علی بن ابی‌طالب: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ZxxZxxZ (بحث | مشارکت‌ها)
افزودن: == سخنان دیگران درباره علی ==
خط ۵:
| align="center" | [[پرونده:Mergefrom.svg]]
|
پیشنهاد شده‌است که ''[[:بحث: علی پسر ابوطالب]]'' با این نوشتار یا بخش ادغام گردد.
([[{{{۲|:{{NAMESPACE}} talk:{{PAGENAMEE}}}}}|گفتگو]]).
|}</div>{{{رده|}}}
'''[[W:علی پسر ابوطالب|علی پسربن ابوطالبابیطالب]]''' نخستین امام شیعیان.
 
== دارای منبع ==
 
=== سخنان دیگران درباره علی ===
* پیامبر اسلام خطاب به علی: «تو برای من به‌منزله هارون برای موسی هستی، جز اینکه پس از من پیامبری نیست.
** «فضائل الصحابة»، ''[[w:صحیح بخاری]]'': ۳۵۰۳: «حدثني محمد بن بشار حدثنا غندر حدثنا شعبة عن سعد قال : سمعت إبراهيم بن سعد عن أبيه قال : ''قال النبي صلى الله عليه وسلم لعلي أما ترضى أن تكون مني بمنزلة هارون من موسى''.»
** «کتاب فضائل الصحابة»، ''[[w:صحیح مسلم]]'': «حدثنا يحيى بن يحيى التميمي وأبو جعفر محمد بن الصباح وعبيد الله القواريري وسريج بن يونس كلهم عن يوسف بن الماجشون واللفظ لابن الصباح حدثنا يوسف أبو سلمة الماجشون حدثنا محمد بن المنكدر عن سعيد بن المسيب عن عامر بن سعد بن أبي وقاص عن أبيه قال: ''قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: لعلي أنت مني بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدي'' قال سعيد فأحببت ان أشافه بها سعدا فلقيت سعدا فحدثته بما حدثني عامر، فقال: أنا سمعته فقلت: آنت سمعته فوضع أصبعيه على أذنيه، فقال: نعم وإلا فاستكتا»
 
=== غررالحکم ===
سطر ۳۱ ⟵ ۳۶:
*«مکوش مگر در این که پاداشی به غنیمت بری.» <small>(حدیث ۷۴۸۶)</small>
 
=== عقل و دانش ===
=== علم پروری وتحسین عقل ودانش ===
* همانا ارزشمند ترین بی‌نیازی عقل است.<br />
* بزرگ ترین فقر بی خردی است.
 
بزرگ ترین فقر بی خردی است.<br />
 
 
 
 
 
