ضرب‌المثل‌های خراسانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Jamal Nazareth (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Jamal Nazareth (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۸:
[[File:IranKhorasan.png|thumb|خراسان اکنون نام سه استان در شرق و شمال شرق ایران است به نام های خراسان رضوی،شمالی،جنوبی]]
==='''[[نیشابور]]ی'''===
اَفتاو ور زردی، كیونی وجیرقی (aftaw vazardi, keyvani vajirqi)»
** ''(آفتاب به زردی زد، خدمتكار از خواب بیدار شد)''
از هر علفی، یك کلَفی (az har alafi, yag k'lafi)»
**'' (از هر علفی، یك لقمه ای)''
حرف بزو چاقت كِنَه، نِه كی زاغِت كِنَه (harfi bezo, chaght k'na, ne ki zaq't k'na)»
**'' (حرفی بزن كه چاقت كند، نه كه زاغت كند)''
فُلانی جیبیش به قُناتِ طاهری وَصلَه.»
** ''ثروتمند بودن''
فُلانی خوب آوشَ دِ جُو کید.»
** ''ترس در دل کسی انداختن''
سالی که نیکوست از بهارش پیداست/ ماستی کی تُرش است از تُقارَش پیداست»
**'' کنایه از آینده و سرانجام یک نفر''
همه رَ برق می‌گیره ما رَ چراغ موشی !»
**'' کنایه از بد شانسی''
چلو صَفی به اَفتَوَ مِگه دو سِرَخَه»
** ''معادلی برای:دیگ به دیگ میگه روت سیاه''
سُفال از سَر تُقارَه/ سگ؛زرد بُرار شُغالَه»
*« ثواب د فیکر و بصیرته نه د نماز و روزه ی زیاده»
باب مسجد است، نه از جای گشادنی نه آتش گرفتنی.»
*« همچو که مری نظر به آو کو/فیکر فردا را جیلو جیلو کو.»
*« زیندون مرد، خفتنش. اگیر بیدار رفتی به مراد مرسی.»
*« سید ورمگه نسب درم.رئیس ورمگه سِمّت درم.خوشا بـ درویش که هم هچی ندره.»
*« همو جور که بنچستی زیر و زبرت نظر کو.»
*«مرد اویه کی دمین خلق بنشینه و ورخزه و بخسبه و بخوره و دمون بازار بیع و شرا کنه اما یک دم قلبش از ذکرولا خلی نبشه.»
 
==='''[[هرات]]ی'''===
*آب این بی حاصلان یکسر به دریا میرود.