ولایت فقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش 108.18.156.27 واگردانده شد به آخرین تغییری که 178.162.182.52 انجام داده بود
خط ۱:
'''[[W:ولایت فقیه|ولایت فقیه]]''' به معنی سرپرستی فقیه و جامع الشرایط در عصر غیبت است.
 
== رد ولایت فقیه(ولایت و امامت غیر معصوم) در احادیث ==
به نام خداوند بخشنده مهربان
1.امام باقر (ع) درباره قول خدای عزوجل فرمايد : كسانيكه ايمان آورده ايد اطاعت كنيد خدارا و اطاعت كنيد رسول و اولی الامرتان را(آيه58سوره 4)امام فرمود : خدا خصوص مارا قصد كرده خدا همه مومنين را تا روز قيامت به اطاعت ما امر فرموده.(كافی جلد 2 ص 22ش 1)
 
2.سدير گويد : به امام صادق (ع) عرضكردم : مردمی عقيده دارند كه شما خدا و معبوديد . امام فرمود : ای سدير شنوايی و بينائيم ، پوست و گوشتم ، خون و مويم از ايشان بيزار است و خدا از ايشان بيزار باشد . اينان دين من و دين پدران مرا ندارند خدا در روز قيامت مرا با انها گردهم نياورد ، جز آنكه برآنها خشمگين باشد ، سدير گويد پس شما چه موقعيتی داريد ؟ امام فرمود : ما خزانه دارعلم خدائيم ما مترجم امر خدائيم ما مردمی معصوم هستيم خدای تبارك و تعالی به اطاعت ما امر فرموده و از نافرمانی ما نهی نموده است . ما حجت رسائيم بر هر كه زير آسمان و روی زمين است.(كافی جلد 2 ص 11 ش6)
 
3.امام رضا(ع)فرمود: . . . مگرمردم مقام ومنزلت امامت را درمیان امت میدانند تا روا باشد که باختیارایشان واگذارشود . . . امامت تنها درمیان فرزندان علی ست تا روزقیامت،زیرا پس ازمحمد(ص)پیغمبری نیست این نادانان از کجا و بچه دلیل برای خود امام انتخاب میکنند . . .اجراء حدود و احکام و نگهداری مرزها و اطراف به وسیله امام است ، امامست که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام کند و حدود خدا را بپا دارد و از دین خدا دفاع کند . . . امام یگانه زمان خود است،کسی به همطرازی او نرسد،عالمی با اوبرابرنباشد،جایگزین ندارد:مانند ونظیرندارد،بتمام فضیلت مخصوص است بی آنکه خود او درطلبش رفته وبدست آورده باشد،بلکه امتیازیست که خدا بفضل وبخشش باوعنایت فرموده. کیست که امام تواند شناخت یا انتخاب امام برای او ممکن باشد . هیهات ، هیهات . . . اوکجا وانتخاب بشر؟اوکجاوخرد بشر؟اوکجا ومانندی برای او؟ . . . امام عالمي است كه ناداني ندارد سرپرستي است كه عقب نشيني ندارد . معدن قدس و پاكي و طاعت و زهد و علم و عبادت است . . . اطاعتش واجب است ،به امر خداي عزوجل قائمست خیرخواه بندگان خدا و نگهبان دین خداست . . .پس او معصوم است و تقويت شده و با توفيق استوار گشته ، از هر گونه خطا و لغزش و افتادنی در امانست . . . آیا مردم چنان قدرتی دارند بتوانند چنین کسی انتخاب کنند و یا ممکن است انتخاب شده . . .(كافی جلد 1 ص283ش1 )
 
4.امام صادق (ع) فرمود : خدا مارا از عليين آفريد و ارواح مارا از بالاتر آن آفريد و ارواح شيعيان مارا از عليين آفريد و پيكرشان را از پايين آن آفريد پس قرابت ما و آنها از اين جهت است و دلهای ايشان مشتاق ما است. (كافی جلد 2ص232ش1)
 
