سید روحالله خمینی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات افزودن: pl:Ruhollah Chomeini |
جز ربات: زیباسازی |
||
خط ۲:
آیت الله '''[[w:سید روحالله خمینی|سید روحالله خمینی]]''' ([[W:۳۰ شهریور|۳۰ شهریور]]، [[W:۱۲۸۱|۱۲۸۱]] - [[W:۱۳ خرداد|۱۳ خرداد]]، [[W:۱۳۶۸|۱۳۶۸]]) ملقب به امام خمینی، مرجع تقلید شیعه، رهبر انقلاب اسلامی ایران ۱۳۵۷ و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران.
== دارای منبع ==
<!--
راهنمایی:
خط ۱۲:
-->
=== ولایت فقیه ===
* «روحانیت بیشتر از این در اسلام اختیارات دارند و آقایان برای اینکه با این روشنفکرها مخالفت نکنند، یک مقدار کوتاه آمدند. این که در قانون اساسی است، این بعضی شئون ولایت فقیه است نه همه شئون آن ... مسئله بالاتر از این است»
** منبع:
* «رئیسجمهور منتخب مردم، اگر از طرف ولیفقیه نصب نشود طاغوت است»
** منبع:
* «ولایت مطلقه نه در چارچوب احکام فرعیه اولیه و ثانویه الهیه محصور است و نه در محدوده قانون اساسی اسیر و نسبت به هر دو امر مطلق است نه مقید»
** منبع:
* «اگر فقیهی بخواهد زورگویی کند، از ولایت ساقط میشود.»
** منبع: ''صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۲۹ و ۱۷۴؛ ج ۱، ص ۳۱، ج ۱۰، صفحهٔ ۸۹ و ۲۹.''<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8802140450| عنوان = ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه سید روحالله خمینی و قرائتهای گوناگون| تاریخ بازدید = ۲۰ شهریور ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = فارس نیوز | زبان = فارسی}}</ref>
* «اگر ولیّ فقیه، یک کلمه دروغ بگوید یک قدم بر خلاف بگذارد، آن ولایت را دیگر ندارد.»
** منبع: ''صحیفه نور، ج ۱۱ ص ۳۷.''<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8802140450| عنوان = ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه سید روحالله خمینی و قرائتهای گوناگون| تاریخ بازدید = ۲۰ شهریور ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = فارس نیوز | زبان = فارسی}}</ref>
* «اگر فقیه یک گناه صغیره هم بکند، از ولایت ساقط میشود.»
** منبع: ''صحیفه نور، ج ۱۱ ص ۳۷.''<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8802140450| عنوان = ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه سید روحالله خمینی و قرائتهای گوناگون| تاریخ بازدید = ۲۰ شهریور ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = فارس نیوز | زبان = فارسی}}</ref>
* «اگر جمهوری، اسلامی باشد که دیگر واضح است. برای اینکه اسلام برای آن کسی که سرپرستی برای مردم می خواهد بکند، ولایت بر مردم دارد؛ یک شرایطی قرار داده است که وقتی یک شرطش نباشد، خود به خود ساقط است، تمام است، دیگر لازم نیست که مردم جمع بشوند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفهٔ نور، ج ۳، ص ۱۴۱-۱۴۲.
* «فقیه نمیخواهد به مردم زورگویی کند، اگر فقیهی بخواهد زورگویی کند، این فقیه دیگر ولایت ندارد.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۲۹.
* «اگر بگوییم امام معصوم راجع به طلاق همسر یک مرد، یا فروختن و گرفتن مال او، گرچه مصلحت عمومی هم اقتضا نکند، ولایت دارد، این دیگر در مورد فقیه صادق نیست و او در این امور ولایت ندارد.»
** منبع: سید روحالله خمینی، شئون و اختیارات ولی فقیه، ص ۶۶.
* «و وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر که ... گمان ننمایند که رهبری فی نفسه برای آنان تحفه ای است ومقام والایی ، بلکه وظیفه سنگین و خطرناکی است که لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد، ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهار در جهان دیگر در پی دارد.»
** منبع: وصیتنامهٔ سید روح الله خمینی.
=== جمهوری اسلامی ===
* «ما خواستار جمهوری اسلامی میباشیم. جمهوری، فرم و شکل حکومت را تشکیل میدهد و اسلامی یعنی محتوای آن فرم، که قوانین الهی است.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفهٔ نور، ص ۱۵۷.
* «در جمهوری اسلامی، زمامداران مردم نمیتوانند با سوء استفاده از مقام، ثروت اندوزی کنند و یا در زندگی روزانه امتیازی برای خود قائل شوند. باید ضوابط اسلامی را در جامعه و در همه سطوح به دقت رعایت کنند و حتی پاسدار آن باشند. دقیقاً باید به آرای عمومی در همه جا، احترام بگذارند. هیچ گونه تسلط و یا دخالت اجانب را در سرنوشت مردم، نباید بپذیرند. مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند. هرگونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم در صورتی که مصالح مردم را به خطر نیندازند آزادند و اسلام در تمامی این شئون حد و مرز آن را تعیین کردهاست.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفهٔ نور، ج ۴، ص ۲۶۶.
* «حکومت اسلامی… حکومت استبدادی نیست که رئیس دولت مستبد و خودرأی باشد، مال و جان مردم را به بازی بگیرد و در آن بدلخواه دخل و تصرف کند، هرکس را ارادهاش تعلّق گرفت بکشد و به هر که خواست انعام کند و به هر که خواست تیول بدهد، اموال و املاک ملت را به این و آن بخشد. رسول اکرم(ص) و حضرت امیرالمؤمنین(ع) و سایر خلفا هم چنین اختیاراتی نداشتند.»
** منبع: سید روح الله خمینی، کتاب ''ولایت فقیه''، ص ۳۲ـ۳۳؛ سید روح الله خمینی، کتاب البیع، ج ۲، ص ۴۶۱.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8802140450| عنوان = ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه سید روحالله خمینی و قرائتهای گوناگون| تاریخ بازدید = ۲۰ شهریور ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = فارس نیوز | زبان = فارسی}}</ref>
=== نقش ملت ===
* «ما تابع آراء ملت هستیم، ملت هر طوری رأی داد، ما هم از آنها تبعیت میکنیم.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، ج ۴، ص ۱۸۱.
* «مردم یکی را تعیین میکنند برای این که رئیس جمهور باشد، ما هم رأی مان را علناً به مردم اظهار میکنیم که آقا، آن که من میخواهم این است. شما میل دارید به این رأی بدهید، میل ندارید خودتان آزادید... آراء عمومی نمیشود خطا بکند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، ج ۴، ص ۱۲۲.
* «تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جایز نیست.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، ج ۱۴، ص ۱۰۹.
* «برحسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده... جنابعالی را مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، ج ۴، ص ۲۷.
* «میزان رأی ملت است.»
** منبع: سید روحالله خمینی، ولایت فقیه حکومت صالحان زمین، ص ۴۷.
* «این مردم هستند که باید افراد کاردان و قابل اعتماد خود را انتخاب کنند و مسئولیت امور را به دست آنان بسپارند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، ج ۲، ص ۲۷۰.
* «یک مجلس ملی مرکب از منتخبین واقعی مردم امور مملکت را اداره خواهند کرد.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، ج ۲، ص ۲۵۵.
* «آرای ملت حکومت میکند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، ج ۱۴، ص ۱۰۹.
* «ملت هم طوری رأی داد، ما هم از آن تبعیت میکنیم.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، ج ۴، ص ۱۸۱.
* اگر یک ملتی رأی دادند - ولو تمامشان - به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی [ است؟] ملت ۵۰ سال پیش از این، سرنوشت ملت بعد را معین میکند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. ما در زمان سابق - فرض بفرمایید که زمان اول قاجاریه - نبودیم؛ اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه به واسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم - ما فرض کنیم که - رأی مثبت دادند اما رأی مثبت دادند بر آغا محمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها میآیند؛ در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمد شاه بود، هیچیک از ما زمان آغا محمد خان را ادراک نکرده؛ آن اجداد ما که رأی دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رأی دادند که زمان ما احمد شاه سلطان باشد؟ سرنوشت هر ملت دست خودش است.<ref>[http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=44908 سخنرانی روحالله خمینی در بهشت زهرا در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷]</ref>
<!-- *«سپاه باید پشت مردم باشد. اصل مردمند. ارتش هم باید پشت مردم باشد. ارتش وسپاه باید بگویند: جانم فدای مردم. اگر بگوید جانم فدای رهبر انحراف است. اصل مردمند. رهبر هم جانش فدای مردم است. ما همه برای مردمیم. سپاه باید از حقوق مردم دفاع کند. پشتیبان مردم باشد. اگر بگوید جانم فدای رهبر که این میشود همان زمان شاه. پس مردم برای چی انقلاب کردند؟»
**منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، جلد ۳، پاراگراف ۱۳۲.
-->
=== قانونمداری ===
* «ما یک حکومتی میخواهیم که روی مصالح این ملت کار کند... ما میخواهیم یک حکومتی باشد که لااقل تابع قانون باشد، تبع قانون اسلام باشد، تبع قانون مجعوله صحیح باشد.»
** منبع: سید روحالله خمینی، کوثر، ج دوم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار سید روحالله خمینی، ۱۳۷۳، ص ۲۵۱.
* «ما میگوییم حکومت اسلام... یک حکومت باشد که برای قانون متواضع باشد، یعنی سر پیش قانون فرود بیاورد، قانون هر چه گفت، قبول کند، نه این که قانون برای مردم عادی باشد و قدرتمندها از قانون مستثنی باشند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، کوثر، ج دوم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار سید روحالله خمینی، ۱۳۷۳، ص ۱۵۴.
* «نقض قانون اساسی سند عقب افتادگی است.»
** منبع: نهضت سید روحالله خمینی، سید حمید روحانی، ج ۲، صص ۲۱۹-۲۱۷.
* «حکومت قانون است، قانون به خدا، یعنی حاکم، یعنی شخص اول مملکت، اگر یک کسی چیزی داشته باشد، شکایتی داشته باشد از او، پیش قاضی میرود و او را حاضرش میکنند و او هم حاضر میشود، چنانچه شد. حضرت امیر این کار را کرد. ما هم یک همچو حکومتی میخواهیم.»
** منبع: سید روحالله خمینی، کوثر، ج دوم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار سید روحالله خمینی، ۱۳۷۳، ص ۲۰۳.
* «همه طبق قانون اساسی حرکت کنیم.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۵۷.
* «همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید، ولو برخلاف رأی شما باشد. باید بپذیرید، برای اینکه میزان اکثریت است... من هم ممکن است با بسیاری از چیزها، من که یک طلبه هستم، مخالف باشم. لکن وقتی قانون شد [تصویب] خوب، ما هم میپذیریم. بعد از اینکه یک چیزی قانونی شد دیگر نق زدن در آن، اگر بخواهد مردم را تحریک بکند، مفسد فی الارض است؛ و باید با او دادگاهها عمل مفسد فی الارض بکنند. و اگر نه، رأی میدهد آرام. با رأی آرام هیچ کس مخالف نیست. شما میگویید که نخیر، اینکه گفتند اینها اشتباه کردند؛ ولی ما در مقام عمل قبول داریم. رأیمان این است که اینجوری نیست؛ اما در عمل ملتزم هستیم. این هیچ مانعی ندارد. البته مسائل اگر مسائل اسلامی باشد، اگر در رأی هم مخالف باشید، باید تو سرتان زد! اما اگر یک مسائل سیاسی هست، مسائل [دیگر] هست، میگویید اینها اشتباه کردهاند، بسیار خوب، ممکن است یک میلیون جمعیت هم اشتباه بکنند؛ این اشکال ندارد؛ اما در عین حالی که اعتقادتان این است که اینها اشتباه کردهاند، در عین حال باید بپذیرید. چاره ندارید. شما هم که وکیل شدید فرض کنید از تهران یا از جای دیگر، خوب، عده کثیری میگویند که این لیاقت نداشته است! این نباید، خوب نبود بشود، اما حالا که اکثریت شد، پذیرفتهاند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۶ خرداد ۱۳۶۰.
=== لزوم انتقاد به عملکرد مسئولین ===
* «هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد و در غیر این صورت اگر بر خلاف وظیفه اسلامی خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداری معزول است.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، ج ۴، ص ۱۹۰.
* «البته ماها نباید گمان کنیم که ما هرچه میگوییم و میکنیم، کسی را حق اشکال نیست.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۷۰.
* «حق هم همین است، باید دخالت در امور بکنند، اگر دیدید من کج میروم، به من بگویید کج نرو.»
** منبع: سید روحالله خمینی، روزنامه کیهان: ۱۱/۴/۱۳۶۰.
=== میرحسین موسوی ===
* «آقای مهندس موسوی را شخصی متدین و متعهد و در وضع بسیار پیچیده کشور، دولت ایشان را موفق میدانم.»
** <small>[[سید روحالله خمینی]]، ''صحیفه امام''، ج ۱۹، ص ۳۹۳.</small>
* «از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگذار شبهات و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بیشائبه و طاقت فرسای شما را خصوصا در مسأله جنگ خدشه دار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی میدانم و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمیکنم و الان نیز شما را تأیید و حمایت میکنم.»
** <small>[[سید روحالله خمینی]]، ''صحیفه امام''، ج ۲۱، ص ۲۰۰.</small>
* «امید است با درایت و تقوا و تعهدی که در شما سراغ دارم به تمامی امور این حماسه سازان و شهیدان زنده انقلاب رسیدگی کامل گردد.»
** <small>[[سید روحالله خمینی]]، ''صحیفه امام''، ج ۲۱، ص ۲۰۰.</small>
* «جناب آقای موسوی، آنانکه در مقابل شما ایستادهاند، توانایی اداره یک نانوایی را هم ندارند.»
