بخارا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Jamal Nazareth (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Jamal Nazareth (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۱۴:
== دیگر ==
* « و نام بخارا از آن همه معروف تر است و هیج شهری خراسان را چندین نام نیست و به حدیثی نام بخارا فاخره آمده است.و خواجه امام زاهد واعظ محمد بن علی النوجابادی حدیثی روایت کرده است از سلمان فارسی رضی الله عنه که او گفت رسول صلی الله علیه و سلم فرمود،که جبریل صلوات الله علیه گفت به زمین مشرق بقعه ای است،که آنرا خراسان گویند. سه شهر از این خراسان روز قیامت آراسته بیارند.... سیوم را به تازی فاخره خوانند و به پارسی بخارا.رسول صلی الله علیه و سلم گفت یا جبریل چرا فاخره خوانند.گفت از بهر آنکه بخارا روز قیامت بر همه ی شهرها فخر کند به بسیاری شهید.»
** ''در "تاریخ بخارا" نویشته ی ابوبکر محمد بن جعفر النرشخی در مورد فضیلت شهر بخارا''
 
* "شهر بخارا در قرن نهم(قرن سوم ه.ق)بسیار توسعه یافت.در که دوره ی پیش از اسلام بازار در بیرون از دیوار های شهر جای داشت.در قرن نهم نه تنها بازار بلکه بسیاری نقاط حومه همراه با شهر قدیمی الیه که شارستان نامیده می شود،جزو شهر شده بود.در پاین قرن نهم تمام شهر بخارا دو دیوار داشت،یک دیوار درونی و یک دیوار بیرونی،که هر یک را دوارده دروازه بود..."
 
** ''پروفسور ریچارد فرای در کتاب "بخارا دستاورد قرون وسطی"''
 
* در قرن سوم هجری بخارا نقطه ی تابناک علوم اسلامی محسوب می شود.این عظمت و پویش علمی همراه با چهره های برجسته ی علم و فلسفه و جذب دانشمندان از سرزمین های مختلف و تجمع آنان در مراکز علمی چون مدارس و کتابخانه های غنی،به بخارا حرکتی تازه بخشیده بود.بخارا معادگاه شخصیت های هوشمند و متفکر بود،از چشمه ی جوشان خود بستر فرهنگ اسلامی را آبیاری می کرد.برای عالمان ما منی سرشار از لطف و طراوت بود،گویی شبنم صبحگاهان اسلام از آن می تراوید.
* "« شهر بخارا در قرن نهم(قرن سوم ه.ق)بسیار توسعه یافت.در که دوره ی پیش از اسلام بازار در بیرون از دیوار های شهر جای داشت.در قرن نهم نه تنها بازار بلکه بسیاری نقاط حومه همراه با شهر قدیمی الیه که شارستان نامیده می شود،جزو شهر شده بود.در پاین قرن نهم تمام شهر بخارا دو دیوار داشت،یک دیوار درونی و یک دیوار بیرونی،که هر یک را دوارده دروازه بود..."»
** ''محمد سارلی در کتاب " ترکستان در تاریخ"''
** ''پروفسور ریچارد فرای در کتاب "بخارا دستاورد قرون وسطی"''
* "به ملت مهذب در بخارا اگر از یک طرف چنگ حاکمیت بی حیثیت و مردود قرن با پنجه ی قساوت و فساد بر گلوی آن چسپیده و چیزی غیر از لکه ی ننگ از اوراق عملکرد سلطنت آن خوانده نمی شد.از طرف دیگر به وسیله ی روسهای متجاوز مورد تعرض قرار گرفت و صفحه ی زندگی اش خون آلود و غم انگیز شد.در گیر و دار همین انکشافات،که زمینه داده شد تا قضایا اکثرا به نفع اشغالگران استعمار بچرخد،پادشاه مزدور صفت بخارا،که خودفروختگی و فساد فاصله میان او و ملت را بسیار عمیق و دور ساخته بود با همه بهره کشی های ناجوانمردانه ی خود از مردم، به روزگار تنگدستی و بیچارگی ملت آنهارا تنها گزاشت و برای زنده ماندن به افغانستان فرار کرد."
 
** '' جمشید شعله محقق افغانستانی در کتاب "جهاد ملت بخارا"''
* « در قرن سوم هجری بخارا نقطه ی تابناک علوم اسلامی محسوب می شود.این عظمت و پویش علمی همراه با چهره های برجسته ی علم و فلسفه و جذب دانشمندان از سرزمین های مختلف و تجمع آنان در مراکز علمی چون مدارس و کتابخانه های غنی،به بخارا حرکتی تازه بخشیده بود.بخارا معادگاه شخصیت های هوشمند و متفکر بود،از چشمه ی جوشان خود بستر فرهنگ اسلامی را آبیاری می کرد.برای عالمان ما منی سرشار از لطف و طراوت بود،گویی شبنم صبحگاهان اسلام از آن می تراوید.»
*
** ''محمد سارلی در کتاب " ترکستان در تاریخ"''
 
 
* "« به ملت مهذب در بخارا اگر از یک طرف چنگ حاکمیت بی حیثیت و مردود قرن با پنجه ی قساوت و فساد بر گلوی آن چسپیده و چیزی غیر از لکه ی ننگ از اوراق عملکرد سلطنت آن خوانده نمی شد.از طرف دیگر به وسیله ی روسهای متجاوز مورد تعرض قرار گرفت و صفحه ی زندگی اش خون آلود و غم انگیز شد.در گیر و دار همین انکشافات،که زمینه داده شد تا قضایا اکثرا به نفع اشغالگران استعمار بچرخد،پادشاه مزدور صفت بخارا،که خودفروختگی و فساد فاصله میان او و ملت را بسیار عمیق و دور ساخته بود با همه بهره کشی های ناجوانمردانه ی خود از مردم، به روزگار تنگدستی و بیچارگی ملت آنهارا تنها گزاشت و برای زنده ماندن به افغانستان فرار کرد."»
** '' جمشید شعله محقق افغانستانی در کتاب "جهاد ملت بخارا"''
{{ویکی‌پدیا}}
{{الگو:شهرها}}