زبان فارسی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ←شعر |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵:
[[پرونده:Persian Language Location Map1.png|thumb|left|250px|در نقشه مناطق فارسی زبان با رنگ قرمز مشخص شده است]]
==گفتاورد==
* « زبان فارسی،زبانِ داستان هایِ خسروان و قصههای شبانهاست.»
**''[[ابوریحان بیرونی]] در پیشگفتار کتاب الصیدنه''
*«علوم از همه سوی جهان به زبان عربی فراآورده شده و دلها بدان آراسته گشته و زیور یافته و نیکوییهای این زبان در رگ و پیها روان شدهاست.اما هر قومی زبانی را که بدان خوگر است خوشگوار میپندارد و آن را با همه درشتیها و نارساییهایش برای نیازهایِ خود به کار میبرد.و این نکته را با خویشتنِ خویش میسنجم که خوگر با زبانی است(زبان خوارزمی) که هرگاه چیزی از علم در آن بنشانند چنان شگفت مینماید که دیدنِ شتر بر بام و زرّافه در زیر پالان.سپس به تازی و فارسی پرداختهام که در هر یک دستی دارم و در آنها کار کردهام.مرا نکوهش به تازی خوشتر است تا ستایش به فارسی. و معنای این گفته آن کس داند که در کتابی علمی که به فارسی در آوردهاند در نگرد تا ببیند که چگونه آب و رنگِ آن میرود و چهرش تیرگی میپذیرد و بی هوده میشود،چرا که '''این زبان جز به کارِ بازگفتنِ داستان هایِ خسروان و قصههای شبانه نیاید.»'''▼
▲* « علوم از همه سوی جهان به زبان عربی فراآورده شده و دلها بدان آراسته گشته و زیور یافته و نیکوییهای این زبان در رگ و پیها روان شدهاست.اما هر قومی زبانی را که بدان خوگر است خوشگوار میپندارد و آن را با همه درشتیها و نارساییهایش برای نیازهایِ خود به کار میبرد.و این نکته را با خویشتنِ خویش میسنجم که خوگر با زبانی است(زبان خوارزمی) که هرگاه چیزی از علم در آن بنشانند چنان شگفت مینماید که دیدنِ شتر بر بام و زرّافه در زیر پالان.سپس به تازی و فارسی پرداختهام که در هر یک دستی دارم و در آنها کار کردهام.مرا نکوهش به تازی خوشتر است تا ستایش به فارسی. و معنای این گفته آن کس داند که در کتابی علمی که به فارسی در آوردهاند در نگرد تا ببیند که چگونه آب و رنگِ آن میرود و چهرش تیرگی میپذیرد و بی هوده میشود،چرا که '''این زبان جز به کارِ بازگفتنِ داستان هایِ خسروان و قصههای شبانه نیاید.»'''
**''[[ابوریحان بیرونی]] در پیشگفتار کتاب الصیدنه''
* «چرا که نه؟(که خط زبان فارسی باید عوض شود) این چه تعصبی است که همه راجع به خط دارند؟ خط فقط وسیلهٔ نوشتن و خواندن است. مگر زبان ما عربی است که فقط باید به عربی بنویسیم؟» ▼
▲* « چرا که نه؟(که خط زبان فارسی باید عوض شود) این چه تعصبی است که همه راجع به خط دارند؟ خط فقط وسیلهٔ نوشتن و خواندن است. مگر زبان ما عربی است که فقط باید به عربی بنویسیم؟»
**''[[صادق هدایت]]''
* «آمدهاند تو این خلادانی زور زدهاند و یک فرهنگستان قلابی پس انداختهاند که از خشتکشان لغت درمیاورند. چرا که کاری ندارند به زبان رایج. زبان برایشان ناندانی است. مثل همهچیز دیگر.»▼
▲* « آمدهاند تو این خلادانی زور زدهاند و یک فرهنگستان قلابی پس انداختهاند که از خشتکشان لغت درمیاورند. چرا که کاری ندارند به زبان رایج. زبان برایشان ناندانی است. مثل همهچیز دیگر. »
**''[[صادق هدایت]]''
*«مقدم که اسم خودش را مغدم تلفظ میکند و به این ترتیب خیال میکند که اسمش را فارسی سره شده و از نژاد آریایی! زکیسه! اینها کار اتیمولوژی (ریشهشناسی لغات) را به جایی کشاندهاند که انگار عربها از اصل زبان نداشتهاند و این زبان فارسی است که معرب شده... نه لغت داشتهاند و نه با همدیگر حرف میزدهاند... این جور تعصب را باید کنار گذاشت... ولی اگر آدم ادعا بکند که از اصل عربا و فرهنگ و زبانشون وجود نداشتهاند تازه میشود یک پا هیتلر که موجودیت هیچ ملتی را به جز ملت آلمان که فدای مزخرفاتش شد قبول نمیکرد.»▼
▲* « مقدم که اسم خودش را مغدم تلفظ میکند و به این ترتیب خیال میکند که اسمش را فارسی سره شده و از نژاد آریایی! زکیسه! اینها کار اتیمولوژی (ریشهشناسی لغات) را به جایی کشاندهاند که انگار عربها از اصل زبان نداشتهاند و این زبان فارسی است که معرب شده... نه لغت داشتهاند و نه با همدیگر حرف میزدهاند... این جور تعصب را باید کنار گذاشت... ولی اگر آدم ادعا بکند که از اصل عربا و فرهنگ و زبانشون وجود نداشتهاند تازه میشود یک پا هیتلر که موجودیت هیچ ملتی را به جز ملت آلمان که فدای مزخرفاتش شد قبول نمیکرد.»