** <small>[[سید روحالله خمینی]]، ''صحیفه نور''، جلد ۲۱، صفحه ۱۹۹.</small>
=== عدم مداخلهٔ نظامیان در سیاست ===
* «وظیفه هر نظامی و هر پادگان این است که در امور سیاسی حکومت [دخالت] نکند؛ برای اینکه سرباز اگر وارد شد در امور سیاسی، سربازیش را از دست میدهد. یک سربازی که افکارش را متوجه بکند به اینکه کی جلو باشد، کی عقب باشد، چه جور بشود، فلان گروه چه بشود، فلان گروه چه بشوند، این دیگر «سرباز» اسمش نیست؛ این یک آدم سیاسی است که کلاه سربازی را غصب کرده! باید شما همه توجه کنید، سران این ارتش و همه قوای مسلح باید موظف باشند به اینکه حفظ کنند تمام ارتش را از اینکه وارد در امور سیاسی بشود»
** منبع: ''سید روحالله خمینی در خرداد ماه سال ۱۳۶۰''
* «همه دنیا که دنبال این هستند که ارتششان از امور سیاسی کنار باشد، آنها یک چیزی میفهمند که میگویند این را- ما که میخواهیم که سپاه و ارتش جنداللَّه باشند و دسته بندی نداشته باشند و جهات سیاسی را کنار بگذارند، برای این است که اگر جهات سیاسی و مناقشات سیاسی در سپاه رفت و در ارتش رفت، باید فاتحه این سپاه و ارتش را ما بخوانیم... در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهیها هم باز صحبت هست. خوب! انتخابات در محل خودش دارد میشود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا کنند؟ برای سپاه جایز نیست این. برای ارتش جایز نیست این. سپاهی را از آن تعهدی که دارد، از آن مطلبی که به عهده اوست باز میدارد و همینطور ارتش را.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی در مرداد ماه سال ۱۳۶۳''
* «وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همانطور که مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبههها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفه شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که- بی اشکال به تباهی کشیده میشوند- و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند. و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد.»
** منبع: ''وصیت نامه سیاسی- الهی سید روح الله خمینی''
* «برای سپاهیها جایز نیست که وارد بشنود به دستهبندی و آن طرفدار آن یکی، آن یکی طرفدار آن یکی، به شما چه ربط دارد که در مجلس چه میگذرد؟ در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهیها باز صحبت است. خب! انتخابات در محل خودش دارد {انجام} میشود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا کنند؟ برای سپاه جایز نیست این. برای ارتش جایز نیست این. سپاهی را از آن تعهدی که دارد، از آن مطلبی که به عهدهاوست باز میدارد و همینطور ارتش را. و ما در گفتارمان، در کردارمان که در محضر خدای تبارک و تعالی واقع است باید فکر بکنیم.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی، صحیفهٔ امام، ج ۱۹، ص ۱۲.''
=== روحانیت ===
* «از سخنان ما تا اینجا نتیجه گرفته شد که روحانی نباید به شغل دیگری غیر از روحانیت که بسط تقوی و توحید و پخش و تعلیم قانونهای آسمانی و تهذیب اخلاق تودهاست بپردازد و وظیفه مردم خصوصا دولت آن است که در بسط نفوذ آنان جدیت و کوشش کنند که با این قوه حفظ استقلال مملکت و عظمت کشور در مقابل سیاستهای خارجی و حفظ امنیت و آرامش در داخل کشور بهتر و بالاتر از هر قوه میتوان کرد... تجزیه روحانیت از دولت مثل جدا کردن سر از بدن است.»
** کشف الاسرار نوشته سید روحالله خمینی، صفحه ۲۰۸.
* «ما هرگز نمیگوییم که این طبقه (روحانیت) یکسره خوب و منزهند و برای اصلاح آنها نباید قدمی برداشت. اینها هم مثل سایر طبقات خوب و بد دارند و بدهای آنها از همه بدها فساد و ضررشان بیشتر است چنانچه خوبهای آنها از تمام طبقات نفعشان هم برای مردم و هم برای کشور و استقلال آن بیشتر و بالاتر است.»
** کشف الاسرار نوشته سید روحالله خمینی، صفحه ۲۰۵.
* «ملت میخواهد که قوانین اسلام در این مملکت پیاده بشود. ملت این همه زحمت کشیدهاست که دین اسلام را برقرار کند در یک مملکتی که صدها سال و در این اخیر پنجاه سال کوشش شد به اینکه اسلام را کنار بگذارند؛ کوشش شد به اینکه روحانیت را کنار بگذارند و تضعیف کنند. ملت روحانیت را به تبع اسلام میخواهد. اگر -خدای نخواسته- روحانی هم برخلاف اسلام بکند، آن هم یک ساواکی است. فرقی نمیکند. بدتر از ساواکی هم هست ! این معناها را از گوشهایشان بیرون کنند آقایان که این مردم دیگر از جمهوری اسلامی کنار رفتهاند. خیر، شماها کنار رفتهاید. شما خودتان راعلاج کنید.»
** دیدار با نمایندگان مجلس، جماران ۶ خرداد ۱۳۶۰.
=== مرجعیت ===
* «مراجع اسلام، شطر کلمهای اهانت بکند کسی به یک نفر از مراجع اسلام، بین او و خدای تبارک و تعالی ولایت منقطع میشود. کوچک فرض میکنید؟ فحش دادن به مراجع بزرگ ما را کوچک فرض میکنید؟ اگر به واسطه بعضی از جهالتها لطمهای بر این نهضت بزرگ وارد بشود، معاقَبید پیش خدای تبارک و تعالی؛ توبهتان مشکل است قبول بشود، چون به حیثیت اسلام لطمه وارد میشود.»
** صحیفه امام، ج۱، ص ۳۰۷.
* «اگر یکوقت اختلاف اجتهاد در کار باشد؛ مثل سایر مسائل شرعیه اختلاف اجتهاد در کار باشد، بچهها و جوانها نباید دخالت بکنند؛ خطرناک است؛ دشمن بیدار است. گمان نکنید که فحش به یک نفر است؛ فحش به یک جامعه اسلامی است؛ اهانت به یک جامعه اسلامی است.»
** صحیفه امام، ج۱، ص ۳۰۷.
* «من که اینجا نشستهام دست تمام مراجع را میبوسم؛ تمام مراجع اینجا، نجف، سایر بلاد، مشهد، تهران، هر جا هستند، دست همه علمای اسلام را من میبوسم.»
** صحیفه امام، ج۱، ص ۳۰۷.
* «همه باید شکر این نعمت را بگزاریم که یک همچو مراجع بزرگ داریم؛ متشکر باشیم از خدا که یک همچو افراد برجسته داریم؛ قدردانی کنیم از آنها؛ عزت آنها، عزت اسلام است؛ اهانت به آنها اهانت به اسلام است. توجه داشته باشید، مبادا یکوقت خدای نخواسته، یک اهانتی به یک مسلمی، یک اهانتی به یک مرجعی، یک اهانتی به یک مؤمنی بشود که خدای تبارک و تعالی راضی نیست؛ و من میترسم که یکوقت خدای تبارک و تعالی ما را اخذ بکند، اخْذَ عزیزٍ مُقتدرٍ.»
** صحیفه امام، ج۱، ص ۳۰۸.
* «از این جهت توفیق همه علمای اسلام را در خدمت به اسلام از خدای تبارک و تعالی درخواست دارم. خداوند تمام مراجع اسلام را در ظل حمایت خودش حفظ کند. سایه تمام مراجع اسلام را بر سر مسلمین و بر سر همه ما مستدام بدارد.»
** صحیفه امام، ج۱، ص ۳۰۸.
* «و در این فرصت، لازم است از طبقه جوان تقاضا کنم که نسبت به ساحت محترم مراجع و روحانیون، احترامات لایقه را مراعات نمایند. جوانان عزیز آگاهند که در این وقت حساس که نهضت اسلامی به نتیجه نزدیک میشود، هیچ امری از اختلاف کلمه خطرناکتر نیست، و در شکوفایی نهضت، هیچ چیز مؤثرتر از حفظ وحدت کلمه و ابقای صفوف مبارزه نخواهد بود.»
** صحیفه امام، ج۱، ص ۳۰۸.
* «و اعلام میکنم که اهانت به مراجع معظم و تمثال شریف آنان، حرام و مخالف رضای خداست. و اعلام میکنم که اگر کسی این عمل شنیع را بکند از ملت نیست و از عمال اجانب و دستگاه جبار است. باید عموم ملت هوشیار باشند. والسلام علیکم و رحمة اللَّه.»
** صحیفه امام، ج۵، ص: ۴۹۳.
* «من اکیداً از همه ملت شریف میخواهم که از مطالبی که باعث اختلاف و بهره برداری دشمن است احتراز کنید و به مراجع عظیم الشأن و علمای اعلام احترام گذارید.»
** صحیفه امام، ج۱۱، ص ۱۶۹.
* «فحش دادن به مراجع بزرگ ما را کوچک فرض مىکنید؟ اگر به واسطه بعضى از جهالتها لطمهاى بر این نهضت بزرگ وارد بشود، معاقَبید پیش خداى تبارک و تعالى؛ توبهتان مشکل است قبول بشود، چون به حیثیت اسلام لطمه وارد مىشود. مىشود که این اشخاصى که ریششان را در اسلام سفید کردهاند، اینها خداى نخواسته بر خلاف مصالح اسلام عملى بکنند؟ نمىشود آقا. اگر یکوقت اختلاف اجتهاد در کار باشد؛ مثل سایر مسائل شرعیه اختلاف اجتهاد در کار باشد، بچهها و جوانها نباید دخالت بکنند؛ خطرناک است؛ دشمن بیدار است. گمان نکنید که فحش به یک نفر است؛ فحش به یک جامعه اسلامى است، اهانت به یک جامعه اسلامى است، وَهْن وارد شدن بر یک جامعه اسلامى است.»
** صحیفه امام، ج۱، ص ۳۰۸.
* «و به جامعه محترم روحانیت خصوصاً مراجع معظم، وصیت میکنم که خود را از مسائل جامعه خصوصاً مثل انتخاب رئیس جمهور و وکلای مجلس، کنار نکشند و بیتفاوت نباشند.»
** صحیفه امام، ج۲۱، ص ۴۲۰.
=== دیدگاهها دربارهٔ مراجع تقلید و روحانیان ===
;حسینعلی منتظری:
* «همه میدانند که شما حاصل عمر من بودهاید؛ و من به شما شدیداً علاقه مندم.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی، صحیفهٔ امام، جلد ۲۱، صفحهٔ ۳۳۳.'' در تاریخ ۸ فروردین ۱۳۶۸.
** <small>توجه: سید روحالله خمینی این گفته را پس از پذیرش استعفای منتظری گفته است.</small>
* «من صلاح شما و انقلاب را در این میبینم که شما فقیهی باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند. از پخش دروغهای رادیو بیگانه متأثر نباشید. مردم ما شما را خوب میشناسند، و حیلههای دشمن را هم خوب درک کردهاند که با نسبتِ هر چیزی به مقامات ایران کینه خود را به اسلام نشان میدهند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی، صحیفهٔ امام، جلد ۲۱، صفحهٔ ۳۳۵.'' در تاریخ ۸ فروردین ۱۳۶۸.
** <small>توجه: سید روحالله خمینی این گفته را پس از پذیرش استعفای منتظری گفته است.</small>
* «جنابعالی ان شاء اللَّه با درس و بحث خود حوزه و نظام را گرمی میبخشید.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی، صحیفهٔ امام، جلد ۲۱، صفحهٔ ۳۳۳.'' در تاریخ ۸ فروردین ۱۳۶۸.
** <small>توجه: سید روحالله خمینی این گفته را پس از پذیرش استعفای منتظری گفته است.</small>
;یوسف صانعی:
* «بنا بر اصل نود و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی که به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوّبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام شورای نگهبان تشکیل میشود که انتخاب شش نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز از این شورا به عهده این جانب میباشد، لذا جناب عالی را به عنوان یکی از شش فقیه، به عضویت شورای نگهبان منصوب مینمایم. از خداوند متعال، موفقیّت هر چه بیشتر شما را امیدوارم.»
** منبع: ''حکم روح الله خمینی خطاب به یوسف صانعی''، ۱ اسفند ۱۳۵۸.<ref name=sanei>{{یادکرد وب| نشانی = http://saanei.org/?view=01,01,14,7,0| عنوان = عنایت حضرت سید روحالله خمینی(قدس سره) و مسئولیتهای اجرایی| تاریخ بازدید = ۱۸ آذر ۱۳۸۸| تاریخ =| ناشر = پایگاه اطلاعرسانی یوسف صانعی | زبان = فارسی}}</ref>
* «و حالا ما میخواهیم این رنج را به گردن آقای آقا شیخ یوسف صانعی به عنوان دادستان کل [بگذاریم] و معرّفی کنم به آقایان; و من آقای صانعی را مثل یک فرزند بزرگ کردهام. آقای صانعی وقتی که سالهای طولانی در مباحثاتی که ما داشتیم تشریف میآوردند، ایشان، بالخصوص میآمدند با من صحبت میکردند و من حظّ میبردم از معلومات ایشان و ایشان، یک نفر آدم برجستهای در بین روحانیون است و مرد عالمی است.»
** منبع: بیانات سید روح الله خمینی در دیدار با رئیس دیوان عالی کشور و قضات شورای عالی قضایی و شعب دیوان عالی کشور، ۱۹ دی ۱۳۶۱.<ref name=sanei></ref><ref>صحیفهٔ امام، ج ۱۷، ص ۲۳۱.</ref>
* «از رفتن آقای صانعی، متاسّف و متاثّرم. امیدوارم ایشان در هر کجا که باشند، فرد مؤثّری باشند. از زحمات و کوششهای ایشان، تشکّر و قدردانی میکنم. من ایشان را سالهای طولانی است که میشناسم. او مردی عالم، متعهّد و فعّال است.»
** منبع: ''بیانات سید روحالله خمینی پس از استعفای یوسف صانعی''، ۱۶ تیر ۱۳۶۴.<ref name=sanei></ref><ref>صحیفهٔ امام، ج ۱۹، ص ۳۰۹.</ref>
* «...مسئله دادستانی که همه میدانید از امور بسیار مشکل و حسّاس است و آقای صانعی که مردی فاضل و عالم است و سالها او را از نزدیک میشناسم و او را عنصری فعّال و خوب میدانم، تا به حال این سمت را داشتند که از زحمات ایشان تشکّر میکنم.»
** منبع: ''بیانات سید روحالله خمینی''، ۱۸ تیر ۱۳۶۴.<ref name=sanei></ref><ref>صحیفهٔ امام، ج ۱۹، ص ۳۱۱.</ref>
=== حکومت پهلوی و مبارزات انقلاب ===
* «عجب است که دستگاه بی پروا ادعا دارد که قاطبه ملت با اوست و از پشتیبانی اکثریت قاطع برخوردار است، با این وصف در تمام شهرستانها، قراء و قصبات به دست و پا افتاده و با ارعاب و تهدید ملت، خفقان ایجاد میکند. اگر این ادعا صحیح است، ملت را این چند روز به حال خود واگذارند تا از پشتیبانی مردم متمتع شده، موافقت شش میلیونی به همه ملل جهان ظاهر، والا اشاعه اکاذیب برای تشویش افکار عامه برخلاف مصالح اسلام و مملکت، جرم و قابل تعقیب است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۴۲.