5.امام صادق(ع)فرمود: خدای عزوجل ما را آفرید وآفرینش ما را نیکوساخت وما را صورتگری کرد ونیکوتصویرنمود وما را درآسمان و زمینش خزانه دار ساخت و برای ما درخت سخن گفت وبوسیله عبادت ما خدای عزوجل عبادت شد واگر ما نبودیم خدا پرستیده نمیشد.(کافی جلد1ص275ش6)
 
6.امام باقر (ع) می فرمايد : خدای تعالی به محمد (ص) وحی كرد كه : ای محمد من ترا آفريدم در حالی كه هيچ نبودی و از روح خود در تو دميدم ، برای شرافتی كه از خود نسبت به تو قائل شدم ، زمانی كه اطاعت ترابر همه خلقم واجب ساختم ، پس هر كه ترا اطاعت كند مرا اطاعت كرده و هر كه نافرمانی تو كند نافرمانی من كرده است و آن اطاعت را نيز درباره علی و نسلش ، آنهايی را كه به خود مخصوص نمودم واجب ساختم .(كافی جلد 2ص 326 ش 4 )
 
7.امام صادق (ع) فرمود : ما گروهی باشيم كه خدای عزوجل اطاعت مارا واجب كرده ، انفال از ماست و برگزيده از مال به ما اختصاص دارد .ما در دانش ريشه داريم و ما هستيم حسد برده شدگان كه خدا فرمايد « آيا بر مردم حسد می ورزند بواسطه آنچه خدا از فضل خود بايشان داده است . آيه 55 سوره 4 (كافی جلد 1 ص 264 ش 6 )
 
8.امام صادق (ع) می فرمايد : ماييم كه خدا اطاعت مارا واجب ساخته ، مردم راهی جز معرفت ما ندارند و برنشناختن ما معذور نباشند ، هركه مارا شناسد مومن است و هر كه انكار كند كافر است و كسی كه نشناسد و انكار هم نكند گمراه است تا زمانی كه به سوی هدايتی كه خدا بر او واجب ساخته برگردد و آن اطاعت حتمی ماست ، و اگر به همان حال گمراهی بميرد خدا هرچه خواهد با او كند .(كافی جلد 1 ص 266 ش 11 )
 
9.بشير عطار گويد : شنيدم امام صادق(ع) می فرمود : ما خانواده گروهی هستيم كه خدا اطاعت مارا واجب كرده و شما پيروی می كنيد از كسی كه مردم بنادانی او معذور نيستند .(كافی جلد 1 ص 263 ش 3 )
 
10.امام باقر (ع) فرمود : كار نيك شناختن ولايت و دوستی ما اهل بيت است و كار بد انكار ولايت و دشمنی ما اهل بيت است .(كافی جلد 1 ص 262 ش 14 )
 
11.امام باقر (ع) فرمود : اسلام روی پنج پايه نهاده شده : نماز و زكوة و روزه و حج و ولايت و به چيزی مانند ولايت فرياد زده نشد مردم آن چهار را گرفتند و اين يعنی ولايت را رها كردند .(كافی جلد 3 ص 29 ش 3 )
 
12.امام باقر (ع) فرمود: خداوالاتر از آن است كه اطاعت از بنده ای را واجب كند كه علم آسمان و زمينش را از او نهان داشته است و باز فرمود آنرا از او نهان نكند .(كافی جلد 1 ص 391 ش 6 )
 
13.امام صادق (ع) فرمود : وایبر تو ای هشام خدای تبارك و تعالی برای خلقش حجتی مقرر نمی دارد كه همه احتياجات مردم نزد او نباشد.(كافی جلد 1 ص 391 ش 5 )
 
14.امام صادق (ع) فرمود : خدا حجتی در زمينش نمی گذارد كه چيزی از او بپرسند و او بگويد نميدانم .(كافی جلد 1 ص 392 ش 1 )
 
15.امام صادق (ع) فرمود : ما ولی امر خدا و گنجينه علم خدا و صندوق وحی خدا هستيم .(كافی جلد 1 ص 273 ش 1 )
 