=== نهج‌البلاغه ===
* نه هر كه دلى دارد ، بخردى داننده استاست، و نه هر كه گوشى دارد نيك شنونده است ،است، و نه هر كه ديده‏اى دارد بيننده است .
* در شگفتم و چرا شگفتى نكنم از خطاى فرقه‏هاى چنين، با گونه گونه حجّت‌هاشان در دين. نه پى پيامبرى را مى‏گيرند و نه پذيراى كردار جانشينند. نه غيب را باور دارند، و نه عيب را وامى‏گذارند. به شبهت‌ها كار مى‏كنند و به راه شهوت‌ها مى‏روند. معروف نزدشان چيزى است كه شناسند و بدان خرسندند، و منكر آن است كه آن را نپسندند. در مشكلات خود را پناه جاى، شمارند، و در گشودن مهمّات به رأى خويش تكيه دارند. گويى هر يك از آنان امام خويش است كه در حكمى كه مى‏دهد بى‏تشويش است چنان بيند كه به استوارترين دستاويزها چنگ زده و محكمترين وسيلتها را به كار برده.
*در شگفتم و چرا شگفتى نكنم از خطاى فرقه‏هاى چنين ، با گونه گونه حجّتهاشان در دين .
* در آستانه سرگردانی، باز ایستادن و اندیشیدن، بهتر از این است که بگذاری حوادث هولناک تو را بر پشت خود بنشانند و هر جا ببرند. (نامه ۳۱)
* نه پى پيامبرى را مى‏گيرند و نه پذيراى كردار جانشينند .
* رازت را به کسی نگو.چیزی را که خودت نمی‌توانی حفظ کنی چطور انتظار داری دیگران آنرا برایت حفظ کنند.
* نه غيب را باور دارند ، و نه عيب را وامى‏گذارند .
* حماقت دردی است که درمان ندارد.
* به شبهتها كار مى‏كنند و به راه شهوتها مى‏روند .
* «بگذارید و بگذرید، ببینید ولی دل نبندید که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت.»
* معروف نزدشان چيزى است كه شناسند و بدان خرسندند ، و منكر آن است كه آن را نپسندند .
* «در فتنه همچون بچه شتر باش، او را نه پشتی است که سوارش شوند، و نه پستانی تا او را بدوشند.»
* در مشكلات خود را پناه جاى ، شمارند ، و در گشودن مهمّات به رأى خويش تكيه دارند .
* «سینهٔ شخص عاقل‏ صندوق اسرار او است و خوشروئی‏ دام محبت است و تحمل ناراحتی‏ها قبر عیوب است.»
* گويى هر يك از آنان امام خويش است كه در حكمى كه مى‏دهد بى‏تشويش است چنان بيند كه به استوارترين دستاويزها چنگ زده و محكمترين وسيلتها را به كار برده .
* «آنکس که از خود راضی‏ باشد خشمگین بر او زیاد خواهد بود.»
*
* «با مردم آنچنان معاشرت کنید که اگر بمی‌رید بر مرگ شما اشک ریزند و اگر زنده بمانید به شما عشق ورزند.»
*«در آستانه سرگردانی، باز ایستادن و اندیشیدن، بهتر از این است که بگذاری حوادث هولناک تو را بر پشت خود بنشانند و هر جا ببرند.» (نامه ۳۱)
* «هنگامی که بر دشمنت پیروز شدی عفو را شکرانه این پیروزی قرارده.»
* «رازت را به کسی نگو.چیزی را که خودت نمی‌توانی حفظ کنی چطور انتظار داری دیگران آنرا برایت حفظ کنند.»
* «هنگامی که مقدمات نعمتها به شما می‏رسد دنباله آن را به واسطهٔ ‏کمی شکرگزاری از خود دور نسازید.»
* «حماقت دردی است که درمان ندارد.»
* «هر شخص گرفتاری را نمی‏توان سرزنش کرد(چه بسا بی‏تقصیر باشد).»
* «کسی که کردارش او را به جایی نرساند، افتخارات خاندانش او را به جایی نخواهد رسانید.»
* «از جمله کفاره‏های گناهان بزرگ، به فریاد مصیبت‌زدگان رسیدن‏ و تسلی‌دادن به رنجدیدگان است.»
* «ای فرزند آدم هنگامی که ببینی پروردگارت پی‏درپی نعمتهایش رابر تو می‏فرستد در حالیکه تو معصیت او را می‌کنی بترس (که مجازات سنگینی درانتظار تو است.)»
* «برترین زهد مخفی داشتن زهد است.»
 
* «یقین بر چهار پایه استوار است : بینش زیرکانه، دریافت حکیمانه واقعیت‌ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پیمودن راه درست پیشینیان. پس آن کس که هوشمندانه به واقعیت‌ها نگریست، حکمت را آشکارا بیند، و آن که حکمت را آشکارا دید، عبرت‌آموزی را شناسد، و آن که عبرت‌آموزی شناخت گویا چنان است که با گذشتگان می‌زیسته‌است.»
* «بگذارید و بگذرید، ببینید ولی دل نبندید که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت.»
 
* «کفر بر چهار ستون پایدار است: کنجکاوی دروغین. ستیزه‌جویی و جَدَل، انحراف از حق و دشمنی کردن. پس آن کس که دنبال توهم و کنجکاوی دروغین رفت به حق نرسید. و آن کس که به ستیزه‌جویی و نزاع پرداخت از دیدن حق نابینا شد، و آن کس که از راه حق منحرف گردید، نیکویی را زشت، و زشتی را نیکویی پنداشت و سر مست گمراهی‌ها گشت، و آن کس که دشنی ورزید پیمودن راه حق بر او دشوار و کارش سخت، و نجات او از مشکلات دشوار است.»
* «در فتنه همچون [[شتر]] بچه باش، او را نه پشتی است که سوارش شوند، و نه پستانی تا او را بدوشند.»
 