* «ایشان برخلاف قوانین بین المللی دنیا عمل کردهاست: دنبال این معنی که مردم آرام گفتند ما شما را نمیخواهیم، چماقدار کشیده، ارتشش را و - نمیدانم - قوای انتظامی اش و همه را وادار کرده به اینکه مردم را بزنند، و به اسم مثلا چماق به دستها و...بیایند توی راه، توی شهرها بگویند «جاوید شاه»! خوب این معنا واقع شدهاست که مردم آرام گفتند نه، و ایشان کتک زده مردم را، ایشان کشته از مردم، ایشان خانههای مردم ریخته، با مسلسل توی خانهها هم حمله کردند، مساجد را آتش زدند، این همه وحشیگری را کردند؛ شما میفرمایید که بعد از همه این وحشیگریها شما ایشان را بازپشتیبانی کردید و میگویید آنهایی که میگویند که چرا این کارها میشود، آنهایی که تظاهر آرام کردند، آنها خلاف میگویند! اینها میزان ندارد حرفهایشان ! حرف ما این است، حرف شما آن است، کدام میزان ندارد؟ هر عاقلی بشنود این دوتا را، کدام را میگوید بی میزان است؟ میزان حقوق بشری است که حقوق بشر میگوید که همه افرادیک ملتی آزادند در اینکه عقاید خودشان را بگویند، در اینکه سرنوشت خودشان را خودشان تعیین بکنند؛ مردم ایران این را میگویند، شما خلاف این را میگویید، کدام یکی مطابق میزان است؟ کدام ما بی میزان صحبت میکنیم؟! شما میگویید که شماها مردم را به کشتن دادید! معاویه هم همین حرف را میزد، منتها او حرفش منطقی تر از شمابود. معاویه هم میگفت که حضرت امیر او را فرستاده جنگ، وقتی فرستاد جنگ ماکشتیمش ؛ پس او کشتهاست. مثل اینکه یک مظلومی توی راه بیاید و داد بزند از ظلم یک کسی، او بکشدش و بعد بگوید نه، این مظلوم خودش خودکشی کرده برای اینکه خوب چرا داد کرد؟! مردم ایران چرا فریاد میزنند؟! بگذار هرچه توسری دارند بخورند و فریاد نکنند! آقای کارتر این را میفرمایند که هرچه توی سرتان زدند، هر کاری کردنداینها، شما حرف نزنید برای اینکه اگر حرف بزنید کشته میشوید! پس خودتان، خودتان را به کشتن دادید! این صحیح است که یک ملتی سی میلیونی، سی و چند میلیونی کتک بخورد، خیانت ببیند، جنایت ببیند، سلب آزادیها را ببیند، اختناقها را ببیند، اگر صدایش درآمد که آقا چرا توی سر من میزنی، میکشند او را؟! پس این تقصیر خودش است که میگوید چرا! این منطق آقا است! ما منطق و میزان داریم نه کارتر!»
** منبع: ''سید روحالله خمینی، صحیفهٔ امام، جلد پنجم، صفحهٔ ۲۴۷ تا ۲۴۸، به تاریخ ۲۵ آذر ۱۳۵۷.''
* «حالا میآییم سراغ دولتهایی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلسهایی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت الا بعضی از زمانها آن هم نسبت به بعضی از وکلا، مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا. شما الان اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سوال میکنم که آیا این وکلایی که در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا، شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید، اکثر این مردم میشناسند این افرادی را که به عنوان مجلس و به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند، یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم. مجلسی که بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس، مجلس غیرقانونی است. بنابراین اینهایی که در مجلس نشستهاند و مال ملت را گرفتهاند به عنوان اینکه حقوق هر فرض کنید که وکیلی اینقدر است، این حقوق را حق نداشتند بگیرند و ضامن هستند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرا، به تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.''
* «اما فرج و پیروزی حق بر باطل، از آن نزدیکتر است. و از این پس جا دارد که همه کارهای خود را تعطیل کنیم- نه برای همیشه- که به همین زودی ظالم جبار سرنگون میشود. در بازکردن مغازهها و کارخانهها عجله نکنید. در تقویت روحیه و ایمان کسانی که ضعیفند بکوشید که روزی دست خداست. چند روز تعطیل کسب و کار برای رضای خدا کسی را از گرسنگی نمیکشد. عزت و ثروت دست خداست. از مرگ نترسید که حیات و ممات به دست خداست. تعطیل را ادامه دهید که فرج نزدیک است.»
** منبع: سید روحالله خمینی، ۲۱ شهریور ۱۳۵۷.
* «مردم آرام گفتند نه و ایشان کتک زده مردم را، ایشان کشته از مردم، ایشان خانههای مردم ریخته، با مسلسل توی خانهها هم حمله کردند، این همه وحشیگری کردند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، آذر ۱۳۵۷، صحیفه نور، ج۵، ص۲۴۷.
;واکنش نسبت به لایحهٔ کاپیتولاسیون:
* «انا للّه و انا الیه راجعون عید ایران را عزا کردند من تاثرات قلبی خودم را نمیتوانم اظهار کنم. قلب من در فشار است. این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیدهام خوابم کم شدهاست [گریه حضار]. ناراحت هستم [گریه حضار]. قلبم در فشار است [گریه حضار]. با تاثرات قلبی روزشماری میکنم که چه وقت مرگ پیش بیاید [گریه شدید حضار]. ایران دیگر عید ندارد [گریه حضار]. عید ایران را عزا کردهاند [گریه حضار]، عزا کردند و چراغانی کردند [گریه حضار]، عزا کردند و دسته جمعی رقصیدند [گریه حضار]. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند، و باز هم چراغانی کردند، پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم این چراغانیها را منع میکردم، میگفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند [گریه حضار]، بالای سر خانهها بزنند، چادر سیاه بالا ببرند. عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند.»
** سید روحالله خمینی، قیام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون و اعلام عزای عمومی، ۴ آبان ۱۳۴۳.<ref>http://www.ayandenews.com/news/14683/</ref>
* «سایر ممالک خیال میکنند که ملت ایران است، این ملت ایران است که اینقدر خودش را پست کردهاست، نمیدانند این دولت ایران است، این مجلس ایران است. این مجلسی است که ارتباط به ملت ندارد، این مجلس، مجلس سرنیزه است! این مجلس چه ارتباطی به ملت ایران دارد. ملت ایران به اینها رای ندادند.»
** سید روحالله خمینی، قیام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون و اعلام عزای عمومی، ۴ آبان ۱۳۴۳.<ref>http://www.ayandenews.com/news/14683/</ref>
* «اعلام خطر! آقا، من اعلام خطر میکنم! ای ارتش ایران، من اعلام خطر میکنم! ای سیاسیون ایران، من اعلام خطر میکنم! ای بازرگانان ایران، من اعلام خطر میکنم! ای علمای ایران، ای مراجع اسلام، من اعلام خطر میکنم! ای فضلا، ای طلاب، ای مراجع، ای آقایان، ای نجف، ای قم، ای مشهد، ای تهران، ای شیراز، من اعلام خطر میکنم! خطردار است.»
** سید روحالله خمینی، قیام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون و اعلام عزای عمومی، ۴ آبان ۱۳۴۳.<ref>http://www.ayandenews.com/news/14683/</ref>
* «هی قرض روی قرض بیاورید؟! هی نوکر بشوید! البته دلار نوکری هم هست! دلارها را شما میخواهید استفاده کنید، نوکریش را ما بکنیم!»
** سید روحالله خمینی، قیام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون و اعلام عزای عمومی، ۴ آبان ۱۳۴۳.<ref>http://www.ayandenews.com/news/14683/</ref>
* «نباید گفت اینها را؟ آن آقایانی که میگویند که باید خفه شد، اینجا هم باید خفه شد؟ اینجا هم خفه بشویم؟ ما را بفروشند و خفه بشویم؟! قرآن ما را بفروشند و خفه بشویم؟ واللّه، گناهکار است کسی که داد نزند، واللّه، مرتکب کبیرهاست کسی که فریاد نکند گریه شدید حضار. به داد اسلام برسید!»
** سید روحالله خمینی، قیام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون و اعلام عزای عمومی، ۴ آبان ۱۳۴۳.<ref>http://www.ayandenews.com/news/14683/</ref>
* «ما زیر چکمه امریکا برویم، چون ملت ضعیفی هستیم؟! چون دلار نداریم؟! امریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از امریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر. همه از هم بدتر، همه از هم پلیدتر.»
** سید روحالله خمینی، قیام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون و اعلام عزای عمومی، ۴ آبان ۱۳۴۳.<ref>http://www.ayandenews.com/news/14683/</ref>
* «ما این قانونی که گذراندند به اصطلاح خودشان قانون نمیدانیم. ما این مجلس را مجلس نمیدانیم. ما این دولت را دولت نمیدانیم. اینها خائنند به مملکت ایران! خائنند!»
** سید روحالله خمینی، قیام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون و اعلام عزای عمومی، ۴ آبان ۱۳۴۳.<ref>http://www.ayandenews.com/news/14683/</ref>
;سخنرانی سید روحالله خمینی در نوفل لوشاتو:
* [سوال:آیا در حکومت اسلامی، مارکسیستها آزادی عقیده و آزادی بیان عقیده دارند؟ آیا درحکومت اسلامی مارکسیستها آزادی انتخاب شغل دارند؟] جواب: «در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در هر گونه عقیدهای هستند، ولکن آزادی خرابکاری را ندارند. در اسلام آزادی انتخاب شغل بر هر فردی بر حسب ضوابط قانونی محفوظ است.»
** مصاحبه با سازمان عفو بین الملل، نوفل لوشاتو، ۱۰ نوامبر ۱۹۷۸.
* «مطبوعات درنشر همه حقایق و واقعیات آزادند. هرگونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم درصورتی که مصالح مردم را به خطر نیندازند آزادند و اسلام در تمامی این شئون حد ومرز آن را تعیین کردهاست.»
** مصاحبه با روزنامه پیزا سره، نوفل لوشاتو، ۲ نوامبر ۱۹۷۸.
* «زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت وهمچنین پوشش خود با رعایت موازین آزادند. و تجربه کنونی فعالیتهای ضد رژیم شاه نشان دادهاست که زنان بیش از پیش آزادی خود را در پوششی که اسلام میگوید یافتهاند. ما با سینماهایی که برنامههای آنها فاسد کننده اخلاق جوانان و مخرب فرهنگ اسلامی باشد مخالفیم. اما با برنامههایی که تربیت کننده و به نفع رشد سالم اخلاقی وعلمی جامعه باشد موافق هستیم.»
** مصاحبه با روزنامه گاردین، نوفل لوشاتو، ۱۰ آبان ۱۳۵۷.
* «برای همه اقلیتهای مذهبی آزادی بطور کامل خواهد بود و هر کس خواهد توانست اظهار عقیده خودش را بکند.»
** کنفرانس مطبوعاتی، نوفل لوشاتو، ۹ نوامبر ۱۹۷۸.
* «نه رغبت شخصی من و نه نه وضع مزاجی من اجازه نمیدهند که بعد از سقوط رژیم فعلی شخصاً نقشی در اداره امور مملکت داشته باشنم.»
** مصاحبه با خبرگذاری اسوشیتد پرس، نوفل لوشاتو، ۱۷ نوامبر ۱۹۷۵.
* [سوال: در صورت رفتن شاه، چه نقشی را حضرت آیت الله در حکومت آینده برای خود در نظر دارند؟] جواب: «من برای خودم نقشی جز هدایت ملت و حکومت برعهده نمیگیرم.»
** مصاحبه با تلوزیون NBC، نوفل لوشاتو، ۱۱ نوامبر ۱۹۷۸.
* «من شخصا رئیس جمهوری نخواهم شد و هیچ پست دولتی هم نخواهم پذیرفت. من مانند گذشته به هدایت ملت اکتفا خواهم کرد.»