16.امام صادق (ع) راجع به قول خدای عزوجل :« سخنان پاک بسوی او بالا رود و کار شایسسته را بالا برد »( آیه 10 سوره 35 ) فرمود: ولایت ما اهل بیت است و با دست اشاره به سینه خود نمود و فرمود: کسیکه ولایت ما را نداشته باشد ، خدا هیچ عملی را از او بالا نبرد.(کافی جلد 2 ص 306 ش 85 )
 
17.سليم ابن قيس گويد : شنيدم علی (ع) می فرمود : . . . رسول خدا (ص) در آخرين خطبه اش روزی كه خدای عزوجل قبض روحش نمايد ، فرمود : من همانا دو چيز در ميان شما می گذارم كه پس از من هرگز گمراه نشويد تا ماداميكه به آن دو چنگ زنيد : كتاب خدا و عترتم كه اهل بيت منند زيرا خدای لطيف و آگاه به من سفارش كرده كه آن دو از هم جدا نشوند تا در كنار حوض برمن وارد شوند ، مانند اين دو ، و دو انگشت سبابهخود را به هم چسباند و نمی گويم مانند اين دو انگشت و انگشت سبابه و وسطی را به هم چسباند كه يكیبر ديگری پيش باشد پس به هر دوی اينها چنگ زنيد تا نلغزيد و گمراه نشويد و برايشان جلو نيفتيد كه گمراه شويد . (كافی جلد 4 ص 141 ش 1 )
 
18.امير المومنين (ع) فرمود : خدا مرا امام خلقش قرار داد ، و بر من واجب ساخت كه درباره خود و خوراك و نوشابه و پوشاكم ، مانند مردم ضعيف و مستمند برخود تنگ گيرم ، تا فقير از فقر من پيروی كند و ثروتمند به وسيله ثروتش سركشی و طغيان ننمايد .(كافی جلد 2 ص 272 ش 1 )
اميرالمومنين (ع) فرمود : خدا را به خدايی بشناسيد و رسول را به رسالتش و ا‌‌‌ولی الامر را به امر به معروف و عدالت و نيكوكاری .(كافی جلد 1 ص 113 ش 1 )
 
19.امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فرمودند : اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است و ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم را داريم و يك حرف نزد خداست كه آن را در علم غيب برای خود مخصوص ساخته ، به عيسی بن مريم (ع) دو حرف داده شد كه با آنها كار می كرد و به موسی (ع) چهار حرف و به ابراهيم (ع) هشت حرف و به نوح (ع) پانزده حرف و به آدم (ع) بيست و پنج حرف و به محمد (ص) هفتادو دو حرف داده شد و تنها يك حرف آن نزد آصف بود آصف آن يك حرف را گفت و زمين ميان او و تخت بلقيس در هم نورديد تا او تخت را بدست گرفت .(كافی جلد 1 ص 334 ش 1و2 )
 
20.حضرت ابوالحسن (ع) فرمود : چون رسول خدا (ص) در خواب ديد كه تيم وعدی (ابوبكرو عمر ) و بنی اميه بر منبر او می نشينند او را هراس و غم گرفت ، خدای تبارك و تعالی آيه قرآنی نازل فرمود تا مايه دلداريش باشد « و چون به فرشتگان گفتيم به آدم سجده كنند همه سجده كرد‌ند مگر ابليس كه سرپيچی كرد » آيه 116 سوره 20 سپس به پيغمبر وحی فرستاد كه ای محمد من امر می كنم و فرمان نمی برند پس تو هم اگر درباره وصی ات امر كردی و فرمانت نبردنند بيتابی مكن . (كافی جلد 2 ص 299 ش 73 )
 
21.حضرت ابوالحسن (ع) فرمود : امام به چند خصلت شناخته شود . . . ازفردا خبر دهد به هر لغتی با مردم سخن گويد . . . همانا سخن هيچ يك از مردم بر امام پوشيده نيست و نه سخن پرندگان و نه سخن چارپايان و نه سخن هيچ جانداری پس هركه اين صفات را نداشته باشد ، امام نيست .(كافی جلد 2 ص 38 ش 7 )
 
