عهد عتیق: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Tanhabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: جراحی پلاستیک و زیباسازی
جز ربات:تصحيح ي و ک
خط ۱۴:
** '''''۵'''، ۲۵-۲۷''
 
* «زیرا اینک من طوفان آب‌را بر [[زمین]] می‌آورم تا هر جسدی را كهکه روح حیات در آن باشد از زیر آسمان هلاک گردانم و هرچه بر زمین است خواهد مرد.»
** '''''۶''' ، ۱۷''
 
* «و نوح بعد از طوفان، سیصد و پنجاه سال [[زندگی]] كردکرد پس جمله ایام نوح نهصدوپنجاه‌سال بود که مرد.»
** '''''۹'''، ۲۸-۲۹''
 
* «و چون زاییدنش دشوار بود قابله وی را گفت مترس زیرا كهکه این نیز برایت پسر است. و در حین جان‌کندن، زیرا که مرد، پسر را« بن‌اونی» نام نهاد لکن پدرش وی را «بن‌یامین» نامید.»
** '''''۱۷'''، ۱۸''
 
* «و آنگاه خداوند بر سدوم وعموره گوگرد و آتش از حضور خداوند از آسمان [[باران|بارانید]]. وآن شهرها و تمام وادی و جمیع سكنهسکنه شهرها و نباتات [[زمین]] را واژگون ساخت. اما زن او از عقب خود نگریست، ستونی از نمكنمک گردید.»
** '''''۱۹'''، ۲۴-۲۵''
 
=== سفر خروج ===
 
* «و نزول كردمکردم تا ایشان را از دست مصریان خلاصی دهم و ایشان را از آن [[زمین]] به زمین نیکو و وسیع بر آورم به زمینی که به شیر وشهد جاریست.»
** « '''''۳'''، ۸''
 
* «دشمن گفت: تعاقب می‌کنم، و ايشانایشان را فرو می‌گیرم و غارت را تقسیم کرده جانم از ایشان سیر خواهد شد.»
** '''''۱۵'''، ۹''
 
خط ۴۳:
** '''''۲۵'''، ۱-۲-۳-۴''
 
* «پس تمام قوم گوشواره‌های زرین كهکه در گوش‌های ایشان بود بیرون كردندکردند و نزد آرون آوردند. و آنها را از دست ایشان گرفته آنرا با قلم نقش كردکرد و از آن [[گاو|گوساله]] ریخته شده ساخت و ایشان گفتند: ای اسراییل ايناین خدایان تو می‌باشند كهکه تو را از سرزمین مصر بیرون آوردند.»
** '''''۳۲'''، ۳ ''
 
خط ۶۱:
** '''''۱۵'''، ۱۱''
 
* «اگر در زمینی كهکه یهوه خدایت برای تصرفش به تو می‌دهد مقتولی در صحرا افتاده پیدا شود و معلوم نباشد که قاتل او کیست، آنگاه مشایخ و داوران تو بیرون آمده مسافت شهرهایی را كهکه در اطراف مقتول است بپیمایند و اما شهری که نزدیک‌تر به مقتول است مشایخ آن شهر گوسالهٔ رمه را که با آن خیش نزده و یوغ به آن نبسته‌اند بگیرند. و مشایخ آن شهر آن گوساله را در وادیه‌ای که آب همیشه در آن جاری باشد و در آن خیش نزده و شخم نكردهنکرده باشند فرود آورند و آنجا در وادی، گردن گوساله را بشکنند. و بنی‌لاوی کَهَنه نزدیک بیایند چونکه یهوه خدایت ایشان را برگزیده است تا او را خدمت نمایند و بنام خداوند بركتبرکت دهند و به حسب قول ایشان هر منازعه و هر آزاری فیصل پذیرد. و جمیع مشایخ آن شهری كهکه نزدیک‌تر به مقتول است، دست‌های خود را بر گوساله که گردنش در وادی شکسته شده است، بشویند. و جواب داده بگویند: دست‌های ما این خون را نریخته و چشمان ما ندیده است. ای خداوند قوم خود، اسراییل را که فدیه داده بیامرز و مگذار كهکه خون بی‌گناه در ميانمیان قوم تو اسراییل بماند، پس خون برای ایشان عفو خواهد شد. پس خون بی‌گناه را از میان خود رفع کرده هنگامی‌که آنچه در نظر خداوند راست است به عمل آورده.»
** '''''۲۱'''، ۱-۹''
 
خط ۶۷:
** '''''۲۲'''، ۱۳، ۲۰، ۲۱''
 
* «خداوند زانوها و ساق‌ها و از كفکف پا تا فرق سرت‌را به دنبل بد كهکه از آن شفا نتوانی یافت مبتلا خواهد ساخت.»
** '''''۲۸'''، ۳۵''
 
خط ۷۳:
** '''''۲۸'''، ۳۷''
 