** مصاحبه با روزنامه لموند، نوفل لوشاتو، ۹ ژانویه
;سخنرانی در بهشت زهرا در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷:
* «آقا بیدار باشید. ملت بیدار باش. ملت بیدار باش. آقا بیدار باشید. کم کم شما را دوباره نکشانند آنجا. از الان، از الان باید این مسائل حل بشود.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «ما در این مدت مصیبتها دیدهایم، مصیبتهای بسیار بزرگ و بعضی پیروزها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بوده، مصیبتهای زنهای جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفلهای پدر از دست داده. من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست دادهاند میافتد، سنگینی در دوشم پیدا میشود که نمیتوانم تاب بیاورم. من نمیتوانم از عهده این خسارات که بر ملت ما وارد شدهاست برآیم، من نمیتوانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد، خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید. من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض میکنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض میکنم. من به جوان هائی که پدرانشان را در این مدت از دست دادهاند تسلیت عرض میکنم. خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبتها برای چه به این ملت وارد شد، مگر این ملت چه میگفت و چه میگوید که از آنوقتی که صدای ملت در آمدهاست تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد.(بخشی از آغاز سخنرانی)»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «ما فرض میکنیم که یک ملتی تمامشان رای داند که یک نفری سلطان باشد، بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رای آنها برای آنها قابل است؛ لکن اگر چنانچه یک ملتی رای دادند (ولو تمامشان) به اینکه اعقاب(=بازماندگان) این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی ملت پنجاه سال (پیش) از این، سرنوشت ملت بعد را معین میکند سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. ملت در صد سال پیش از این، صدوپنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشتهاست و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشتهاست که یک سلطانی را بر ما مسلط کند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «من باید عرض کنم که محمد رضای پهلوی، این خائن خبیث برای ما رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستانهای ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریختهاست که اگر چنانچه بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سالهای طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را میتواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را میتوانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمیتوانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کردهاست، فرهنگ ما را این عقب نگه داشته به طوری که جوانهای ما تحصیلاتشان در اینجا تحصیلات تام و تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی کردند آن هم با این مصیبتها، آن هم با این چیزها، باید بروند در خارج تحصیل بکنند. ما پنجاه سال است، بیشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم لکن چون خیانت شدهاست به ما، از این جهت رشد نکرده، رشد انسانی ندارد، تمام انسانها و نیروی انسانی ما را از بین بردهاست این آدم.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «این آدم(محمدرضاشاه پهلوی) به واسطه نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده، تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیویش بسیاریش فحشاست، مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشد، مراکز فحشاست، اینها دست به دست هم دادند. در تهران مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتابفروشی است، مراکز فساد دیگر الی ماشائاللهاست. برای چه سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم. ما کی مخالفت کردیم با تجدد، با مراتب تجدد مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت خصوصا در ایران، مرکز چیزی که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشاندهاست. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما میدانید که جوانهای ما را اینها به تباهی کشیدهاند و همین طور سایر این جاها. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کردهاند به مملکت ما.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه باشد، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویجات احتیاج دارید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «اینها شما را منحط کردند. اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را میآباد میکنیم و هم آخرت را.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «دنبال این نباشید که فرم غربی پیدا کنید. بیچارگی ما این است که دنبال این هستیم که فرم غربی پیدا کنیم. دادگستری ما دادگستری غربی باشد. قوانین ما قوانین غربی باشد. اینقدر ضعیف النفس نباشید. اینهایی که فرم غربی را به فرم الهی ترجیخ میدهند. اینها از اسلام اطلاع ندارند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «اونهایی که میگن نمیشد اسلام را در این زمان پیاده کرد، برای اینکه اسلام را نشناختهاند، نمیفهمند چی میگن.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «مطبوعات را اصلاح میکنیم. رادیو را اصلاح میکنیم. تلویزیون را اصلاح میکنیم. سینماها را اصلاح میکنیم. تمام اینها به فرم اسلام باید باشد. تبلیغات، تبلیغات اسلامی.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «غرب ما را خوار کرد. غرب روحیات ما را از بین برد. ما را غرب زده کردند. ما غرب زدگی را میزداییم. تمام آثار غرب را، تمام آثار فاسده. تمام اخلاق فاسده غربی را، تمام نظرات باطله غربی را خواهیم زدایید. ما یک مملکت محمدی ایجاد میکنیم.(صلوات بلند و قراء حضار)»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غیر دادند، به آمریکا و غیر از آمریکا دادند، آنی که به آمریکا دادند عوض چه گرفتند عوض، اسلحه برای پایگاه درست کردن برای آقای آمریکا. ما، هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم. آمریکا با این حیله که این مرد هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما برد و برای خودش در عوض پایگاه درست کرد یعنی اسلحه آورده اینجا که ارتش ما نمیتواند این اسلحه را استعمال بکند، باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناسهای آنها باشند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «ما پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب توانست حرف بزند، نه اهل منبر میتوانستند حرف بزنند، نه امام جماعت میتوانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را میتوانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود و الا هم باز نیمه حشاشه او که باقی است، نیمه حشاشه این اختناقی هم باقی است.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «ما میگوئیم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اینها غیر قانونی است واگر ادامه به این بدهند اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند و ما آنها را محاکمه میکنیم.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «من دولت تعیین میکنم، من تو دهن این دولت میزنم، من دولت تعیین میکنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم، من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفتهاست که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگوئید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که میآورند توی خیابانها، از خودشان هست این اشرار، فریاد هم میکنند، از این حرفها هم میزنند لکن ملت این است، این ملت است (اشاره به حضار).»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «می گوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمیشود. خوب واضح است این، یک مملکت دو تا دولت ندارد لکن دولت غیرقانونی باید برود، تو غیرقانونی هستی، دولتی که ما میگوئیم، دولتی است که متکی به آرای ملت است، متکی به حکم خداست، تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را. باید سرجایش بنشیند این آدم و یا اینکه به امر آمریکا و اینها وادار کند یک دستهای از اشرار را این ملت را قتل عام کند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «ما تا هستیم نمیگذاریم اینها سلطه پیدا کنند، ما نمیگذاریم دوباره اعاده بشود آن حیثیت سابق و آن ظلمهای سابق، ما نخواهیم گذشت که محمدرضا برگردد، اینها میخواهند او را برگردانند، بیدار باشید. ای مردم! بیدار باشید، نقشه دارند میکشند، ستاد درست کرده مردیکه در آن جائی که هست، روابط دارند درست میکنند، میخواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه چیزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستی ما به کام آمریکا برود. ما نخواهیم گذاشت، تا جان داریم نخواهیم گذاشت و من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض میکنم بر همه ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آنوقتی که اینها ساقط بشوند و ما به واسطه آرای مردم، مجلس سنا درست بکنیم و دولت اول را، دولت دائمی را (مقصود من از مجلس سنا مجلس موسسان بود، نه مجلس سنا. مجلس سنا اصلش یک حرف مزخرفی است، همیشه بوده.) تعیین بکنیم.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «و من باید یک نصحیت به ارتش بکنم و یک تشکر از یکی از ارکان ارتش، یک قشرهائی از ارتش. اما آن نصحیتی که میکنم این است که ما میخواهیم که شما مستقل باشید، ماها داریم زحمت میکشیم، ماها خون دادیم، ماها جوان دادیم، ماها حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، میخواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد! شما نمیخواهید شما نمیخواهید مستقل باشید. آقای سرلشکر! شما نمیخواهید مستقل باشید، شما میخواهید نوکر باشید من به شما نصحیت میکنم که بیائید در آغوش ملت، همان که ملت میگوید بگوئید، ما باید مستقل باشیم، ملت میگوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای آمریکا و اجنبی باشد، شما هم بیائید، ما برای خاطر شما این حرف را میزنیم، شما هم بیائید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگوئید (ما میخواهیم مستقل باشیم، ما نمیخواهیم این مستشارها باشند.) ما که این حرف را میزنیم که ارتش باید مستقل باشد، جزای ما این است که بریزید توی خیابان خون جوانهای ما را بریزید که چرا میگوئید من باید مستقل باشم ما میخواهیم تو آقا باشی.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
* «و اما تشکر میکنم از این قشرهائی که متصل شدند به ملت، اینها آبروی خودشان را، آبروی کشورشان را، آبروی ملت شان را اینها حفظ کردند. این درجه دارها، همافرها، افسرهای نیروی هوائی، اینها همه مورد تشکر و تمجید ما هستند و همین طور آنهائی که در اصفهان و در همدان و در سایر جاها، اینها تکلیف شرعی، ملی، کشوری خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتیبانی از نهضت اسلامی ملت را کردند ما از آنها تشکر میکنیم و به اینهائی که متصل نشدند میگوئیم که متصل بشوید به اینها، اسلام برای شما بهتر از کفر است، ملت برای شما بهتر از اجنبی است. ما برای شما میگوئیم این مطلب را، شما هم برای خودتان این کار را بکنید، رها بکنید این را، خیال نکنید که اگر رها کردید ما میآئیم شما را به دار میزنیم. این چیزهائی است که شماها یا کسان دیگر درست کردهاند والا این همافرها و این درجه دارها و این افسرها که آمدند و متصل شدند، ما با کمال عزت و سعادت آنها را حفظ میکنیم و ما میخواهیم که مملکت، مملکت قوی باشد، ما میخواهیم که مملکت دارای یک نظام قدرتمند باشد، ما نمیخواهیم نظام را به هم بزنیم، ما میخواهیم نظام محفوظ باشد لکن نظام ناشی از ملت در خدمت ملت، نه نظامی که دیگران سرپرستیاش را بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی در بهشت زهرای تهران، ۱۲ بهمن ۱۳۵۷.
=== اهداف و آرمانهای انقلاب ===
;صدور انقلاب:
* «ما باید به هر قیمت شده باشد، انقلاب خودمان را به تمام ممالک اسلامی و تمام جهان صادر کنیم.»
** منبع: سید روحالله خمینی، پیام به ملت، ۲۲ بهمن ۱۳۵۸.
* «باید در صدور انقلابمان به تمام جهان کوشش کنیم.»
** پیام نوروزی به ملت، اول فروردین ۱۳۵۹.
* «شما ملاحظه میکنید امروز با همه این سختیها و گرفتاریهایی که برای ایران پیش آمده است و یکدل و یکجهت دنیا برخلاف اسلام هست، و به اندازه انگشتان دست، ما در دنیا همراه نداریم، مع ذلک ببینید جلوه اسلام تا کاخهای کرملین هم کشیده شده است، تا کاخهای سفید هم کشیده شده است، در آمریکای لاتین هم رفته است، آفریقا هم رفته است، مصر هم رفته است، ملزم کرده آنها را به اینکه اظهار اسلام بکنند. ما میدانیم که آنها به اسلام اعتقاد ندارند، بلکه مخالفاند، لکن این جلوهای که از ایران منعکس شد به خارج، آنها هم که به اسلام اعتقاد ندارند حالا میگویند اسلام باید باشد، حدود اسلامی باید باشد. این، برکت این جلوهای است که از ایران شده است، نه اینکه آنها مسلمان شدهاند الان.»
** دیدار با رئیس جمهور و مقامات کشور، جماران، ۱۸ مرداد ۱۳۶۳.
=== جنگ ایران و عراق ===
* هر روز ما در جنگ برکتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
=== شورشهای اوایل انقلاب ===
;مجاهدین خلق
;واقعه ۱۳۶۰ آمل
* «ما باید از شهر آمل و مردم فداکار آن تشکر کنیم.»
** منابع:<ref>حماسه مردم آمل، صفحه ۲۲.</ref> <ref>شهر هزار سنگر صفحه ۸۸.</ref>
* «اگر یک عدهای که در جنگل بودند اسلام را فهمیده بودند حمله به آمل نمیکردند.»
** منبع:<ref>حماسه مردم آمل، صفحات ۲۲ </ref>
* «...تمام نیروهایشان را از همه جا جمع کردند و به شهر آمل وحشیانه و غافلگیرانه حمله کردند به امید این که مردم با آنها هستند، پس آمل را میشود فتح کرد و از آنجا شهرهای دیگر، ولی متوجه شدید که چه شد. مردم چنان با آنان به مبارزه پرداختند و توی دهن آنان زدند که نتوانستند حتی برای چند ساعت مقاومت کنند. مخالفت مردم مهم است.»
** منابع:<ref>حماسه مردم آمل، صفحه ۲۲. </ref><ref>شهر هزار سنگر صفحه ۸۸.</ref>
* «این جمله در عین حالی که برای ما تاسف انگیز بود و عدهای از برادرهای ما را از دست ما گرفت لکن فهماند به این دستههای غیر انسانی که اینطور نیست که شما خیال میکنید که اگر یک صدایی بلند کنید مردم با شما هستند.»
** منبع:<ref>حماسه مردم آمل، صفحه ۲۳.</ref>
* «چطور یک مردم مسلمانی که دل بستند به اسلام و دل بستند به قرآن و شهادت را برای خودشان افتخار میدانند و هر کس شهیدی برای خانواده خودش یک افتخاری میداند و هست، چطور امکان دارد که چندتا دزد سرگردنه و چندتا اشخاصی که هیچ از قرآن و اسلام اطلاع ندارند و هیچ ایمان ندارند بیایند و یک شهر مومن را بخواهند بهم بزنند. این معنا واضح شد که مسئله آنطور نیست که آنها فکر کردند.»
** منبع:<ref>حماسه مردم آمل، صفحه ۲۳.</ref>
=== شهادت و ازخودگذشتگی ===
* «در برابر حوادثی که پیش میآید استقامت داشته باشید و از آنهایی باشید که خداوند در حقشان فرمود: ان الذین قالوا ربنااللَّه ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألّا تخافوا و لا تحزنوا و أبشروا بالجنة التی کنتم توعدون. خداوند ملائکه بر شما فرو میفرستد و قلبتان را آرامش میبخشد که از کشته شدن و اعدام شدن نگران نشوید. جایگاه ابدی شما «جنات عدن» است که وُعِدَ المتقون. روز خوشی و سعادت ما روزی است که از این دنیای آلوده و انباشته از درد و رنج و بلا راحت شویم. عید ما و روز سعید ما در شهادت است. زندگانی در این روزگار برای مسلمین خوش و گوارا نیست. ما زندگی در سایه حکومت جباران و ستمکاران را نمیخواهیم و برای همه گونه حوادثی آمادهایم.»
** منبع: سید روح الله خمینی، صحیفهٔ امام، جلد ۱، صفحهٔ ۱۶۲-۱۶۳.
* شهادت در راه خدا مسئلهای نیست که بشود با پیروزی در صحنههای نبرد مقایسه شود، مقام شهادت خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* ما تابع امر خداییم، به همین دلیل طالب شهادتیم و تنها به همین دلیل است که زیر بار ذلت و بندگی غیر خدا نمیرویم.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* «مگر شما از اصحاب حضرت امیر بالاتر هستید که جان خود را در راه دین مىدادند؟ پیشینیان ما، بزرگان دین ما و ائمه معصومین -علیهم السلام- در راه دفاع از اسلام هتک شدند، سیلى خوردند، به شهادت رسیدند؛ زندان رفتند، مسموم شدند. پیروان على و فاطمه و اولاد روحانى و جسمانى آن بزرگواران همواره با حکام جائر مقابله کردند. عماریاسر، عمر مبارک خود را در مقابله گذراند تا سرانجام در سن نود سالگى به دست «فئه باغیه» به شهادت رسید. میثم تمار، این زبان گویاى اسلام تا آنجا گفت و گفت که جلادان معاویه- علیه اللعنه- زبانش را بریدند، دستهایش را قطع کردند و بدترین شکنجهها را به او دادند. اولاد فاطمه- سلام اللَّه علیها- در طول تاریخ اسلام همیشه در برابر دستگاههاى ظالم و جائر ایستادند و از اسلام دفاع کردند؛ زجرها کشیدند؛ ناسزاها شنیدند؛ لاى جرز قرار گرفتند؛ دسته جمعى سربریده شدند، قتل عام شدند، به شهادت رسیدند، مع الوصف مقاومت کردند و نگذاشتند که بدخواهانْ اسلام را از بین ببرند و احکام خدا را محو و نابود کنند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، صحیفهٔ امام، ج ۱، ص ۱۶۲-۱۶۵.