22.ابو بصير گويد : خدمت امام باقر (ع) رسيدم و عر ض كردم : شما وارث پيغمريد ؟ فرمود : آری ، عرضكردم : پيغمبر وارث انبياء بود و هر چه آنها می دانستند میدانست ؟ فرمود : آری ، عرض كردم شما می توانيد مرده را زنده كنيد و كور مادر زاد و پيس را معالجه كنيد ؟ فرمود : آری باذن خدا . سپس فرمود : . . . (كافي جلد 2 ص 374 ش 3و4 )
 
23.امام باقر (ع) فرمود : بعد از حسين ابن علی (ع) 9 امام می باشد و نهمی آنها امام قائم (ع) است.(كافی جلد 2 ص 482 ش 13،12،11،10،9،16،15)
 
'''اصل پنجم قانون اساسی : در زمان غيبت حضرت ولی عصر « عجل الله تعالی فرجه» در جمهوری اسلامی ايران ولايت امر و امامت امت بر عهده فقيه عادل و با تقوی ، آگاه به زمان ، شجاع ، مدير و مدبر است كه طبق اصل يكصد و هفتم عهده دار ان است .'''
 
24.امام صادق (ع) فرمود : هركه ادعای امامت كند و اهلش نباشد ، كافر است .(كافی جلد 2 ص 199 ش 2 )
 
25.امام صادق (ع) فرمود : كسيكه با امامی كه امامتش از جانب خدا است كسی را شريك كند كه امامتش از جانب خدا نيست : به خدا مشرك گشته است. (كافی جلد 2 ص 200 ش 6 )
 
26.حسين ابن مختار گويد : به امام صادق (ع) عرض كردم : قربانت « روز قيامت كسانی را كه به خدا دروغ بستند ميبينی » آيه 60 سوره 39 تفسيرش چيست ؟ فرمود : درباره كسی است كه خود را امام داند و امام نباشد ، عرض كردم : اگر چه از فرزندان فاطمه و علی باشد . فرمود : اگر چه از فرزندان فاطمه و علی باشد . (كافی جلد 2 ص 200 ش 3 )
 
27.امام صادق (ع) فرمود : حجت خدا بربندگان پيغمبر است و حجت ميان خدا و بندگان عقل است . (كافی جلد 1 ص 29 ش 22 )
 
28.رسول خدا (ص) فرمود : كسی كه ندانسته عملی انجام دهد فسادش بيش از اصلاح كردن است . (كافی جلد 1 ص 55 ش 3 )
 
29.امام صادق (ع) فرمود : ای مفضل كسی كه تعقل نكند رستگار نگردد و تعقل نكند كسی كه نداند ، كسی كه بفهمد نجيب می شود ... هر كه نداند نفهمد و هركه نفهمد سالم نماند و آنكه سالم نماند عزيز نگردد و هر كه عزيز نگردد خرد شود و آنكه خرد شود سرزنش شود و هركه چنين باشد سزاوار است كه پشيمان شود . (كافی جلد 1 ص 31 ش 29 )
 
30.هشام ابن حكم گويد : موسی بن جعفر (ع) به من فرمود : ای هشام خداوند تبارك و تعالی اهل عقل و فهم را در كتاب مژده داده و فرموده ( آيه 20 سوره 39 ) آن بندگانم را كه هر سخن را شنوند و از نيكوترش پيروی كنند مژده بده ، ايشانند كه خداهدايتشان كرده و ايشانند صاحبان خرد . . . .ای هشام خدا بر مردم دو حجت دارد : حجت آشكار و حجت پنهان ،حجت آشكار رسولان و پيغمبران و ائمه (ع) هستند و حجت پنهان عقل مردم است . . . (كافی جلد 1 ص 14 ش 12 )
 
