مسجد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Jamal Nazareth (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۶:
[[File:Mohammad Al-Amin Mosque Beirut.jpg|thumb|مسجد محمدامین در شهرِ [[بیروت]];[[لبنان]]]]
==سخنان==
*«حقيقت آن است كه معمار مسلمان در روزگاران گذشته هر زيبايى را كه در اطراف خويش مى ديد - اگر آن را درخورعظمت و جلال خدا مى يافت - سعى مى كرد تا به هنگام فرصت براى آن جايى در مسجد باز كند .»
*«حقيقت آن است كه معمار مسلمان در روزگاران گذشته هر زيبايى را كه در اطراف خويش مى ديد - اگر آن را درخورعظمت و جلال خدا مى يافت - سعى مى كرد تا به هنگام فرصت براى آن جايى در مسجد باز كند . در عهد پيغمبرمسجد جايى بود كه مسلمانان آن جا جمع مىشدند . پيغمبر در همان جا كارهاى امّت را حلّ و فصل مي كرد.قديم ترين مساجد كه فاتحان عرب در بصره، كوفه و فسطاط به پا كردند ، نزديك بود به دارالاماره*؛ زيرا كه مسجدتنها عبادتگاه قوم نبود؛ محّلى بود براى اجتماع عام . چنان كه نام آن - جامع - نيز به درستى از اين امر حكايت دارد. دردوره هاى بعد، اهل حديث حلقه هاى خود را در مسجد بر پا مى كردند و صوفّيه هم براى اعتكاف* در مسجد خلوتمىگزيدند. در مساجد حوزه هايى بود براى مقابله و تلاوت كه در آن ها تجويد و قرائت قرآن نيز تعليم مى شد . چنانكه حلقه هاى اذكار* - ذكر نام خدا - هم در مساجد تشكيل مى يافت. در بعضى مساجد مجمو عه هاى حديث قرائتو تعليم مى شد. اين فوايد گوناگون سبب مى شد كه بناى مسجد ، هم راحت باشد و هم سودمند . بدين گونه دراين ابنيه ى عالى كه به خداوند اهدا شده بود، هنر معمارى، مفهوم انتزاعى* را با هدف انتفاعى در هم آميخت. البّته تنّوع و اختلاف نژاد اقوامى كه سرزمين آن ها به وسيله ى اسلام فتح شد ، از اسباب تنّوع شيوه ى معمارى در بين مسلمين بود . شك نيست كه اوّلين معماران قديم اسلام براى آن كه تصوّرى را كه از زيباي داشته اند تحقّق بخشند،وسيله ى ديگرى نداشته اند جز آن كه شيوه ى هنر قوم و كشور خود - ايران ، بيزانس ، هند ، شام و مصر - را مورداستفاده قرار دهند. امّا البتّه اين گونه عناصر و اجزا كه از معمارى قديم تر اخذ مىشد ، رفته رفته با هدف هاى دين جديد تطبيق مى يافت و در تحّول معمارى اسلامى تأثير مى بخشيد.»
**''پروفسور آرتو آپهام (پوپ) ، باستان شناس''
 