* همین شهادتها پیروزی را بیمه میکند. همین شهادتهاست که دشمن را رسوا میکند در دنیا.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* رحمت خداوند بر همه شهیدان و رضوان و مغفرت حق بر ارواح مطهرشان که جوار قرب او را برگزیدند و سرافراز و مشتاق به سوی جایگاه مخصوصشان در پیشگاه رب خویش شتافتند.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* از هر قطره خون شهید ما که به زمین میریزد، انسانهای مصمم تر و مبارزی بوجود میآیند.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* برنامه اسلام از عصر وحی تاکنون بر شهادت توام با شهامت بودهاست.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* ما اگر کشته هم بشویم در راه حق کشته شدیم و پیروزی است و اگر بکشیم هم در راه حق است و پیروزی است.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* آنهایی که به خدا اعتقاد ندارند و به روز جزا آنها باید بترسند از موت، آنها از شهادت باید بترسند. ما و شاگردان مکتب توحید از شهادت نمیهراسیم، نمیترسیم.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* ما اگر شهید بشویم قید و بند دنیا را از روح برداشتیم و به ملکوت اعلی و به جوار حق تعالی رسیدیم.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* ما از خدا هستیم همه، همه عالم از خداست، جلوه خداست و همه عالم به سوی او برخواهد گشت، پس چه بهتر که برگشتن اختیاری باشد و انتخابی و انسان انتخاب کند، شهادت را در راه خدا و انسان اختیار کند موت را برای خدا و شهادت را برای اسلام.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* شهادت یک هدیهای است از جانب خدای تبارک و تعالی برای آن کسانی که لایق هستند و دنبال هر شهادتی باید تصمیمها قویتر بشود.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* از شهادت باکی نیست، اولیای ما هم شهید شدند یا مسموم شدند یا مقتول، اولیای ما هم بعضی از آنها در حبس و بعضی از آنها در تبعید به سر بردند، برای اسلام هر چه بدهیم کم دادیم و جانهای ما لایق نیست.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* شهادت ارثی است که از اولیای ما به ما میرسد، آنها باید از مردن بترسند که بعد از مرگ، موت را فنا میدانند، ما که بعد از موت را حیات بالاتر از این حیات میدانیم چه باکی داریم.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* منطق ما، منطق ملت ما، منطق مومنین، منطق قرآن است (انا لله و انا الیه راجعون) با این منطق هیچ قدرتی نمیتواند مقابله کند جمعیتی که، ملتی که خود را از خدا میدانند و همه چیز خود را از خدا میدانند و رفتن از اینجا را به سوی محبوب خود، مطلوب خود میدانند، با این ملت نمیتوانند مقابله کنند آنکه شهادت را در آغوش همچون عزیزی میپذیرند آن کوردلان نمیتوانند مقابله کنند.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* شهادت در راه خدا چیزی نیست که بتوان آن را با سنجشهای بشری و انگیزههای مادی ارزیابی کرد.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* خداوندا! تو میدانی که فرزندان این سرزمین در کنار پدران و مادران خود برای عزت دین تو به شهادت میرسند و با لبی خندان و دلی پر از شوق و امید به جوار رحمت بی انتهای تو بال و پر میکشند.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* خدا میداند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* من از خداوند تعالی رحمت برای شهدای عزیز در این جنگ تحمیلی خواستارم. اینان برای اسلام فدا شدند و در نزد خدای تعالی و در جوار رحمت واسعه او به سعادت ابدی و افتخار دائمی رسیدند.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
* ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطره خون، برای اعتلای کلمه الله ایستادهایم.
** منبع: [http://www.tebyan.net/literature_art/godlypeople/jihad_martyrdomculture_principles_/articles/2007/11/20/53896.html]
=== واکنش نسبت به رویدادهای سیاسی ===
* «نصیحتی است از پدری پیر به تمامی نامزدهای مجلس شورای اسلامی که سعی کنید تبلیغات انتخاباتی شما در چهارچوب تعالیم و اخلاق عالیه اسلام انجام شود؛ و از کارهایی که با شئون اسلام منافات دارد جلوگیری گردد. باید توجه داشت که هدف از انتخابات در نهایتْ حفظ اسلام است. اگر در تبلیغات حریم مسائل اسلامی رعایت نشود، چگونه منتخبْ حافظ اسلام میشود. باید سعی شود تا خدای ناکرده به کسی توهین نگردد؛ و در صورتی که رقیب انتخاباتی به مجلس راه یافت، به دوستی و برادری، که چیزی شیرینتر از آن نیست، لطمهای نخورد. ملت شهیدپرور ایران بدانند این روزها روز امتحان الهی است. روز پرخاش علیه کسانی است که با اسلام کینه دیرینه دارند. روز انتقام از کفر و نفاق است. روز فداکاری است. امروز روز عاشورای حسینی است. امروز ایران کربلاست، حسینیان آماده باشید.»
** سید روحالله خمینی، صحیفه امام، جلد ۲۱، ص ۱۱.
=== آزادی ===
;تعریف، ویژگیها و لزوم آزادی
* «آزادی یک مسئلهای نیست که تعریف داشته باشد. مردم عقیده شان آزاد است، کسی الزامشان نمیکند که شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید، کسی الزام به شما نمیکند که حتماً باید این راه را بروید کسی الزام به شما نمیکند که باید این را انتخاب کنی، کسی الزامتان نمیکند که در کجا مسکن داشته باشی یا در آن جا چه شغلی را انتخاب کنی. آزادی یک چیز واضحی است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفه نور، ج۹، ص۸۵.<ref>http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85+%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C+%D9%88+%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85+%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C&SSOReturnPage=Check&Rand=0</ref>
* «این چه وضعی است که در ایران هست؟ این چه آزادی است که اعطا فرمودهاند آزادی را؟ مگر آزادی اعطا شدنی است؟ خود این کلمه جرم است، کلمه این که اعطا کردیم آزادی را، جرم است. آزادی مال مردم است آزادی اعطایی که آزادی حقیقتاً نیست.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفهٔ نور، جلد ۲، صفحهٔ ۶۷.
* «مملکت ما امروز قیام کرده است و این قیام، قیامی است که همه موظفیم دنبالش برویم منطقی است که بشر باید دنبالش کند. اینها دارند حقوق اولیه بشریت را مطالبه میکنند، حق اولیه بشر است که من میخواهم آزاد باشم، من میخواهم حرفم آزاد باشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفهٔ نور، ج۲، ص۱۳۰.
* «حقوق بشر میگوید که همه افراد یک ملت آزادند در این که عقایدشان را بگویند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفهٔ نور، جلد ۴، صفحهٔ ۷۶.
* «این که این ملت و هر ملتی حق دارد خودش تعیین کند سرنوشت خودش را، این از حقوق بشر است که در اعلامیه حقوق بشر هم آمده است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفهٔ نور، جلد ۲، صفحهٔ ۱۲۵-۱۲۶.
* «یکی از بنیادهای اسلام، آزادی است. انسان واقعی ملت مسلمان، فطرتاً یک انسان آزاد شده است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۷.
* «آزادی یک نعمت بزرگ الهی است؛ آیا در این موقع که آزاد هستیم، ببینیم که از این آزادی آیا سو استفاده میکنیم یا استفاده مشروع؟ آزادی یک امانت الهی است که خداوند نصیب ما کرد؛ آیا این امانتی که خدای تبارک و تعالی به ما داد و ما را آزاد کرد، با این آزادی چه میکنیم؟ آیا آزادی را صرف صلاح ملت و اسلام میکنیم؟ یا آزادی را صرف جهاتی که برخلاف مسیر نهضت و برخلاف رضای خداست؟»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۱ خرداد ۱۳۵۸.
* «بینیم ما از این امتحان، از این بوته امتحان چطور بیرون میآییم. آیا سرفراز بیرون میآییم یا گردن کج و شکسته؟ آیا ما با بندگان خدا به طوری که خدای تبارک و تعالی امر فرمودهاست رفتار میکنیم؟ حالا که آزاد شدیم، آزادی را وسیله برای خدمت به خلق و خدمت به خالق قرار میدهیم. یا آزادی را برای مخالفت با خدا و استکبار بر مردم؟»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۴ خرداد ۱۳۵۸.
* «ملت ایران خواستار عدالتند و آزادی و استقلال؛ که معتقدند جز در سایه اسلام و با قوانین اسلام به آن نمیرسند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۸ دی ۱۳۵۷.
* «قدرت آزادی دادن ندارید، الخائن خائف.»
** منبع: نهضت سید روحالله خمینی، سید حمید روحانی، ج ۲، صص ۲۱۹ـ۲۱۷.
* «در جامعهای که ما به فکر استقرار آن هستیم، مارکسیستها در بیان مطالب خود آزاد خواهند بود؛ زیرا ما اطمینان داریم که اسلام دربردارنده پاسخ به نیازهای مردم است. ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایدئولوژی آنها مقابله کند. در فلسفه اسلامی از همان ابتدا مسئله کسانی مطرح شدهاست که وجود خدا را انکار میکردهاند. ما هیچ گاه آزادی آنها را سلب نکرده و به آنها لطمه وارد نیاوردهایم. هرکس آزاد است که اظهار عقیده کند و برای توطئه کردن آزاد نیست.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۵۷.
* «ما میگوییم که دمکراسی نیست ممالک شما. استبداد با صورتهای مختلف، رئیس جمهوریهایتان هم مستبدند به صورتهای مختلف؛ منتها اسمها خیلی زیاد است! الفاظ خیلی زیاد است! محتوا ندارد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۴ آبان ۱۳۵۷.
* «اختناق در اسلام نیست؛ آزادی است در اسلام برای همه طبقات: برای زن، برای مرد، برای سفید، برای سیاه، برای همه. مردم از این به بعد باید از خودشان بترسند نه از حکومت؛ از خودشان بترسند که نبادا خلاف بکنند. حکومت عدل (از) خلافها جلوگیری میکند، جزا میدهد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۲ فروردین ۱۳۵۸.
* «دولت اسلامی یک دولت دمکراتیک به معنای واقعی است و برای همه اقلیتهای مذهبی آزادی به طور کامل هست و هر کس میتواند اظهار عقیده خودش را بکند. و اسلام جواب همه عقاید را به عهده دارد و دولت اسلامی تمام منطقها را با منطق جواب خواهد داد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۸ آبان ۱۳۵۷.
* «آزادی آرا در اسلام از اول بودهاست، در زمان ائمه ما -علیهم السلام- بلکه در زمان خود پیغمبر آزاد بود. حرفهایشان را میزدند. ما حجت داریم. کسی که حجت دارد از آزادی بیان نمیترسد لکن توطئه را اجازه نمیدهیم. اینها حرف ندارند، توطئه میکنند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۵۷.
* «حکومت ما جمهوری اسلامی است که متکی بر آیات قرآنی است و قانونش، قانون اسلام است و جناحهای سیاسی در آنجا در اظهار عقاید خود آزادند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۵۷.
* «زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین آزادند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۷.
* «همانهایی که ادعای کمونیستی و کذا میکنند خود آنها از همه قلدرتر و از همه دیکتاتورترند و ملت هایشان را به بند کشیدهاند، آزادی در آن ممالک نیست برای کسی. همان طوری که در ممالک غربی هم آزادی نیست. اگر آزادی باشد این سیاههای بیچاره، چه کردهاند که این طور تحت فشارند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفهٔ نور، ج۱۲، ص۱۱۵.
* «ما حرفمان این است که به قانون اساسی عمل بکنید، مطبوعات آزادند، قلم آزاد است، بگذارید بنویسند مطالب را اگر دین دارید به دین عمل کنید. اگر چنان چه دین را ارتجاعی میدانید به قانون اساسی عمل کنید... قانون اساسی مطبوعات را آزاد کردهاست شما آزاد نمیکنید.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، بیانات امام پس از آزادی از زندان، به تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۳.
* «در تمام هستی و دار تحقق، فاعل مستقلی به جز خدا نیست و دیگر موجودات همان گونه که در اصل وجود مستقل نیستند بلکه ربطِ محض اند و وجودشان عین فقر و تعلق است و ربط و احتیاج صرفند، صفات و آثار و افعالشان نیز استقلالی نیست. صفاتی دارند و دارای آثاری هستند و کارهایی انجام میدهند ولی در هیچ یک از اینها استقلال ندارد آیه مبارکه: (وما تشاؤون الا ان یشاء الله) میفرماید شما نخواهید خواست مگر آن که خدا بخواهد که در عین حالی که مشیت را برای خلق اثبات میفرماید وابستگی آن را به مشیت الهی بیان میکند، نه این که بخواهد بگوید که دو چیز دارای تأثیر باشند: مشیت خلق و مشیت خالق و یا این که به طور اشتراک مؤثر باشند، بلکه به گونهای است که مشیت [انسان] ممکن ظهور مشیت خدا و عین ربط و تعلق به مشیت خداست.»
** منبع: روح الله موسوی خمینی، طلب و اراده، ترجمه احمد فهری (تهران، مرکز انتشارات فرهنگی و علمی، ۱۳۶۲) ص۷۴.
* «در جمهوری اسلامی کمونیستها هم در بیان عقیدهٔ خود آزاد خواهند بود.»
** منبع: سید روحالله خمینی، مصاحبه با سازمان عفو بین الملل، ۱۰ نوامبر ۱۹۷۸.
* «در منطق اینها آزادی یعنی به زندان کشیدن مخالفان و سانسور مطبوعات و ادارهٔ دستگاه تبلیغاتی، در این منطق تمدن و ترقی یعنی تبعیت تمام شریانهای مملکت از فرهنگ و اقتصاد و ارتش و دستگاههای قانون گذاری و قضایی و اجرایی از یک مرکز واحد، ما همهٔ اینها را از بین خواهیم برد.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی برای دانشجوبان ایرانی در اروپا، نوفل لوشاتو، هشت آبان ۱۳۵۷.
* «در جمهوری اسلامی زنان در همه چیز حقوقی کاملا مساوی با مردان دارند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، مصاحبه با روزنامه گاردین، نوفل لوشاتو، اول آبان ۱۳۵۷.
* «در جمهوری اسلامی زنها آزاد خواهند بود، در تحصیل هم آزاد خواهند، در کارهای دیگر هم آزاد خواهند بود.»
** منبع: سید روحالله خمینی، مصاحبه با هفته نامهٔ انگلیسی گاردین، نوفل لوشاتو ۱۶ نوامبر ۱۹۷۸.
* «بسیارند رژیم آزادمنشانه، رژیمی که استقلال هم دارد، آزادی هم میدهد، اما یک آزادی میدهد که بر وفق اسلام نیست؛ احکام احکام اسلام نیست؛ رژیم رژیم اسلام نیست. عدالت اسلامی به آن طوری که در اسلام است نیست. ما همچو چیزی را نمیخواستیم و نمیخواهیم.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۱ خرداد ۱۳۵۸.
* «ما آزادی که اسلام تو(ی) آن نباشد نمیخواهیم. ما استقلالی که اسلام تو(ی) آن نباشد نمیخواهیم. ما اسلام میخواهیم. آزادی که در پناه اسلام است، استقلالی که در پناه اسلام است ما میخواهیم. ما آزادی و استقلال بیاسلام به چه دردمان میخورد؟ وقتی اسلام نباشد، وقتی پیغمبر اسلام مطرح نباشد، وقتی قرآن اسلام مطرح نباشد، هزار تا آزادی باشد. ممالک دیگر هم آزادی دارند. ما آن را نمیخواهیم.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲ خرداد ۱۳۵۸.
خط ۵۲۲:
;تاکید بر آزادی در جمهوری اسلامی
* «شما امروز آزاد هستید. همه برادران و خواهران ما امروز آزادند. و آزادانه انتقاد میکنند از دولت. انتقاد میکنند از هر چیزی که بر خلاف مسیرشان باشد. و تقاضا میکنند مسائل اساسی را از دولت. این نهضت شما را آزاد کرد، و از آن بندهایی که بر ملت بود، و از آن قید و بندها شما را آزاد کرد. الآن آزادانه در اینجا مجتمع هستید، و آزادانه مسائل سیاسی و اجتماعی محل احتیاج ملت را طرح میکنید.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۵۸.