31.امام صادق (ع) به بشيرفرمود: هر يك از اصحاب ما كه فهم دين ندارد خيری ندارد ، ای بشير هر مردی از ايشان كه از نظر فهم دين بینياز نباشد به ديگران نياز پيدا می كند و چون به آنها نيازمند شد او را در گمراهیخويش وارد كنند و او نداند. (كافی جلد 1 ص 40 ش 6)
محمد بن مسلم گويد امام صادق (ع) فرمود : گمان نكنی كه من خوبان و بدان شما را نمی شناسم ؟ چرا بخدا كه بدان شما كسی است كه دوست دارد پست سرش راه روند به ناچار دروغ پرداز يا ناتوان در رای مي باشد . (كافی جلد 3 ص 407 ش 8 )
 
32.امام باقر(ع)فرمود: چون به شما ازچیزی خبردهم ازمن بپرسید کجای قرآن است آنگاه حضرت ضمن گفتارش فرمود: پیغمبر(ص)ازقیل وقال وتباه ساختن مال وزیادی سوال نهی فرموده است،بحضرت عرض شد،پسرپیغمبر! همینکه فرمودید درکجای قرآن است؟ فرمود:خدای عزوجل میفرماید:(آیه114س4)دربسیاری ازسرگوشیهای مردم خیری نیست جزآنکه بصدقه یا نیکی یا اصلاح میان مردم دستور دهد.وفرمود:(آیه5س4)اموالتان را که خدا قوام کارشما قرارداده به کم خردان مدهید،وفرموده: (آیه101س5) ازچیزهائیکه اگربرشما عیان شود غمگینتان کند سوال نکنید.(کافی جلد1ص77ش5)
 
33.رسول خدا (ص) فرمود : فقها امين پيغمبرانند تا هنگامی كه وارد دنيا نشده اند ، عرض شد يا رسول الله : معنی ورودشان در دنيا چيست؟فرمود : پيروی سلطان ، پس چون چنين كنند نسبت به دينتان از ايشان بر حذر باشيد . (كافی جلد 1 ص 58 ش 5 )
 
34.رسول خدا (ص) فرمود : زمانيكه درامتم بدعتها هويدا گشت بر عالم است كه علم خويش را آشكاركند ، هر كه نكند لعنت خدا بر او باد . (كافی جلد 1 ص 70 ش 3 )
 
35.امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فرمودند : هر بدعتی گمراهی و هر گمراهی راهش بسوی دوزخ است . (كافی جلد 1 ص 72 ش 8 )
 
36.امير المومنين (ع) فرمود : آيا از انكه به حقيقت فقيه است بشما خبر ندهم ؟ او كسی است كه مردم را از رحمت خدا نا اميد نكند و از عذاب خدا ايمن نسازد و بآنها رخصت گناه ندهد و قرآن را ترك نكند و به چيز ديگر متوجه شود . (كافی جلد 1 ص 44 ش 3 )
 
37.از امام باقر (ع) مساله اي پرسيده شد و حضرت پاسخ فرمود: مرد سائل گفت : فقها چنين نگويند حضرت فرمود : واي برتو! تو هرگز فقيهی ديده ای؟ فقيه حقيقی ، زاهد در دنيا مشتاق آخرت چنگ زننده به سنت پيغمبر است . (كافی جلد 1 ص 89 ش 8 )
 
38.امام صادق (ع) فرمود : كسی كه چهل حديث از احاديث مارا حفظ كند خدا او را روز قيامت عالم و فقيه مبعوت كند.(كافی جلد 1 ص 62 ش 7 )
 
39.امير المومنين (ع) برای مردم سخنرانی كرد و فرمود : اي مردم همانا آغاز پيدايش آشوبها پيروی هوسها و بدعت نهادن احكامی است بر خلاف قرآن كه مردمی به دنبال مردمی آنرا بدست گيرند ، اگر باطل برهنه بود بر خردمندی نهان نمی گشت و اگر حق نا آميخته می نمود اختلافی پيدا نمی شد ولی مشتی از حق و مشتی از باطل گرفته و آميخته شود و با هم پيش آيند ، اينجاست كه شيطان بر دوستان خود چيره شود و آنها كه از جانب خدا سبقت نيكی داشتند نجات يابند . (كافی جلد 1 ص 69 ش 1 )
 