** ''[[صادق هدایت]]''
*«همیشه عدهای هستند که نگران زبان فارسیاند و از ورود لغات بیگانه به آن در هراسند. عدهای در این هراس دست و پا میزنند که نکند زبان فارسی به مرور از میان برود و چیزی از آن «فرهنگ کهن» ما باقی نماند. ادبا و نویسندگان، مراکزی همچون فرهنگستان زبان فارسی و اشخاصی چون کزازیها که سعی میکنند مستقیما به زبان فارسی بپردازند و سعی دارند زبان را بدون میانجی «نجات» دهند، در تصوری موهوم به سر میبرند.»▼
▲* « همیشه عدهای هستند که نگران زبان فارسیاند و از ورود لغات بیگانه به آن در هراسند. عدهای در این هراس دست و پا میزنند که نکند زبان فارسی به مرور از میان برود و چیزی از آن «فرهنگ کهن» ما باقی نماند. ادبا و نویسندگان، مراکزی همچون فرهنگستان زبان فارسی و اشخاصی چون کزازیها که سعی میکنند مستقیما به زبان فارسی بپردازند و سعی دارند زبان را بدون میانجی «نجات» دهند، در تصوری موهوم به سر میبرند.»
**''[[میثم سامانپور]]''
*«این تصور که میتوان با برنامهریزی و آموزش، فرهنگ و زبان مردم را ارتقاء داد اینکه میتواند با صحبت کردن به زبان فارسی اصیل فارغ از هر کلمهٔ عربی، یا برنامهریزی و بودجهبندی برای زبان فارسی کاری برای آن کرد، تصوری پوچ است.اما میتوان با میانجی ترجمه، شعر، ادبیات و هنر به زبان فارسی پرداخت. تنها آن نوع پرداختها است که میتواند نتیجهای در بر داشته باشد.» ▼
▲* « این تصور که میتوان با برنامهریزی و آموزش، فرهنگ و زبان مردم را ارتقاء داد اینکه میتواند با صحبت کردن به زبان فارسی اصیل فارغ از هر کلمهٔ عربی، یا برنامهریزی و بودجهبندی برای زبان فارسی کاری برای آن کرد، تصوری پوچ است.اما میتوان با میانجی ترجمه، شعر، ادبیات و هنر به زبان فارسی پرداخت. تنها آن نوع پرداختها است که میتواند نتیجهای در بر داشته باشد.»
**''[[میثم سامانپور]]''
*زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.▼
**اصل ۱۵،قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران▼
▲* « زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.»
*«از قدیم باین زبان ، زبان دری گفتهاند البته درستترین اصطلاح دربارهٔ آن همان زبان دریست و باید گفت زبان دری را نخست از آغاز قرن سوم میلادی بخط آرامی نوشتهاند.»▼
▲**''اصل ۱۵،قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران''
*«زبان رسمي كشور تاجيكستان تاجيكي است همچنين زبان روسي به عنوان زبان معاشرت بين مليتها عمل ميكند. همه خلقهايي كه در قلمرو جمهوري تاجيكستان زندگي ميكنند حق دارند آزادانه از زبان مادري خويش استفاده كنند.»
**''اصل دوم قانون اساسی جمهوری تاجیکستان''
*« از جمله زبانهاي پشتو، دري، ازبکي، ترکمني، بلوچي، پشه يي، نورستاني، پاميري و ساير زبــانهاي رايج در کشور، پشتو و دري زبانهاي رسمي دولت مي باشند. »
**''مادۀ شانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان''
▲* « از قدیم باین زبان ، زبان دری گفتهاند البته درستترین اصطلاح دربارهٔ آن همان زبان دریست و باید گفت زبان دری را نخست از آغاز قرن سوم میلادی بخط آرامی نوشتهاند. »
**''تاریخ خط در ایران/از سعید نفیسی/به نقل از مجلهٔ کاوش، شمارهٔ اول، دورهٔ دوم، آبان ماه ۱۳۴۲، صص ۱۸‐۲۶.''
* « تخریب زبان فارسی به وسیله گویندگان و گزارشگران ورزشی صدا و سیما و ضرورت آموزش دادن به ایشان و تصحیح کردن روندهای نادرست، از دغدغه های اصلی و اساسی من شده است. احساس می کنم عده یی افتاده اند به جان این زبان و این زبان دارد آرام آرام، شاید هم خیلی سریع، سر و صورتی پیدا می کند که اگر 40-30 سال دیگر کسی بخواهد نوشته های درست استادان زبان فارسی را بخواند، نتواند. گویی موریانه به جان این زبان افتاده باشد. »
** ''علی میرزایی در مقاله ی به جان زبان فارسی افتاده ایم''
==شعر==
سطر ۷۵ ⟵ ۱۰۷:
*« ای رسانیده به دولت فرق خود تا فرقدین / ګسترانیده به جود و فضل در عالم یدین/مر خلافت را تو شایسته چو مردم دیده را/دین یزدان را تو بایسته چو رخ را هردو عین/ کس برین منوال پیش از من چنین شعری نګفت / مر زبان پارسی را هست تا این نوع بین/لیک زآن ګفتم من این مدحت ترا تا این لغتگ ګیرد از مدح و ثناء حضرت تو زیب و زین.