* «او را در زمین ویران یافت و در بیابان خراب و هولناكهولناک . او را احاطه كردهکرده منظور داشت . و او را مثل مردمكمردمک چشم خود محافظت نمود.»
** '''''۳۲'''، ۱۰''
 
خط ۸۰:
=== کتاب اول سموئیل نبی ===
 
* «وچون همه کسانی که او را پیش‌تر می‌شناختند دیدند كهکه اینک با انبیا نبوت می‌کند مردم به یکدیگر گفتند این چیست که با پسر قیس واقع شده است آیا شاول نیز از جمله انبیاء است. و یکی از حاضرین در جواب گفت اما پدر ایشان كیستکیست. از این جهت [[ضرب‌المثل|مثل]] شد كهکه آیا شاول نیز از جمله انبیاء است.»
** '''''۱۰'''، ۱۱-۱۲''
* «و فریسیان سی‌هزار عرابه و شش‌هزار سوار و خلقی را كهکه مثل ريگریگ كنارهٔکنارهٔ [[دریا]] بی‌شمار بودند جمع کردند تا با اسرائیل جنگ نمایند.»
** '''''۱۳'''، ۵''
=== کتاب دوم سموئیل نبی ===
 
* «و ابشالوم با همه اسراییل كهکه نزد پادشاه برای داوری می‌آمدند بدین منوال عمل می‌نمود، پس ابشالوم دل مردان اسراییل را فریفت.»
** '''''۱۵'''، ۶''
 
خط ۹۸:
=== کتاب استر ===
 
* «پس اگر پادشاه این را مصلحت داند فرمان ملوكانه‌ایملوکانه‌ای از حضور وی صادر شود و در شرایع فارس و مادی ثبت گردد تا تبدیل نپذیرد.»
** '''''۱'''، ۱۹''
 
خط ۱۰۸:
=== کتاب مزامیر/ زبور داوُد ===
 
* «مرا مثل مردمكمردمک چشم نگهدار. مرا زیر سایه بال خود پنهان كنکن
** '''''۱۸''' ،۸''
 
خط ۱۱۷:
** '''''۳۵'''، ۲۰''
 
* «هرآینه ایشان را در جای‌های لغزنده گذارده. ایشان را به خرابی‌ها خواهی انداخت. چگونه بغتتهًًَََ به هلاکت رسیده‌اند. تباه شده از ترس‌های هولناكهولناک نیست گرديده‌اندگردیده‌اند
** '''''۷۳'''، ۱۸ - ۱۹''
 
خط ۱۲۳:
** '''''۱۱۹'''، ۱۸''
 
* «بی‌فایده است كهکه شما صبح زود بر می‌خیزید و شب دیر می‌خوابید و نان مشقت می‌خورید. همچنان محبوبان خویش را خواب می‌بخشد.»
** '''''۱۲۷'''، ۲''
 
خط ۱۳۷:
** '''''۱۰'''، ۲''
 
* «زن صالحه تاج شوهر خود می‌باشد اما زنی كهکه خجل سازد مثل پوسیدگی در استخوان‌هایش می‌باشد.»
** '''''۱۲'''، ۴''
* «خوان بقول در جایی‌كهجایی‌که [[دوستی|محبت]] باشد بهتر است از [[گاو]] پرواری كهکه با آن عداوت باشد.»
** '''''۱۵'''، ۱۷''
 
خط ۱۴۶:
** '''''۱۷'''، ۲۸''
 
* «هركههرکه حفره بكندبکند در آن خواهد افتاد و هركههرکه سنگی بغلطاند بر او خواهد گشت.»
** '''''۲۶'''، ۲۷''
 
خط ۱۶۰:
** '''''۳'''، ۱ تا ۸''
 
* «پادشاه را در فکر خود نیز نفرین مکن و دولتمند را در اطاق خوابگاه خویش لعنت منما زيرازیرا که مرغ هوا آواز تو را خواهد برد و بالدار، امر را شایع خواهد ساخت.»
** '''''۱۰'''، ۲۰''
 
خط ۱۹۰:
** '''''۷'''، ۵''
 
* «اینكاینک هركههرکه [[ضرب‌المثل|مثل]] می‌آورد این مثل را بر تو آورده خواهد گفت كهکه [[مادر]] مثل دخترش می‌باشد.»
** '''''۱۶'''، ۴۴''
 
خط ۱۹۸:
** '''''۲'''، ۳۴''
 
* «ای پادشاه فرمان را استوار كنکن و نوشته را امضاء فرما تا موافق شریعت مادیان و فارسیان كهکه منسوخ نمی‌شود تبدیل نگردد. بنابر ايناین داريوشداریوش پادشاه نوشته و فرمان را امضاء نمود.»
** '''''۶'''، ۹-۱۰''
 
* «ای پادشاه بدان كهکه قانون مادیان و فارسیان اینست كهکه هیچ فرمان يایا حكمیحکمی كهکه پادشاه آنرا استوار نماید تبدیل نشود.»
** '''''۶'''، ۱۶''