40.امير المومنين (ع) فرمود : مبغوض ترين مردم نزد خدا دو نفرند : 1- مردی كه خدا او را به خودش وا گذاشته از راه راست منحرف گشته ، دلباخته سخن بدعت شده ، از نماز و روزه هم دم می زند مردمی به وسيله او به فتنه افتاده اند راه هدايت پيشينيانش را گم كرده و در زندگی و پس از مرگش گمراه كننده پيروانش گشته ، بار بر خطاهای ديگری شده و در گروی خطای خويش است . 2- مردی كه نادانی را در ميان مردم نادان قماش خود قرار داده اسير تاريكی های فتنه گشته انسان نماهااو را عالم گويند . . .براي جواب دادن به مسائليكه نزدش می آيد سرشار نيست و اهليت رياست را كه به واسطه داشتن علم حق ادعا می كند ندارد .(كافی جلد 1 ص 70 ش 6 )
 
41.امام صادق (ع) فرمود : رسول خدا (ص) فرمود : از ما نيست كسی كه با مسلمانی خدعه كند . (كافی جلد 4 ص 33 ش 3 )
رسول خدا (ص) فرمود : زمانی برای مردم پيش آيد كه برای طمع دنيا باطنشان پليد و ظاهرشان زيبا باشد ، و از ظاهر خويش ثواب خدا را مقصود نداشته باشند ، دينشان ريا باشد و ترس از خدا به آنها آميخته نشده باشد ، خدا آنها را مجازاتی همگانی كند ، سپس مانند كسی كه غرق می شود دعا كنند و خدا مستجاب نكند . (كافی جلد 3 ص 404 ش 14 )
 
42.اباربيع شامی گويد : امام باقر (ع) فرمود : وای برتو ای اباربيع رياست مجو و گرگ مباش كه بنام ما مردم را بخوری كه خدا محتاجت كند ، و درباره ما آنچه خود نگفته ايم مگو زيرا ناچار تو بازخواست شوی . (كافی جلد 3 ص 406 ش 6 )
 
43.امام صادق (ع) فرمود : رسول خدا (ص) فرمود : خدای عزوجل فرمايد : وای بر كسانيكه دين را دام بدست آوردن دنيا كنند . وای بر كسانيكه مردمی را كه به قسط دستور دهند بكشند . وای بر كسانيكه مومن در ميان آنها با خوف و تقيه بسر برد ، اينها بمن مغرور می شوند يا بر من گستاخی می كنند به حق خودم سوگند فتنه ای برای آنها پيش آورم كه خردمند شان سرگردان شود . (كافی جلد 3 ص 407 ش 1 )
 
44.محمد بن فرج گويد : امام باقر (ع) بمن نوشت : زمانی كه خدای تبارك و تعالی بر خلقش خشم كند ما را از مجاورت آنها دور كند . (كافی جلد 2 ص 145 ش 31 )
 
45.مفضل بن عمر گويد : شنيدم امام صادق (ع) می فرمود : همانا به خدا كه امام شما سالهای سال از روزگار اين جهان غايب شود و هر آينه شما در فشار آزمايش قرارگيريد تا آنجا كه بگويند امام مرد ، كشته شد ، بكدام دره افتاد ولی ديده اهل ايمان بر او رشك بارد و شما مانند كشتيهای گرفتار امواج دريا متزلزل و سرنگون شويد ، و نجات و خلاصی نيست جز برای كسی كه خدا از او پيمان گرفته و ايمان را در دلش ثبت كرده و بوسيله روحی از جانب خود تقويتش نموده همانا دوازده پرچم مشتبه برافراشته گردد كه هيچ يك از ديگريی تشخيص داده نشود ، مفضل گويد : من گريستم و عرضكردم : پس ما چه كنيم ؟ حضرت به شعاعی از خورشيد كه در ايوان تابيده بود اشاره كرد و فرمود : ای اباعبدالله : اين آفتاب را می بینی ؟ عرضكردم : آری ، فرمود : به خدا امر ما از اين آفتاب روشنتر است .(كافی جلد 2 ص 133 ش 3 )
 
