ژول ورن: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
ژول ورن
خط ۷:
{{ناتمام}}
 
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌پدیا}}
 
در سال ۱۸۶۶ که ژول ورن به اوج نام آوری و کامیابی خود رسیده بود برای خود یک کشتی گردشی خرید و آن را به نام پسرش سن میشل گذاشت کام ناکام این کشتی گویا برای رهنوردی او ویژگی داشت بااین باز در بن ابن کرجی ماهیگیری دفتر کار مرکز خوانشهای او شمرده می‌شد وهنگامی که در دریا ی مانش دریانوردی یا در روی رودخانه سن کشتی می‌راند، درهمان هنگام به اندیشیدن می پراخت و دستاورد اندیشه‌های خود را به گونهٔ اثرهای جاودانی به روی رُخنَه(کاغذ) می‌آورد. در سال ۱۸۶۷ به همراه برادرش پل با کشتی نهمار ومجهزی به گریت ایسترن رهسپار آمریکا شد ودر بازگشت شاهکار ارزندهٔ خود به نام بیست هزار فرسنگ زیر دریاها را نوشت. در سال ۱۸۷۲ به شهر آمین زادبوم همسرش رفت و در آنجا جای گرفت. دو سال پس از آن یک مهمانخانه خودمانی و این بار یک کرجی گردشی راستین را خرید و نام آنرا سن میشل دویم گذاشت دور گیتی در هشتاد روز را به روی صحنه برد که دو سال با کامیابی بسیار بَشولش (اجرا) آن دنباله می‌یافت. (۱۸۷۴) ژول ورن در سال ۱۸۷۱ پدر و در سال ۱۸۸۷ مادر خود را از دست داد. در سال ۱۸۹۷ برادرش پل رخت به سرزمین دیگر کشید و خود وی در سال ۱۹۰۲ دچار آب سپید (آب مروارید) گردید اگر چه که در سالهای نام آوری و سرافرازی چنین یاد کرده‌است : «من هیچ گلایه‌ای از زیستن ندارم کم و بیش هرآنچه را میخواسته‌ام ، بدست آورده‌ام.» در سال ۱۸۸۷ - ۱۸۸۶ پس از یک درام خانوادگی که به تیراندازی برادزاده اش به سوی او انجامید و با دو گلوله زخمی اش ساخت وهیچکس هم شُوَندش(علت) را ندانست ، ژول ورن به دنباله کار خود در شورای شهر آمین که از چندی پیش به آن سرگرم بود ، پرداخت این جور به نگر می‌رسد که شخصیت اَواره ای(اداری) و نویسندگی وی ناهمسازی ندارند و بخوبی یکدیگر را می‌پذیرند. در یال ۱۸۹۲ به خواهرانش می‌نویسد: پاریس دیگر مرا نخواهد دید. زیست نامه نویسهای ژول ورن او را در سالهای ۱۹۰۵ - ۱۸۸۴ خاموش افسرده و سرخورده گواشیده اند(توصیف) و این برداشت را از یکی از نامه‌هایی که برای خواهرش فرستاده بدست آورده‌اند: «هر جور خوشی و شادی برایم برنتافتنی شده و شخصیت و منش من به هماد(کل) دگریده(تغییر کرده) و کوفت‌هایی بر من راه یافته که هرگز از آن رهایی نخواهم یافت.» هرچند که با پشتیبان جویی به نوشته‌های دیگر وارونهٔ این دیدمان رفتاری نیز اورده شده‌است.زیرا او تا واپسین دمی که توانا به گرفتن کِلک بود از تکاپو دست بر نداشت . حتی یک بار در نزد نویسنده ایتالیا یی دوآمی چیس گفته بود: زمانیکه من کاری ندارم، میسَُهم (احساس میکنم) که زندگی از هستی ام رخت بر بسته‌است. او همچنان به خواندن نوشته‌های ادگار آلن پو که بسیار به آن دلبسته بود نوشتن دراز داستان نامدارش هیولای یخ بسته(ابوالهول یخ‌ها) دنباله می‌داد و تا ۲۴ مارس ۱۹۰۵ که به همیشگی(ابدیت) میپیوندد ده نسک دیگر می نویسد. ژول ورن در ۲۴ مارس ۱۹۰۵ بر اثر بیماری دیابت ، در شهر آمیین درگذشت.
[[رده:نویسندگان اهل فرانسه]]