* «این آزادی است که شما در بیرون، در هر جا صحبت میکنید، انتقاد میکنید، از رژیم سابق انتقاد میکنید، از دولت لاحق انتقاد میکنید، اینها همه آزادی است. هیچ کس هم نمیآید به شما بگوید که نه، انتقاد نکنید.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۵۸.
* «در روزنامهها نباید صورت مخاصمه با کسی داشته باشند، صورت ارشاد داشته باشند. مطالب را بگویند. انتقاد باید بشود. تا انتقاد نشود، اصلاح نمیشود یک جامعه. عیب هم در همه جا هست؛ سر تا پای انسان عیب است و باید این عیبها را گفت و انتقادات را کرد؛ برای اینکه اصلاح بشود جامعه.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۶۰.
* «نباید ماها گمان کنیم که هرچه میگوییم و میکنیم کسی را حق اشکال نیست. اشکال، بلکه تخطئه، یک هدیه الهی است برای رشد انسانها.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۶ دی ۱۳۶۶.
* «مردم عقیدهشان آزاد است. کسی الزامشان نمیکند که شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲ مهر ۱۳۵۸.
* «ما هرگز نمیخواهیم ارزشهای اسلامی را بر غرب تحمیل کنیم. نه بر غرب و نه بر شرق، بر هیچ کس و هیچ جا اسلام تحمیل نمیشود. اسلام با تحمیل مخالف است. اسلام مکتب تحمیل نیست. اسلام آزادی را به تمام ابعادش ترویج کردهاست. ما فقط اسلام را ارائه میکنیم. هرکس خواست میپذیرد و هرکس نخواست نمیپذیرد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۹ آذر ۱۳۵۸.
* «در ایران اسلامی، مردم تصمیم گیران نهایی تمامی مسائلند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۶ خرداد ۱۳۶۱.
* «اگر شما بخواهید استقلال پیدا بکنید و آزادی حقیقی پیدا بکنید، باید کاری بکنید که در همه چیز خودکفا باشید؛ مستغنی باشید.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۵۸.
* «ما اگر بخواهیم مستقل باشیم باید اول افکارمان را مستقل کنیم، یعنی از آزادی فکری [آغاز کنیم] یک آزادی خارجی هست که کسی به آن تعرضی نکند، حالا یک همچه آزادیی هست، اگر بگذارند. اما آزادی فکری این است که انسان در فکرش آزاد و بدون اینکه متمایل به یک طرف باشد فکر کند، در مسائل علمی هم همینطور است. مسائل علمی را اگر چنانچه انسان آزاد فکر کند یکطور برداشت میکند، اگر چنانچه ذهنش متوجه باشد، انگل باشد نسبت به این قضیه، یک جور دیگر فکر میکند، یک جور دیگر برداشت میکند. برداشتهای علمی ما هم الآن آزاد نیست، ما باید افکارمان را آزاد کنیم تا برداشتهای علمی مان آزاد باشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۵۸.
* «آزادی معنایش این نیست که بنشینید برخلاف اسلام صحبت کنید؛ آزادی در حدود قانون است. دین کشور ما اسلام است؛ آزادی در حدود این است که به اسلام ضرر نخورد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۴ خرداد ۱۳۵۸.
* «نه این است که آزادی بدون قانون وجود داشته باشد، آن آزادی نیست. منتها آزادی است که مردم روی محبت و عشقشان و روی یک مبادی و مبادی الهی به بعضی اشخاص که اینها را میشناختند به اینکه الهیهستند روی میآورند؛ و این آزادگی است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲ مهر ۱۳۵۸.
* «ما الآن رژیممان جمهوری اسلامی است و باید به آن چیزهایی که در جمهوری اسلامی است پایدار و وفادار باشیم.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲۵ فروردین ۱۳۵۸.
* «شما آزادید؛ آزادی را صرف کنید در صلاح ملت، در صلاح کشور. و آزادی برای این نیست که هرکس هر کاری میخواهد بکند. قاچاق فروشی بکند، گرانفروشی بکند، سرحدات را به هم بزند، نظام را به هم بزند؛ جهات مقررات ملی و دولتی و اسلامی را ملاحظه نکند. معنای آزادی این نیست. آزادی در حدود مقررات است. مقررات را باید حفظ کرد. کسی حق ندارد به شما تعدی بکند؛ شما آزادید، و کسی حق ندارد شما رامحدود کند؛ لکن مقررات را باید همه حفظ بکنیم. من که در اینجا هستم و شما که در سرحدات هستید باید مقررات را حفظ بکنیم؛ باید نظامات را حفظ بکنیم؛ باید جهاتی که مقرر شدهاست برای ما و شما همه حفظ بکنیم، تا ان شاء اللَّه این کشور را به سامان برسانیم.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۱ خرداد ۱۳۵۸.
* «همه مطبوعات آزادند مگر اینکه مقالات مضر به حال کشور باشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲۰ دی ۱۳۵۷.
* «اگر مضر به حال ملت نباشد، بیان همه چیز آزاد است. چیزهایی آزاد نیست که مضر به حال ملت ما باشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفهٔ نور، ج۴، ص۲۵۸؛ به تاریخ ۳ بهمن ۱۳۵۷.
* «اگر مضرِّ به حال ملت باشد جلوگیری میشود، اگر نباشد و فقط اظهار عقیده باشد مانعی ندارد همه مردم آزادند مگر حزبی که مخالف با مصلحت مملکت باشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفهٔ نور، ج۴، ص۲۵۸.
* «اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است بلکه خود پایه گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفهٔ نور، ج۴، ص۱۹۲.
* «[ گروههای چپ و مارکسیست که در ایران هستند] اگر مضر به حال ملت باشد جلوگیری میشود؛ اگر نباشد و فقط اظهار عقیده باشد مانعی ندارد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۳ بهمن ۱۳۵۷.
* «در اسلام، دموکراسی مندرج است و مردم آزادند در اسلام، هم در بیان عقاید و هم در اعمال، مادامی که توطئه در کار نباشد و مسائلی را عنوان نکنند که نسل ایران را منحرف کنند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲۵ دی ۱۳۵۷.
* «این گرفتاریها که رد بشود احزاب آزاد هستند. ما جلوی آزادی را هیچ وقت نمیگیریم. اسلام هم جلوی آزادی را هیچ وقت نگرفتهاست بیش از اینکه جلو توطئه را، که همه عالم همین طورند. ما هم همین طور هستیم.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲ مهر ۱۳۵۸.
* «آزادی آرا در اسلام از اول بودهاست، در زمان ائمه ما- علیهم السلام- بلکه در زمان خود پیغمبر آزاد بود. حرفهایشان را میزدند. ما حجت داریم. کسی که حجت دارد از آزادی بیان نمیترسد لکن توطئه را اجازه نمیدهیم. اینها حرف ندارند، توطئه میکنند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۵۷.
* «تفرقه افکنها را از بین خودتان بیرون کنید. ما نخواهیم گذاشت که این تفرقه افکنها رشد کنند، آنها را در نطفه خفه میکنیم. آزادی غیر از توطئهاست. آزادی، آزادی بیان است؛ هرچه میخواهند بگویند، توطئه نکنند، آدمکشی نکنند. این آدمکشها و توطئه گرها را دفن خواهیم کرد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ عصر ۵ اردیبهشت ۱۳۵۸.
* «در مملکت ما آزادی اندیشه هست. آزادی قلم هست. آزادی بیان هست. ولی آزادی توطئه و آزادی فسادکاری نیست. شما اگر توقع دارید که ما بگذاریم بر [علیه] ما توطئه کنند و مملکت ما را به هرج و مرج بکشند، به فساد بکشند و مقصودشان از آزادی این است، در هیچ جای دنیا همچو آزادی نیست. و اگر آزادی اندیشهاست، آزادی بیان است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۳ آبان ۱۳۵۸.
* «قلمی آزاد است که توطئهگر نباشد. قلمی آزاد است، روزنامهای آزاد است، که نخواهد این ملت را به عقب و به تباهی بکشد. این قلمها، همان سرنیزه سابق است که میخواهند ملت را به تباهی بکشند، البته ملت تحمل نمیکند که جوانهایش را داده، حالا چهار نفر پشت میز نشین و بالا نشین بنشینند و طرح بدهند و درست بکنند و بگویند که قلمها آزاد نیست؛ چه آزاد نیست؟ کدام قلمها آزاد نیست؟ قلمهای فاسد نباید آزاد باشد. الآن هم فاسدهاشان خیلیهایشان آزادند، مِنْ جمله همین قلمهایی که میگویند چرا آزاد نمیگذارید. اینها هم الآن توطئهگر هستند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۳ آبان ۱۳۵۸.
* «مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و کشور باشند و آزادیها در حدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تأمین شود.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۹.
* «مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و کشور باشند؛ و آزادیها در حدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تأمین شود و بیطرفی حفظ گردد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۵۹.
* «در روزنامهها نباید صورت مخاصمه با کسی داشته باشند، صورت ارشاد داشته باشند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۶۰.
* «منافع مجموع جامعه، مقید به شئون جامعه ایرانی، حفظ شرافت مردان و زنان یک جامعه ما موافق رژیم آزادیهای کامل هستیم. باید حدود رژیم آینده ایران، همان گونه که برای کلیه دولتهای متکی به مردم مطرح است، منافع مجموع جامعه را دربرگیرد و همچنین باید به شئون جامعه ایرانی مقید بوده باشد، زیرا عرضه یک جامعه غیر محدود، دستبرد به شرف مردان و زنان آن میباشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۵۷.
* «مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند. هرگونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم در صورتی که مصالح مردم را به خطر نیندازند آزادند و اسلام در تمامی این شئون حد و مرز آن را تعیین کردهاست.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۵۷.
* «زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین آزادند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۷.
* «در هر مملکتی آزادی در حدود قانون است، در حدود قوانین آن مملکت است. مردم آزاد نیستند که قانون را بشکنند. معنی آزادی این نیست که هرکس برخلاف قوانین برخلاف قانون اساسی یک ملت، برخلاف قوانین ملت هم هرچه دلش میخواهد بگوید. آزادی در حدود قوانین یک مملکت است. مملکت ایران مملکت اسلامی است و قوانین ایران قوانین اسلام است. در قانون اساسی زمان سابق هم این معنا که هرچه برخلاف قانون اسلام باشد قانون نیست و قانون باید موافق با قوانین اسلام باشد، هست. و هر قانونی که در ایران قانون اساسی که در ایران بخواهد قانونیت داشته باشد، نمیتواند قانونی باشد که برخلاف گفته پیغمبر اسلام، برخلاف گفته قرآن باشد. پس آزادی- که گفته میشود که مطبوعات آزادند، بیان آزاد است- معنایش این نیست که مردم آزادند که هر کاری میخواهند بکنند؛ مثلًا آزادند دزدی بکنند، آزادند به فحشا بروند، آزادند مراکز فحشا درست کنند. این آزادی آزادی غربی است- البته به استثنای دزدیاش- این آزادی غربی [است] که هرکس هر کاری دلش میخواهد بکند ولو اینکه فحشا باشد، ولو اینکه یک کارهایی باشد ناشایسته. اینطور آزادی در ایران نمیتواند باشد. آزادی در حدود قانون باید باشد. قوانین اسلام را باید ملاحظه کرد؛ در چهارچوب قوانین اسلام، در چهارچوب قانون اساسی، بیانْ آزاد و بحثْ آزاد. این اشتباهی است که میکنند..اینهایی که فریاد از آزادی میزنند، اینها غربزدهاند؛ آزادی غربی میخواهند. اینها که دم از دمکراتیک میزنند، اینها همان دمکراتیک غربی را میخواهند، آزادی غربی را میخواهند؛ یعنی بیبندوباری. در غرب هرچه شدهاست، ما هم باید تَبَع آنها باشیم! اینها جزو غربزدهها هستند. روزنامهها آزادند مطالب بنویسند، مسائل بنویسند اما آزاد هستند که اهانت به- مثلًا- مقدسات مردم بکنند؟! آزادند که فحش به مردم بدهند!؟ آزادند که تهمت به مردم بزنند؟! همچو آزادی نمیتواند باشد. آزادی توطئه نمیتواند باشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۸ خرداد ۱۳۵۸.
* «اصل بیست و ششم از قانون اساسی موجود، این قانون اساسی ما، احزاب و جمعیتها و انجمنهای سیاسی و انجمنهای اسلامی، اقلیتهای مذهبی آزادند. و شرط این است که توطئه نکرده باشند برای اینکه مملکت ما را، ملیت ما را، جمهوری اسلامی ما را نقض کنند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۸ آذر ۱۳۵۸.
* «نظر آن ملتی که نهضت را به وجود آورد و قدرتهای بزرگ را شکست، و بعد از این هم دنبال همین قدرت خواهد بود، تمام حَظّ مال اینهاست. نظرهای اینها میزان است. نظرهای دیگران اگر موافق با نظر اینهاست، اگر دنباله اسلام است، اگر با حفظ اسلام و احکام است، اهلًا و مرحبا؛ و اگر انحراف است آنها باید بروند آنجایی که قبلًا بودهاند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۵۸.
* «مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند. هرگونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم در صورتی که مصالح مردم را به خطر نیندازند آزادند و اسلام در تمامی این شئون حد و مرز آن را تعیین کردهاست.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۵۷.
* «سیاست ما همیشه بر مبنای حفظ آزادی و استقلال و حفظ منافع مردم است که این اصل را هرگز فدای چیزی نمیکنیم.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۵۷.
* «در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در هر گونه عقیدهای هستند، ولکن آزادی خرابکاری را ندارند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۹ آبان ۱۳۵۷.
* «اسلام نیامدهاست که بشر را تحت مضیقه قرار بدهد. اسلام یک قوانینی است که تمام اقشار بشر را برای آن احترامات قائل است. البته یک استثناهایی هست که آنهایی که شلوغ کارند، آنهایی که خرابکارند، برای آنها هیچ کس یک- عرض میکنم که- تساهلی قائل نیست؛»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱ دی ۱۳۵۷.
* «آزادی در حدود ضوابط است. «من آزادم حالا، من آزادم سیلی بزنم به ایشان»؛ نه، آزاد نیستم. «من آزادم اطاعت از- مثلًا- فرماندارم نکنم»؛ نه، این آزادی نیست. در حدود قواعد و قوانین آزادی هست.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۹ فروردین ۱۳۵۸.