45.امام صادق (ع) فرمود : خدا شرم نمی كند كه عذاب كند امتی را كه دينداری كند با امامی كه از جانب خدا نيست اگر چه نسبت به اعمالش نيكوكار و پرهيزكار باشد ، همانا خدا شرم می كند عذاب كند امتی را كه دينداری كند با امام از جانب خدا اگر چه نسبت به اعمالش ستمگر و بدكردار باشد . (كافی جلد 2 ص 206 ش 5 )
 
46.امام صادق(ع)فرمود: بروزه ونمازمردم گول نخورید، زیرا بسا انسان بنمازوروزه شیفته میشود تا آنجا که اگرترک کند بهراس افتد، ولی آنها را براستگویی واداء امانت بیازمائید. (کافی جلد3ص162ش2)
 
47.امام صادق(ع)فرمود: هر که زبانش راست باشد کردارش پاک است.(کافی جلد3ص163ش3)
 
48.از رسول خدا (ص) سوال شد : محبوبترين مردم نزد خدا كيست؟ فرمود: كسيكه سودش به مردم بيشتر باشد.(كافی جلد 3 ص 239 ش 7)
 
49.امام صادق (ع) مي فرمود : جبرئيل (ع) نزد پيغمبر (ص) آمد و عرض كرد پروردگارت سلام می رساند و می گويد با مخلوقم مدارا كن . (كافی جلد 3 ص 179 ش 2 )
 
50.رسول خدا (ص) فرمود : پرردگارم مرا به سازگاری با مردم امر فرمود چنانكه به انجام واجبات امر فرمود. (كافی جلد 3 ص 179 ش4)
 
51.امام صادق (ع) فرمود: رسول خدا (ص) فرمود :سازگاری با مردم نصف ايمان است و نرمی با آنها نصف زندگی است .(كافی جلد 3ص 180 ش 5 )
 
52.امام رضا (ع) می فرمود : عبادت به نماز و روزه بسيار نيست همانا عبادت تفكر در امر خدای عزوجل است . (كافی جلد 3 ص 92 ش 4 )
 
53.امام باقر (ع) می فرمود : به خدا كه محبوبترين اصحابم نزد من پرهيزگار تر و فقيه تر و حديث را نهان دارتر آنها است . و بدترين و مبغوضترين اصحابم نزد من كسی است كه هرگاه حديثی را شنود كه به ما نسبت دهند و از ما روايت كنند . آنرا نپذيرد و بدش آيد و انكار ورزد و هر كه را به آن معتقد باشد تكفير كند در صورتی كه او نمی داند شايد آن حديث از ما صادر شده و به ما منسوب باشد و او به سبب انكارش از ولايت ما خارج شود . (كافی جلد 3 ص 317 ش 7 )
 
54.مفضل گويد : امام صادق (ع) به من فرمود : بنويس و علمت را در ميان دوستانت منتشر ساز و چون مرگت رسيد آنها را به پسرانت ميراث ده زيرا برای مردم زمان فتنه و آشوب می رسد كه آن هنگام جز با كتاب انس نگيرند . (كافی جلد 1 ص 67 ش 11 )
 
55.امام باقر (ع) فرمود : نصيحت مومن بر مومن واجب است . (كافی جلد 3 ص 297 ش 3 )
 
56.زراره كويد : امام صادق (ع) فرمود : امامت را بشناس زيرا هرگاه امامت را شناختی تقدم يا تآخر اين امر «ظهور» زيانت ندهد .(كافی جلد 2 ص 197 ش 1 )
 
