۱٬۳۴۱
ویرایش
جز (ربات: زیباسازی) |
|||
* «[[نظامی]] که استاد این فن وی است// در این بزمگه شمع روشن وی است// ز ویرانه گنجه شد گنج سنج// رسانید گنج سخن را به پنج// چو خسرو به آن پنج همپنجه شد// وز آن بازوی فکرتش رنجه شد»
** ''[[عبدالرحمن جامی]]''
== بدون منبع ==
دلم در عاشقی آواره شد آواره تر بادا/ تنم از بیدلی بیچاره شد بیچاره تر بادا/
به تاراج عزیزان زلف تو عیاریی دارد/ به خونریز غریبان چشم تو عیاره تر بادا/
|