سهراب سپهری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ویرایش Milmiloo واگردانده شد به آخرین تغییری که Sahimrobot انجام داده بود |
جز ربات: زیباسازی |
||
خط ۱۶:
* «مادرم صبحی می گفت: موسم دلگیری است // من به او گفتم: زندگانی سیبی است، گاز باید زد با پوست»
* «به سراغ من اگر میایئد نرم و آهسته بیایئد.مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهائی من.»
* «زندگی چیزی نیست که لب طاقچهی عادت از یاد من و تو برود.»
* «من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن، رایگان میبخشد نارون شاخهی خود را به کلاغ، هر کجا برگی هست، شور من میشکفد.»
* «زندگی یافتن سکهی دهشاهی در جوی خیابان است.»
* «پدرم وقتی مرد، پاسبانها همه شاعر بودند، مرد بقال از من پرسید چند من خربزه میخواهی، من از او پرسیدم: دل خوش،سیری چند؟»
* «باغ در طرف سایه دانایی بود، باغ ما جای گره خوردن احساس و گیاه، باغ ما قوسی از دایرهی سبز سعادت بود، میوهی کال خدا را آن روز میجویدم در خواب، آب، بی فلسفه میخوردم، توت بیدانش میچیدم،تا اناری ترکی برمیداشت، دست فوارهی خواهش میشد، تا چلویی میخواند، سینه از ذوق شنیدن میسوخت، گاه تنهایی صورتش را به پس پنجره میچسبانید، شوق میآمد دست در گردن حس میانداخت، فکر بازی میکرد، زندگی چیزی بود مثل بارش عید، یک چنار پرسار، زندگی در آن وقت صفی از نور و عروسک بود، یک بغل آزادی بود، زندگی در آن وقت حوض موسیقی بود...»
== پیوند به بیرون ==
|