57.اسماعيل بن خزايیگويد : من می شنيدم كه ابوبصير از امام صادق (ع) می پرسيد : شما عقيده داريد كه من حضرت قائم (ع) را درك می كنم؟ فرمود: ای ابابصير ! مگر نه اينستكه تو امامت را می شناسی؟ عرضكردم : چرا بخدا ، شماييد امام من و دست حضرت را گرفت حضرت فرمود:ای
ابابصير! به خدا از اين كه در سايه خيمه قائم (ص) به شمشيرت تكيه نكرده ایباك نداشته باش.(كافی جلد 2 ص 198 ش 4 )
 
58.رسول خدا (ص) فرمود : خوشا حال بنده گمناميكه خدا او را شناسد و مردم او را نشناسند اينها چراغ های هدايت و چشمه های دانشند هر فتنه تاريك و سختی از بركت انها بر طرف شود آنها نه فاش كننده و پخش كننده اسرارند و نه خشن و ريا كار . (كافی جلد 3 ص 319 ش 11 )
 
59.اسحاق بن عمار گويد بحضرت صادق (ع) عرض كردم : نزد مردی می روم و بعضی از سخنم را می گويم او تمام مقصود مرا ميفهمد و مردی ديگر نزد او می روم و تمام سخنم را به او می گويم او طبق گفته من جواب می دهد و مردی ديگر نزد او می روم و سخنم را می گويم و او می گويد دوباره بگو.فرمود : ای اسحاق می دانی چرا چنين است ؟ گفتم: نه ، فرمود : آنكه تمام سخن ترا از بعض گفتارت می فهمد كسی است كه نطفه اش با عقلش خمير شده است و آنكه پس از اتمام سخنت جوابت را می گويد كسی است كه عقلش در شكم مادر به او آميخته است و آنكه چون سخنش گويیگويد:دوباره بگو كسی است كه پس از بزرگ شدن ، عقلش به او آميخته شده اوست كه می گويد دوباره بگو .(كافی جلد 1 ص 30 ش 27 )
 
60.امام رضا (ع) فرمود: ازنشانه های فهمیدن دین(فقیه بودن) بردباری وخاموشی است. (کافی جلد1ص45ش4)
 
61امام صادق(ع) فرمود: هرکه زبانش راست باشد کردارش پاک است. (کافی جلد3ص163ش3)
 
62.امام باقر(ع) فرمود : خدا والاترازآن است که اطاعت از بنده ای را واجب کند که علم آسمان وزمینش را ازاونهان داشته است وبازفرمود آنرا ازاونهان نکند. (کافی جلد1ص391ش6)
 
63.امام صادق (ع) درباره آیه شریفه (آیه40سوره27)«کسی که دانشی بکتاب داشت (آصف بن برخیا)گفت من آن تخت را نزد توآورم ، پیش ازآنکه چشمت را بهم زنی» آنگاه انگشتانش را بازکرد وبرسینه اش گذاشت وسپس فرمود : بخدا که همه علم کتاب نزد ماست. (کافی جلد1ص333ش5)
 
64.امام رضا (ع) فرمود: ائمه خلفاء خدای عزوجل درزمینش باشند. (کافی جلد1ص275ش1)
 
65.حسین بن مختارگوید : به امام صادق(ع) عرضکردم : قربانت «روزقیامت کسانی را که به خدا دروغ بستند میبینی» آیه60سوره39تفسیرش چیست؟ فرمود : درباره کسی است که خود را امام داند وامام نباشد ، عرضکردم : اگرچه ازفرزندان فاطمه وعلی باشد. فرمود : اگرچه از فرزندان فاطمه وعلی باشد. (کافی جلد2ص200ش3)
 
66.امام صادق(ع) فرمود : هر که ادعاء امامت کند واهلش نباشد کافراست. (کافی جلد2ص199ش2)
 
67.امام صادق(ع)فرمود : کسیکه با امامیکه امامتش ازجانب خداست کسی را شریک کند که امامتش ازجانب خدا نیست : به خدا مشرک گشته است. (کافی جلد2ص200ش6)
 
== دارای منبع ==