*شهر تهران خفقان گرفته بود، هیچ کس نفسش در نمی‌آمد.... همه از خودشان می‌ترسیدند،... همه‌جا، در خانه، در اداره، در مسجد، پشت ترازو، در مدرسه و در دانشگاه و در حمام مأمورین آگاهی را دنبال خودشان می‌دانستند.
حقيقت آن است كه معمار مسلمان در روزگاران گذشته هر زيبايى را كه در اطراف خويش مى ديد - اگر آن را درخورعظمت و جلال خدا مى يافت - سعى مى كرد تا به هنگام فرصت براى آن جايى در مسجد باز كند . در عهد پيغمبرمسجد جايى بود كه مسلمانان آن جا جمع مىشدند . پيغمبر در همان جا كارهاى امّت را حلّ و فصل مي كرد.قديم ترين مساجد كه فاتحان عرب در بصره، كوفه و فسطاط به پا كردند ، نزديك بود به دارالاماره*؛ زيرا كه مسجدتنها عبادتگاه قوم نبود؛ محّلى بود براى اجتماع عام . چنان كه نام آن - جامع - نيز به درستى از اين امر حكايت دارد. دردوره هاى بعد، اهل حديث حلقه هاى خود را در مسجد بر پا مى كردند و صوفّيه هم براى اعتكاف* در مسجد خلوتمىگزيدند. در مساجد حوزه هايى بود براى مقابله و تلاوت كه در آن ها تجويد و قرائت قرآن نيز تعليم مى شد . چنانكه حلقه هاى اذكار* - ذكر نام خدا - هم در مساجد تشكيل مى يافت. در بعضى مساجد مجمو عه هاى حديث قرائتو تعليم مى شد. اين فوايد گوناگون سبب مى شد كه بناى مسجد ، هم راحت باشد و هم سودمند . بدين گونه دراين ابنيه ى عالى كه به خداوند اهدا شده بود، هنر معمارى، مفهوم انتزاعى* را با هدف انتفاعى در هم آميخت. البّته تنّوع و اختلاف نژاد اقوامى كه سرزمين آن ها به وسيله ى اسلام فتح شد ، از اسباب تنّوع شيوه ى معمارى در بين مسلمين بود . شك نيست كه اوّلين معماران قديم اسلام براى آن كه تصوّرى را كه از زيباي داشته اند تحقّق بخشند،وسيله ى ديگرى نداشته اند جز آن كه شيوه ى هنر قوم و كشور خود - ايران ، بيزانس ، هند ، شام و مصر - را مورداستفاده قرار دهند. امّا البتّه اين گونه عناصر و اجزا كه از معمارى قديم تر اخذ مىشد ، رفته رفته با هدف هاى دين جديد تطبيق مى يافت و در تحّول معمارى اسلامى تأثير مى بخشيد.»
**[[چشم‌هایش]] از [[بزرگ علوی]]
**''پروفسور آرتو آپهام (پوپ) ، باستان شناس''
 
*« من امروز باید بگویم كه حفظ مساجد برای مسلمانان تكلیف است .»
**''[[سید روح‌الله خمینی]]''
 
*«اگر حرم و کعبه و مسجد و محراب، سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبیاء نیست، پس مأمن و پناهگاه آنان در کجاست؟»
**''[[سید روح‌الله خمینی]]''
سطر ۱۹ ⟵ ۲۴:
**''[[سید روح‌الله خمینی]]''
*«مسجد هسته اساسى تشکیلات انقلاب اسلامى بود. یکى از عناصر مهم در پیروزى انقلاب، احیاى مجدد مسجد و تمام ابعاد عملکردى آن بود. نقش مسجد، دیگر نه عزلت و گریزگاهى از جامعه بود که مردم براى دورى جستن از دنیا، گرفتن وضو، انجام عبادات یا گوش دادن به صوت قرآن به آن پناه مى بردند، بلکه برعکس، مسجد به یک کانون مبارزه و مرکز فرماندهى بدل گردید. به طور خلاصه، مسجد تماماً آن چیزى شد که در عصر پیامبر بود.»
**''[[حامد الگار]]''
==در ادبیات==
===نثر===
**شهر تهران خفقان گرفته بود، هیچ کس نفسش در نمی‌آمد.... همه از خودشان می‌ترسیدند،... همه‌جا، در خانه، در اداره، در مسجد، پشت ترازو، در مدرسه و در دانشگاه و در حمام مأمورین آگاهی را دنبال خودشان می‌دانستند.
**[[چشم‌هایش]] از [[بزرگ علوی]]
===شعر===
 
==حدیث==
*«هر كس براي عبادت خدا وارد مسجد شود ، خداوند او را از زايران خود قرار مي دهد. پس بسيار به مسجد برويد تا بيش تر زاير خدا شويد.»