* «حاکم در حقیقت قانون است. همه در امان قانون اند، در پناه قانون اسلام اند. مردم و مسلمانان در دایره مقررات شرعی آزادند، یعنی بعد از ان که طبق مقررات طبق مقررات شرعی عمل کردند، کسی حق ندارد بگوید این جا بنشین یا آن جا برو. این حرفها در کار نیست، آزادی دارند و حکومت عدل اسلامی چنین است. مثل این حکومتها نیست که امنیت را از مردم سلب کردهاند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، کتاب ولایت فقیه.
* «در رژیم سابق، کسی قدرت حرف زدن نداشت، کسی قدرت انتقاد نداشت. یک کلمه انتقاد با نابودی او تمام میشد. یک قلم که یک نصف سطر در انتقاد مینوشت نابودش میکردند. حالا راه انتقاد باز است، همه میآیند انتقاد میکنند، همه از دولت انتقاد میکنند، همه از هر چیزی که صحیح نیست انتقاد میکنند، ارشاد میکنند. چطور حالا با آن وقت، مِثل هم است؟»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۵۸.
* «آزادی قلم و آزادی بیان معنایش این نیست که کسی بر ضد مصلحت کشور قلمش آزاد است که بنویسد. برخلاف انقلابی که مردم خون پایش دادهاند، بنویسد. همچو آزادی صحیح نیست، قلم آزاد است که مسائل را بنویسد لکن نه این که توطئه برضد انقلاب بکند ما برای مطبوعاتی احترام قائل هستیم که بفهمد آزادی بیان و آزادی قلم یعنی چه.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، بیانات امام درجمع کارکنان روزنامه کیهان، ۲۶/۲/۵۸.
* «همان طور که بارها گفتهام مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و دستهای، حق تحمیل فرد و یا افرادی را به مردم ندارد. جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفتهاند و به این بیعت و این پیمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامی است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفهٔ نور، ج۲۰، ص۱۹۴.
* «هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار شخصی کسی بدون اذن صاحب آنها وارد شود یا کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیرانسانی ـ اسلامی مرتکب شود، یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند و یا برای کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری که از غیر به او رسیده ولو برای یک نفر فاش کند. تمام اینها جرم و گناه است و بعضی از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبائر بسیار بزرگ است و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آنها موجب حد شرعی میباشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، فرمان هشت مادهای، صحیفهٔ نور، ج۱۷، ص۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷.
* «هیچ کس حق ندارد در مالِ کسی چه منقول و چه غیرمنقول و در مورد حق کسی دخل و تصرف کند یا توقیف و مصادره نماید مگر به حکم حاکم شرع، آن هم پس از بررسی دقیق ثبوت حکم از نظر شرعی.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، فرمان هشت مادهای، صحیفهٔ نور، ج۱۷، ص۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷.
* «هیچ کس حق ندارد کسی را بدون حکم قاضی که از روی موازین شرعیه باید باشد توقیف کند یا احضار نماید. هر چند مدت توقیف کم باشد. توقیف یا احضار به عنف جرم است و موجب تعزیر شرعی است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، فرمان هشت مادهای، صحیفهٔ نور، ج۱۷، ص۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷.
* «و مؤکداً تذکر داده میشود که اگر برای کشف خانههای تیمی و مراکز جاسوسی و افساد علیه نظام جمهوری اسلامی از روی خطا و اشتباه به منزل شخصی یا محل کار کسی وارد شدند و در آن جا با آلت لهو یا آلات قمار و فحشا و سایرجهات انحرافی مثل مواد مخدره برخورد کردند حق ندارند آن را پیش دیگران افشا کنند، چرا که اشاعه فحشا از بزرگ ترین گناهان کبیرهاست و هیچ کس حق ندارد هتک حرمت مسلمان و تعدی از ضوابط شرعیه نماید. فقط باید به وظیفه نهی از منکر به نحوی که در اسلام مقرر است عمل نمایند و حق جلب یا بازداشت یا ضرب و شتم صاحبان خانه و ساکنان آن را ندارند و تعدی از حدود الهی ظلم است و موجب تعزیز و گاهی تقاص میباشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، فرمان هشت مادهای، صحیفهٔ نور، ج۱۷، ص۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷.
* «و هم چنین هیچ یک از قضات حق ندارند ابتدائاً حکمی صادر نمایند که به وسیله آن مأموران اجرا اجازه داشته باشند به منازل یا محلهای کار افراد وارد شوند که نه خانه امن و تیمی است و نه محل توطئههای دیگر علیه نظام جمهوری اسلام، که صادر کننده و اجرا کننده چنین حکمی مورد تعقیب قانونی و شرعی است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، فرمان هشت مادهای، صحیفهٔ نور، ج۱۷، ص۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷.
خط ۶۶۶:
;محدودیت آزادی در صورت توطئه
* «در اسلام، دموکراسی مندرج است و مردم آزادند در اسلام، هم در بیان عقاید و هم در اعمال، مادامی که توطئه در کار نباشد و مسائلی را عنوان نکنند که نسل ایران را منحرف کنند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲۵ دی ۱۳۵۷.
* «این گرفتاریها که رد بشود احزاب آزاد هستند. ما جلوی آزادی را هیچ وقت نمیگیریم. اسلام هم جلوی آزادی را هیچ وقت نگرفتهاست بیش از اینکه جلو توطئه را، که همه عالم همین طورند. ما هم همین طور هستیم.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲ مهر ۱۳۵۸.
* «آزادی آرا در اسلام از اول بودهاست، در زمان ائمه ما -علیهم السلام- بلکه در زمان خود پیغمبر آزاد بود. حرفهایشان را میزدند. ما حجت داریم. کسی که حجت دارد از آزادی بیان نمیترسد لکن توطئه را اجازه نمیدهیم. اینها حرف ندارند، توطئه میکنند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۵۷.
* «تفرقه افکنها را از بین خودتان بیرون کنید. ما نخواهیم گذاشت که این تفرقهافکنها رشد کنند، آنها را در نطفه خفه میکنیم. آزادی غیر از توطئه است. آزادی، آزادی بیان است؛ هرچه میخواهند بگویند، توطئه نکنند، آدمکشی نکنند. این آدمکشها و توطئه گرها را دفن خواهیم کرد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ عصر ۵ اردیبهشت ۱۳۵۸.
* «در مملکت ما آزادی اندیشه هست. آزادی قلم هست. آزادی بیان هست. ولی آزادی توطئه و آزادی فسادکاری نیست. شما اگر توقع دارید که ما بگذاریم بر [علیه] ما توطئه کنند و مملکت ما را به هرج و مرج بکشند، به فساد بکشند و مقصودشان از آزادی این است، در هیچ جای دنیا همچو آزادی نیست. و اگر آزادی اندیشهاست، آزادی بیان است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۳ آبان ۱۳۵۸.
* «قلمی آزاد است که توطئهگر نباشد. قلمی آزاد است، روزنامهای آزاد است، که نخواهد این ملت را به عقب و به تباهی بکشد. این قلمها، همان سرنیزه سابق است که میخواهند ملت را به تباهی بکشند، البته ملت تحمل نمیکند که جوانهایش را داده، حالا چهار نفر پشت میز نشین و بالا نشین بنشینند و طرح بدهند و درست بکنند و بگویند که قلمها آزاد نیست؛ چه آزاد نیست؟ کدام قلمها آزاد نیست؟ قلمهای فاسد نباید آزاد باشد. الآن هم فاسدهاشان خیلیهایشان آزادند، مِنْ جمله همین قلمهایی که میگویند چرا آزاد نمیگذارید. اینها هم الآن توطئهگر هستند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۳ آبان ۱۳۵۸.
* «آنها که میخواهند توطئه کنند، آنها که میخواهند منحرف کنند ملت ما را، آنها که میخواهند اختلاف بیندازند بین قشرهای ملت، اینها توطئهگر هستند و ما ساکت نمینشینیم. ما آنها را تأدیب میکنیم. آزادی بله، توطئه نه. آزادی بیان هست؛ هر که هر چه میخواهد بگوید. اسلام از اول قدرت داشتهاست بر رد همه حرفها و بر رد همه اکاذیب؛ آن قدرت باقی است، برهان ما باقی است. ما برهان داریم، ما حجت داریم. ما از گفتههای- گفتار- مردم نمیترسیم؛ هر که هر چه دارد بگوید لکن توطئه را نمیپذیریم. خیانت به ملت را نخواهیم پذیرفت؛ چنانچه نپذیرفتیم. ملت ما تاکنون آنقدر خیانت دیدهاست که دیگر نخواهد پذیرفت خیانتها را.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۵۷.
* «الف) در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در هر گونه عقیدهای هستند، ولکن آزادی خرابکاری را ندارند. ب) در اسلام آزادی انتخاب شغل بر هر فردی بر حسب ضوابط قانونی محفوظ است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۹ آبان ۱۳۵۷.
* «یکدفعه میبینیم در روزنامهها آن طایفه از روشنفکران شروع میکنند به اعتراض که خیر. خوب قلم آزاد است، اما هر قلمی؟! بیان آزاد است، اما هر بیانی؟! یک بیان است که یک مملکت را به دامن ابرقدرتها میاندازد. آیا این بیان آزاد است؟! این را ما بگوییم آزادی، که مملکت ما را به فساد بکشید؟! یک قلمی است که با صهیونیسم و امثال اینها روابط دارد. یک روزنامهای که با بودجه آنها اداره میشود و خودشان تیراژی ندارند تا خود را اداره کنند... باید حدود آزادی آن چیزی باشد که ملت میخواهد. نه اینکه بر خلاف ملت آدم آزاد است. خوب من آزادم، یک تفنگ هم دستم هست بزنم یک کسی را بکشم. این چه آزادی است؟ آزادی موازین دارد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۹.
* «اصل بیست و ششم از قانون اساسی موجود، این قانون اساسی ما، احزاب و جمعیتها و انجمنهای سیاسی و انجمنهای اسلامی، اقلیتهای مذهبی آزادند. و شرط این است که توطئه نکرده باشند برای اینکه مملکت ما را، ملیت ما را، جمهوری اسلامی ما را نقض کنند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۸ آذر ۱۳۵۸.
* «آزادی به آن معنا که اینها بخواهند، خرابکاری بکنند این آزادی نخواهد داده شد. آزادی در حدودی که قوانین اقتضا میکرد؛ در حدودی که اسلام به ما اجازه میدهد. اسلام اجازه نمیدهد که ما آزاد بگذاریم که هرکس هر غلطی بخواهد بکند؛ هر توطئهای میخواهد بکند؛ هر کاری میخواهد بکند که بکشد به خاک و خون.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۵۸.
* «چون غلبه خود ملت بود، غلبه مال خود ملت بود، آن هم ملت اسلامی، آن هم با اسم اسلام؛ دنبال این نه مطبوعات قدغن شد و نه اجتماعات قدغن شد و نه احزاب قدغن شد. تا چند ماه بعد، بعضیها را دیدند مشغول توطئهاند، الآن هم مشغولاند. بعضیها را دیدند که از خارج چیز اخذ میکنند و دارند توطئه میکنند. بعض مجلات این طوری و بعض مطبوعات این طوری را دادگاه جلو گرفت، برای اینکه ملت را داشت به تباهی میکشید.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۵۸.
* «در مملکت ما هم وقتی که این فتح بزرگ به دست شما زنها و مردهای محترم انجام گرفت، همه چیز را آزاد گذاشتند: تبلیغات را آزاد گذاشتند، مکتبها را آزاد گذاشتند به طوری که در این چند ماه تقریباً حدود دویست تا شاید گروههای مختلف اظهار وجود کردند! حتی کمونیستهایی که فاسد و مفسدند اظهار وجود کردند. لکن بعد از آن که ما احساس بکنیم که اینها اظهار وجودشان فقط برای تبلیغ نیست، فقط برای این نیست که میخواهند مکتب خودشان را عرضه کنند، بلکه مسئله، مسئله توطئهاست.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۵۸.
* «به شما تعرض نشد. تا آنکه فتنه را دیدیم و فهمیدیم شما فتنهگر هستید، شما منافقینی هستید که میخواهید فتنه بکنید، منافقینی هستید که توطئه کردید بر ضداسلام، توطئه کردید بر ضد کشور، توطئه کردید بر ضد ملت؛ شما اشخاصی هستید که با سرحَدَّات و با خارج روابط دارید- رفت و آمد شما [تحت] کنترل است. اطلاع به مادادند که رفت و آمد دارید شما با اشخاصی که در رژیم سابق بودند؛ با اشخاصی که میخواهند مملکت ما باز به حال اول برگردد- بعد از اینکه توطئه شما ثابت شد، و مردم فهمیدند شما چه اشخاصی هستید، دیگر نمیتوانیم اجازه بدهیم آزادانه هر کاری میخواهید بکنید، شما را سرکوب خواهیم کرد!»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲ شهریور ۱۳۵۸.
* «در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در هر گونه عقیدهای هستند، ولکن آزادی خرابکاری را ندارند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۹ آبان ۱۳۵۷.
* «اسلام نیامدهاست که بشر را تحت مضیقه قرار بدهد. اسلام یک قوانینی است که تمام اقشار بشر را برای آن احترامات قائل است. البته یک استثناهایی هست که آنهایی که شلوغ کارند، آنهایی که خرابکارند، برای آنها هیچ کس یک- عرض میکنم که- تساهلی قائل نیست؛»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱ دی ۱۳۵۷.
;محدودیت آزادی در صورت فساد
* «ما جز از فساد، جلوگیری از هیچ چیز نمیکنیم. آزادند مردم.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۸ بهمن ۱۳۵۷.
* «زنهایی که تظاهر کردهاند همان زنهایی بودند که از تتمه آن مسائل بودند. آنهایی بودند که شاه آنها را به عنوان «آزاد زنان» به میدان آورده بود و آنها را به تباهی کشیده بود. آنها هم چون از این وضعی که آن تباهیها آن آزادیهایی که آنها میخواستند، میخواستند که با جوانها آزاد باشند که هر کاری میخواهند بکنند و میخواستند با تباهیها هماغوش باشند. میخواستند کارهای برخلاف عفت بکنند. و میدیدند که اسلام با کارهای خلاف عفت، با کارهایی که مملکت را به تباهی میکشد و ملت را به عقب میراند موافق نیست. آنها بودند که آمدند در خیابانها و با آن صورتهایی که مردم دیدند تظاهر کردند. و الّا جلوی آزادی هرگز گرفته نشدهاست و نمیشود و مردم آزادند. الّا آنجایی که بخواهند تباهی بکنند و بخواهند ملت را به عقب برانند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۵ آذر ۱۳۵۸.
* «اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و رؤسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان، آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجلهها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، وصیتنامه سیاسی- الهی، نگارش ۲۶ بهمن ۱۳۶۱، بازبینی و اصلاح ۱۹ آذر ۱۳۶۶.
