان¬اند. پس اگر قاضی مورد پسند زورمندان بود در عدالت او شک باید کرد.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «عدالت صرفاً به صداقت قاضی در قانون نیست بلکه متناسب با دانایی قاضی است.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «انسانی که خود را عادل می¬پنداردخداوندِ خود را به عدالت نشناخته است و کسی که خود را بزرگ می¬داند هرگز توجهی به خداوند بزرگ نداشته است.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «غالباً عادلان در زمان خود مطرود مردمانند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «ترس از زورمندان و میل به دنیا و عدم اتکاء به خدا، زایل کننده عدالت است.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « آن که محکوم حق است و آن که حق با اوست دارای نشانه¬های معلوم¬اند. قاضی عادل آن نیست که می¬خواهد محکوم و حاکم را اثبات کند، اوست که می¬خواهد بر حسب نشانه¬ها وی را کشف کند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «غالباً استقلال رأی قاضی با تدابیر زورمندان به جانب نقطه مطلوب آنان سوق داده می¬شود.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «اگر نتوانی واقعه را از چشم مدعیان مسئله ببینی و واقعه را در درون خود، آن طـور که آن¬ها تجربه کرده¬اند تجربه کنی، اظهار نظر عادلانه بعید است.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «عدالت مراحلی دارد و ببین تو در کجا به عدالت نشسته¬ای. آن¬چه در مرحله اول، عدالت است در مرحله دوم ظالمانه محسوب می شود و آنچه در مرحله ششم ظالمانه است چه بسا در هفتمین مرحله عادلانه باشد.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «قضاوت تلخ است و کسی که به شیرینی دنیا عادت دارد از قضاوت عادلانه فارغ است.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «بزرگ¬ترین موجودات این عالم و عالم دیگر، عادل¬ترین¬ها هستند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «بسیاری دین خود را می¬فروشند و در همان دم خود را چنان توجیه می¬کنند که گویا دین خودرا باز خریده اند و بر قدر آن افزوده¬اند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « قضاوت در آنچه نمی¬دانی مانند خوردن چیزی است که نمی¬دانی چیست؟ سم است، غذا نیست یا دارو و یا شاید اصلاً خوراکی نباشد.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « انسانی که خود را محاسبه نکرده و مراقب خودنبوده، چگونه می¬تواند عادل باشد.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « بعضـی از امـور زندگی بشر شبیه به تیراندازی¬اند. رسیدن بـه موفقیت، حل معماها و نیز قضـاوت و اظهار نظر.در هنر تیراندازی، قاضی به کمانگیری می¬ماند که تیر قضاوت را در کمان تعقل خود می¬گذارد و آن را به سمت هدف نشانه می¬رود. اگر کمان تیرانداز، متناسب نباشد و او با رعایت تعادل، تیر را در کمان نگذارد و زه را به درستی و از میانه نکشد، این مانند آن قاضی ناعادل است که با بی عدالتی به قضاوت می¬نشیند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «هر کسی قادر نیست که تیر را به قلب هدف نشانه رود یا حتی تیر را به قسمتی از هدف اصابت دهد. همین طور هر کسی نمی¬تواند قضاوتی عادلانه یا حتی نزدیک به عدالت داشته باشد.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « اگر کمانگیر بخواهد تیر را به هدف بزند، باید هدف را نشانه بگیرد، بر آن خیره شود، کمان را درست در دست گیرد، دست و دلش نلرزد، زه کمان را به درستی و به اندازه کافی بکشد، تیر را در نقطه مناسبی از کمان به زه آن برساند، حواس و تفکرش را یکپارچه و منسجم کند و آن گاه در اوج آمادگی، تیر را رها کند.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* « قاضی عادل هم برای صدور رأی عادلانه وضعیتی مشابه همین کمانگیر را دارد... اگر تیر و کمان و تیراندازی را نمی¬شناسید، بهتر است در مسابقه تیراندازی شرکت نکنید و اگر عدالت را نمی¬دانید نباید در حساس¬ترین و خطرناک¬ترین مسابقه عالم که مسابقه عدالت است حضور یابید... تیراندازی ممکن است در تاریکی باشد یا در روشنایی. تیر در تاریکی بعید است به هدف بخورد حتی اگر هدف در فاصله¬ای کم باشد. تیری که در تاریکی رها شود ممکن است به هر کس و هر چیز دیگری اصابت کند. قاضی عادل باید متوجه باشد که در چه شرایطی نظر نهایی خود را بیان می¬کند. آیا نظر او ، هدف را که تأمین قسط و داد است تأمین کرده یا به ظلم بیشتر منجر شده. تیری که در تاریکی رها شود حتی ممکن است بر اثر کمانه کردن، با خود قاضی برخورد کند و او را از پای درآورد.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «آن توصیه رسول معظم خدا محمد مصطفی (ص) که به یادگیری تیراندازی و شنا و اسب سواری سفارش فرمود چه بسا دارای جنبه هایی باطنی هم بوده است. وجه باطنی تیراندازی مانند تشخیص درست، قضاوت عادلانه، هدف یابی صحیح و علم توفیق است... .»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «شغل قضاوت بی شباهت به مارگیری نیست. قاضی می¬خواهد ماری که اینک ظلم خوانده می¬شود را بگیرد و از بین ببرد. او بایدمار بی¬عدالتی را پیدا کند، آن را از سوراخی که در آن پنهان شده بیرون بیاورد و بی¬آن که خودش یا دیگران آسیب ببینند، سر مار را در دست بگیرد و زهر او را خالی کند یا اگر زهر این مار خالی¬شدنی نیست و او پیوسته از زهر پر می¬شود، پس قاضی رأی به نابودی آن می¬دهد. در گرفتن مار ممکن است حوادث مختلفی رخ دهد. مثلاً قاضی وقتی مار بی¬عدالتی را تا لانه¬اش دنبال می¬کند متوجه می¬شود که در لانه ماران، مارها و افعی¬های مخوف¬تر و بزرگتری ساکن¬اند. حالا اگر قاضی بترسد و از هدف خود که تحقق عدالت است، دست بکشد، این قاضی خودش مانند یکی از مارها شده است و دیر یا زود مارگیر دیگری از راه می¬رسد و او را دنبال خو اهد کرد.»
** '''[[ایلیا میم]]'''
* «یا این که وقتی او می¬خواهد مار را بگیرد، از آنجا که گاهی مارها بر گنج¬ها خوابیده¬اند، او فریفته زر و پولی می¬شود که مار بر آن چمبره زده است. این¬جا هم احتمال¬اش هست که او عدالت و خدای خود رابه قیمت زر ظلم یا زور ظلم یا زیور ظلم که همان خط و خال¬های ظلم افعی صفت است بفروشد.»
** '''[[ایلیا میم]]'''