**''عباس مروزی (هم عصر مأمون عباسی)
*«ای زبان بلعـمی و رودکی/مهر تو پرورده ام از کودکی/شاهنامه با تــو آب و رنگ يافت/در جهـان، خلقم زتو فرهنگ یافت/ابن سینا در بخارای کهن/کاشـت در مرز ( شفا ) تخم سخن/با همین املا، نظامی زاده بود/بر تو ای لفظ دری دلداده بود/کلک پر شور کمال اندر خجند/با تو انشا کـرد اشعار بلند/مثل سعدی ، جـــامی شیرین کلام/در معنی سفـــت با عزمی تمام /هــی ، چه آهنگ گوارا میدهی/انجـمن را زیب و آرا میدهی/سبـز بادا تا ابد، دامان تو/ای مبارک باد ایـن دوران تو/تا به جان باشــد رمق یا که نفس/ما برای رونقت کـــوشیم و بس!/»
**''کریم رحیم،از شاعران تاجیکستان''
==گفتاوردهای سیاستمداران دربارهٔ زبان فارسی==
*«زبان فارسی،زبان اول مکتب اهل بیت است.!»
**''[[اسفندیار رحیممشایی]]''
*«روزی خواهد رسید که هفت میلیارد نفر جمعیت دنیا زبان فارسی را فرابگیرند که این شدنی است.!»
**''[[محمود احمدینژاد]]''
*« در منطقه شرق از شبه قاره تا چين هرجا كه اسلام و فرهنگ اسلامي نفوذ كرده زبان فارسي نيز همراه آنبوده است. همراهي زبان فارسي با دين و معارف اسلامي و محتواي عرفاني آن يكي ازعوامل گسترش زبان فارسي در اين منطقه از جهان محسوب مي شود و ما شاهد بوديم كه بسياري از شيفتگان امام و انقلاب اسلامي تحت تأثير جاذبه ي سخنان امام و حقايق انقلاب زبان فارسي را فراگرفتند.»
**''آیت الله[[سید علی خامنهای]] [[رهبر ایران]] در دیدار بااعضاي فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي (۱۳۷۰/۱۱/۲۹ )''
*« امروز براي پالايش زبان فارسي و زدودن آلودگيها از آن بايد ضابطه ي صحيحي در استفاده از اين زبان بوجود آيد و راه بر زبان اصيل فارسي در محيطهاي علمي باز شود.»
**''آیت الله[[سید علی خامنهای]] رهبر [[ایران]] در دیدار بااعضاي فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي (۱۳۷۰/۱۱/۲۹ )''
*«ناگهان از گوشهيي يک نفر تشخيص داده که بايد ما به کودکان دبستاني، از کلاس اول - يا حتّي پيشدبستاني - زبان انگليسي ياد بدهيم؛ چرا؟ وقتي بزرگ شدند، هر کس نياز دارد، ميرود زبان انگليسي را ياد ميگيرد. چقدر دولت انگليس و دولت امريکا بايد پول خرج کنند تا بتوانند اينطور آسان زبان خودشان را در ميان يک ملت بيگانه ترويج کنند؟ ما براي ترويج زبان فارسي چقدر در دنيا مشکل داريم؟ خانهي فرهنگ ما را ميبندند، عنصر فرهنگي ما را ترور ميکنند، ده جور مانع در مقابل رايزنيهاي فرهنگي ما درست ميکنند؛ چرا؟ چون در آنجا زبان فارسي ياد ميدهيم. ولي ما بياييم به دست خود، مفت و مجاني، به نفع صاحبان اين زبان - که مايهي انتقال فرهنگ آنهاست - اين کار را انجام دهيم! البته بنده با فراگرفتن زبان خارجي صددرصد موافقم؛ نه يک زبان، بلکه ده زبان ياد بگيرند؛ چه اشکالي دارد؟ منتها اين کار جزو فرهنگ جامعه نشود.»
**''آیت الله[[سید علی خامنهای]] رهبر [[ایران]] ،در ديدار فرهنگيان و معلمان استان كرمان (۱۳۸۴/۰۲/۱۲ )''
*« فارسي، زباني غني و شيرين است. هزار شيوه در کار فارسي گويي و فارسي نويسي براي عنوان زدن وجود دارد.»
**''آیت الله[[سید علی خامنهای]] رهبر [[ایران]] ،در ديدار مديران و مسؤولان مطبوعات كشور (۱۳۷۵/۰۲/۱۳ )
==پیوند به بیرون==
{{ویکیپدیا}}
|