* «شما حدود آزادی را، برای آن چیزی قائل نیستید. شما بیبندوباری را «آزادی» میدانید. شما فساد اخلاق را آزادی میدانید. شما فحشا را آزادی میدانید. ما شما را آزاد گذاشتیم، و خودتان را به فحشا کشیدید؛ به بدتر از فحشا کشیدید، آبروی خودتان را بردید پیش ملت. ما شما را آزاد گذاشتیم، و قلمهای مسموم شما توطئه گران مملکت ما را میخواست به باد بدهد؛ با اسم دمکراتی، با اسم آزادیخواهی، با اسم روشنفکری؛ با اسمهای مختلف. خائنان در این مملکت با دست باز شروع کردند به فعالیت و توطئه چینی. همین خائنها غائلههای کردستان را به وجود آوردند. و همین خائنها هستند که برای توطئه گرها عزا میگیرند. آنهایی که جوانهای ما را سر بُریدند حرفی نیست؛ آنهایی که جنایتکاران را قصاص میکنند برایشان [نوحه] میگیرند؟! ما که میخواهیم مملکت خودمان را از دست جنایتکاران، از دست خیانتکاران، از دست چپاولگران، نجات بدهیم، ما سلب آزادی کردیم!»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲شهریور ۱۳۵۸.
* «از این به بعد زنها و مردها آزادند. ولی اگر چنانچه بخواهند کارهای خلاف عفت بکنند و یا خلاف مصلحت مملکت بکنند، البته از آنها جلوگیری خواهد شد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۲۶ دی ۱۳۵۷.
* «این طور نیست که همین آزادی که در ایران در زمان پدر و پسر وارد کردند، این آزادی باشد که در غرب هست. یا این دموکراسی که ادعا میکنند و در ایران هم تعقیب میکنند آزادی که برای ایران و برای ممالک شرقی آنها تحویل دادهاند، عبارت از آزادی در اموری است که موجب تباهی ملت ما و جوانهای ما شدهاست.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفهٔ نور، ج۹، ص۲۵۷.
* «این توهم که خوب حالا جمهوری اسلامی شدهاست و حالا هر کسی خودش هر کاری میخواهد بکند، آزادی شدهاست و آزاد هر کاری بخواهد بکند، اینها نیست. آزادی در حدود قانون است. یعنی آن مقداری که خدای تبارک و تعالی به ما آزادی دادهاست در آن مقدار آزاد هستیم. آزاد نیستیم که فساد بکنیم، آزاد نیستیم که کارهای خلاف عفت بکنیم. هیچ انسانی آزاد نیست که کار خلاف عفت بکند. هیچ انسانی آزاد نیست که ایذا کند برادر خودش را. آزادی در حدود قانون است. آن مقداری است که خدای تبارک و تعالی به مردم آزادی دادهاست. و این مقدار آزادی که خدای تبارک و تعالی به مردم دادهاست بیش از آن آزادیهایی است که دیگران دادهاند. آنها آزادی غیر منطقی دادهاند، و اینجا آزادی منطقی است. آنهایی که آنها دادهاند آزادی نیست؛ آزادی باید منطقی باشد، روی قانون باشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۴ تیر ۱۳۵۸.
* «نه مردها آزاد بودند در زمان ایشان، نه زنها و نه مطبوعات و نه رادیو و نه هیچی، آزادی در کار نبود، اسم، صحبتش و تبلیغاتش زیاد بود. آن آزادی هم که آنها میخواستند برای مملکت ما آن آزادی است که هم جوانهای پسر ما را و هم جوانهای دختر ما را به تباهی میکشد. آن آزادی را آنها میخواهند که من از این تعبیر میکنم به آزادی وارداتی، آزادی استعماری یعنی یک آزادی که در ممالکی که میخواهند وابسته به غیر باشد، این آزادیها را سوغات میآوردند آن طوری که میگفتند از تهران تا آخر شمیران صدها محل فساد به بدترین فسادها [بود] اینها آزاد اما قلم نه، بیان هم نه، آن آزادی که آنها میگفتند این معنا بود که مشروب فروشی بیش تر از کتاب فروشی باشد و مراکز فحشا بیش تر از مراکز علم باشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفهٔ نور، جلد ۹، صفحهٔ ۱۴۳.
=== جایگاه و حقوق زنان ===
* «فردا روز زن است، روز زنی است که عالم به او افتخار دارد. روز زنی استکه دخترش در مقابل حکومتهای جبار ایستاد و آن حرف را زد، آن حرفهارا زد که همه میدانید.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۱۴۸.
* «مبارک باد بر ملت عظیم الشان ایران بویژه زنان بزرگوار روز مبارک زن;روز شرافتمند عنصر تابناکی که زیربنای فضیلتهای انسانی و ارزشهای والایخلیفةالله در جهان است. و مبارکتر و پربهاتر انتخاب بسیار والای روز بیستم جمادی الثانی است، روزپرافتخار ولادت زنی که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، شرح چهل حدیث، ص ۴۸۶ و ۴۸۷.
* «من عید سعید مولود اعظم حضرت زهراعلیها السلام را به همه شما خانمها و زنهایتمام کشورهای اسلامی تبریک عرض میکنم و از خداوند تعالی مسالت دارم کههمه زنهای محترمه را در راهی که خدای تبارک و تعالی مقرر فرمودهاست.همان راه را بروند و به مقاصد عالیه اسلامی برسند. برای زنها کمال افتخاراست که روز تولد حضرت صدیقه را روز زن قرار دادهاند، افتخار است ومسؤولیت.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، شرح چهل حدیث، ص ۱۲۶.
* «اسلام میخواهد که زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زنها را نجات دادهاست از آنچیزهایی که در جاهلیتبود. آنقدری که اسلام به زن خدمت کردهاست، خدا میداند به مردخدمت نکردهاست. آنقدر که به زن خدمت کرده. شما میدانید که در جاهلیت زن چه بوده و دراسلام چه شده. در زمانی که پیغمبر اسلام آمد، زنها را هیچ حساب میکردند اسلام زنها راقدرت دادهاست.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۱۴۳.
* «اگر زنان شجاع و انسانساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شکست انحطاط کشیدهمیشوند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۱۹۹.
* «زن انسان است. آن هم یک انسان بزرگ. زن مربی جامعهاست. از دامن زن انسانها پیدامیشوند. مرحله اول مرد و زن صحیح، از دامن زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته بهوجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند و با تربیت صحیح خودشکشور را آباد میکند. مبدا همه سعادتها از دامن زن بلند میشود. زن مبدا همه سعادتها باید باشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۲۴۶.
* «زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورشده زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن، مرد به معراج میرود. دامن زن محل تربیتبزرگ زنان و بزرگ مردان است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۲۱۹.
* «زنها مردانشجاع را در دامن خود بزرگ میکنند. قرآن کریم انسانساز است و زنها نیز انسانساز، اگرزنهای انسانساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد، شکستخواهند خورد، منحط خواهند شد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۵۷.
* «مقام زن مقام والاست، عالی رتبه هستند. بانوان در اسلام بلند پایه هستند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.
* «ما میخواهیم زن به مقام والای انسانیتخودش باشد، نه ملعبه باشد، نه ملعبه در دستمردها باشد، در دست اراذل باشد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفه نور، ج ۹، ص ۱۳۷.
* «زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین آزادند.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، به تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۷.
* «اسلام زن را مثل مرد میداند. همانطوری که مرد در همه شؤون دخالت دارد، زن همدخالت دارد، همانطوری که مرد باید از فساد اجتناب کند، زن هم باید از فساد اجتناب کند. زنها نباید ملعبه دست جوانهای هرزه بشوند، زنها نباید مقام خودشان را منحط کنند و خدایناخواسته بزک کرده بیرون بیایند و در انظار مردم فاسد قرار بگیرند. زنها باید انسان باشند، زنها باید تقوا داشته باشند، زنها مقام کرامت دارند، زنها اختیار دارند، همانطوری که مردهااختیار دارند. خداوند شما را با کرامتخلق کردهاست، آزاد خلق کردهاست.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۳۲.
* «اسلام نظر خاص بر شما بانوان دارد، اسلام وقتی که ظهور کرد در جزیرةالعرب، بانوانحیثیتخودشان را پیش مردان از دست داده بودند، اسلام آنها را سربلند و سرافراز کرد، اسلامآنها را با مردان مساوی کرد. عنایتی که اسلام به بانوان دارد بیشتر از عنایتی است که بر مرداندارد.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۲۲۱.
* «اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است بلکه خود پایه گذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است.»
** منبع: ''سید روحالله خمینی''، صحیفهٔ نور، ج۴، ص۱۹۲.
* «در جمهوری اسلامی زنان در همه چیز حقوقی کاملا مساوی با مردان دارند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، مصاحبه با روزنامه گاردین، نوفل لوشاتو، اول آبان ۱۳۵۷.
* «در جمهوری اسلامی زنها آزاد خواهند بود، در تحصیل هم آزاد خواهند، در کارهای دیگر هم آزاد خواهند بود.»
** منبع: سید روحالله خمینی، مصاحبه با هفته نامهٔ انگلیسی گاردین، نوفل لوشاتو ۱۶ نوامبر ۱۹۷۸.
=== خانواده و زندگی شخصی ===
* «[نامه به همسر:] تصدقت شوم ؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. (حال) من باهر شدتی باشد میگذرد ولی بحمدالله تا کنون هرچه پیش آمد خوش بوده و الان درشهر زیبای بیروت هستم؛ [برای عزیمت با کشتی به عربستان برای انجام اعمال حج] حقیقتا جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد...»
** منبع: ''صحیفه نور، جلد ۱، صفحهٔ ۲''. <small>(این نامه را سید روحالله خمینی در فروردین ۱۳۱۲ خطاب به همسرش خدیجه ثقفی در بیروت نوشت.)</small>
* «احمد میبینم روزی را که بعد از من انتقام خود را از شما و خانواده من خواهند گرفت.»
** سید روحالله خمینی، صحیفهٔ نور، صفحهٔ ؟<ref>http://etemaad.ir/Released/88-06-26/302.htm#159498</ref>
* «پس از من کسانی که با من مخالفند به شما حمله میکنند.»
** سید روح الله خمینی، خطاب به خانواده، منبع؟<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.parlemannews.ir/index.aspx?n=3748| عنوان = اولیاء: سید روحالله خمینی به خانواده خود فرموده بود، پس از من کسانی که با من مخالفند به شما حمله میکنند| تاریخ بازدید = ۲۸ آبان ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = پارلمان نیوز | زبان = فارسی}}</ref>
* «احتمال قوی میدهم که پس از من برای انتقامجویی از من به بعض نزدیکان و دوستانم تهمتها که من آنرا ناروا میدانم بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیانا به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگیرند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، در تاریخ ۲۳/۸/۱۳۶۱ (۲۷ محرمالحرام ۱۴۰۳).<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.irangreenvoice.org/article/2010/jun/04/4107| عنوان = پیشبینی امام خمینی از حمله به یاران و نزدیکانشان به نام دفاع از امام| تاریخ بازدید = ۱۵ خرداد ۱۳۸۹| تاریخ = | ناشر = ندای سبز آزادی | زبان = فارسی}}</ref><ref>این گفته نخستین بار پس از درگذشت سید احمد خمینی و تحت این عنوان که سید احمد خمینی در زمان حیات از علی انصاری خواسته بود که این نامه منتشر نشود در نهایت پس از درگذشت سید احمد خمینی با اجازهٔ سید حسن خمینی منتشر شد.</ref>
=== انجمن حجتیه ===
* «حواستان را جمع کنید که نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیهایها همه چیزتان را نابود کردهاند.»
** منبع: ''صحیفه امام، بخش ضمیمه، ص ۵۷۹.''
* «دیروز حجتیهایها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابیون شدهاند! ولایتیهای دیروز که در سکوت و تحجّر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریختهاند، در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تکسّب و تعیّش نبودهاست، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند!»
** منبع: ''صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۲۸۱.''
* «یک دسته دیگری بودند که میگفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایی که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعض روایاتی که وارد شدهاست بر این امر که هر عَلَمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات [اشاره دارد] که هرکس علم بلند کند با علم مهدی، به عنوان «مهدویت» بلند کند، [باطل است.]. حالا ما فرض میکنیم که یک همچو روایاتی باشد، آیا معنایش این نیست که تکلیفمان دیگر ساقط است؟ یعنی، خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید؟»
** منبع: ''صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴.''
== بدون منبع ==
<!--
راهنمایی:
خط ۸۲۲:
-->
=== تجدد و تحجر ===
* «ما نمیخواهیم برگردیم به ۱۴۰۰ سال پیش، ما تمام مظاهر تمدن را با آغوش باز قبول داریم.»
** منبع: سید روحالله خمینی، سخنرانی برای گروهی از ایرانیان، نوفل لوشاتو ۱۹ مهر ۱۳۵۷.
خط ۸۲۹:
** منبع: [http://www.imam-khomeini-isf.com/?i=U2xXYANkUGNQYlxq]
* «در جمهوری اسلامی زنان در همه چیز حقوقی کاملا مساوی با مردان دارند.»
** منبع: سید روحالله خمینی، مصاحبه با روزنامه گاردین، نوفل لوشاتو، اول آبان ۱۳۵۷.
== درباره او ==
* «به دشمنان اسلام می فرمود که به ایران بازگردند و مجازات شوند، اعدام شوند تا از عقوبت الهی رهایی یابند.»
** [[علی خامنهای]] منبع: [http://www.youtube.com/watch?v=DlqprGpxodg&feature=player_embedded نمازجمعه
== پانویس ==
{{پانویس}}
== منابع ==
* کتاب حماسه مردم آمل، ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بهمن ۱۳۶۱.
* [http://www.irdc.ir/book.asp?id=432: کتاب شهر هزار سنگر]، سیمین رهگذر، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی ۱۳۸۵
== پیوند به بیرون ==
{{ویکیپدیا}}
{{انبار|Ruhollah Khomeini}}
* [http://www.mojahedat.com/modules.php?name=Video_Stream&page=watch&id=6&d=1 مستند مروری بر زندگانی سید روحالله خمینی]
* [http://www.imam-khomeini.com/ پایگاه اطلاعرسانی سید روحالله خمینی]
* [http://www.khamenei.ir/FA/Imam/index.jsp/ پایگاه پژوهشی انقلاب اسلامی]
* [http://www.imam-khomeini-isf.com/ پایگاه موسسه تنظیم و نشر آثار (امام) خمینی]
[[رده:رهبران سیاسی|خمینی، سید روحالله]]
|