* «شک چهار بخش دارد: جدال در گفتار، ترسیدن، دو دِل بودن، و تسلیم حوادث روزگار شدن. پس آن کس که جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاریکی شبهات بیرون نخواهد آمد و آن کس که از هر چیزی ترسید همواره در حال عقب‌نشینی است، و آن کس که در تردید و دودلی باشد زیر پای شیطان کوبیده خواهد شد، و آن کس که تسلیم حوادث گردد و به تباهی دنیا و آخرت گردن نهد، هر دو جهان را از کف خواهد داد.»
* «سینهٔ شخص عاقل‏ صندوق اسرار او است و خوشروئی‏ دام محبت است و تحمل ناراحتی‏ها قبر عیوب است.»
 
* «بخشنده باش اما زیاده‌روی نکن، در زندگی حسابگر باش اما سخت‌گیر مباش.»
* «آنکس که از خود راضی‏ باشد خشمگین بر او زیاد خواهد بود.»
 
* «همانا ارزشمند ترین بی‌نیازی عقل است.
* «با مردم آنچنان معاشرت کنید که اگر بمی‌رید بر مرگ شما اشک ریزند و اگر زنده بمانید به شما عشق ورزند.»
:و بزرگ ترین فقر بی خردی است.
:و ترسناک ترین تنهایی خود پسندی است.
* «هنگامی که بر دشمنت پیروز شدی عفو را شکرانه این پیروزی قرارده.»
:و گرامی ترین حَسَب، اخلاق نیکوست.»
 
* «از [[دوستی]] با احمق بپرهیز، چرا که می‌خواهد به تو نفعی رساند اما دچار زیانت می‌کند.
* «هنگامی که مقدمات نعمتها به شما می‏رسد دنباله آن را به واسطهٔ ‏کمی شکرگزاری از خود دور نسازید.»
:و از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز داری از تو دریغ می‌دارد.
:و از دوستی با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایی تو را می‌فروشد.
:و از دوستی با دروغگو بپرهیز که به سراب ماند: دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور می‌نمایاند.»
 
* «زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.(شکل دیگر: قلب احمق در دهان او و زبان عاقل در قلب او قرار دارد.)
* «هر شخص گرفتاری را نمی‏توان سرزنش کرد(چه بسا بی‏تقصیر باشد).»
 
* «به خدا سوگند که دنیای شما در نزد من پست‌تر و حقیرتر است از استخوان خوکی در دست جذامی».
* «کسی که کردارش او را به جایی نرساند، افتخارات خاندانش او را به جایی نخواهد رسانید.»
 
* «هیچ شرافتی برتر از اسلام، هیچ عزتی گرامی تر از تقوا، هیچ سنگری نیکوتر از پارسایی، هیچ شفاعت کننده ای کارسازتر از توبه، هیچ گنجی بی‏نیاز کننده‏تر از قناعت و هیچ مالی در فقر زدایی از بین برنده‏تر از رضایت دادن به روزی نیست.» (حکمت ۳۷۱)
* «از جمله کفاره‏های گناهان بزرگ، به فریاد مصیبت‌زدگان رسیدن‏ و تسلی‌دادن به رنجدیدگان است.»
 
* «چه بسیار کسانی که در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسیدند. و چه بسیار کسانی که در آغاز شب بر او حسد می بردند و در پایان شب به سوگشان نشستند.» (حکمت ۳۸۰)
* «ای فرزند آدم هنگامی که ببینی پروردگارت پی‏درپی نعمتهایش رابر تو می‏فرستد در حالیکه تو معصیت او را می‌کنی بترس (که مجازات سنگینی درانتظار تو است.)»
 
* «بدترین دوست آن است که برای او به رنج و زحمت افتی» (حکمت ۴۷۹)
* «برترین زهد مخفی داشتن زهد است.»
 
== سخنان علی درباره زن ==
* «یقین بر چهار پایه استوار است : بینش زیرکانه، دریافت حکیمانه واقعیت‌ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پیمودن راه درست پیشینیان. پس آن کس که هوشمندانه به واقعیت‌ها نگریست، حکمت را آشکارا بیند، و آن که حکمت را آشکارا دید، عبرت‌آموزی را شناسد، و آن که عبرت‌آموزی شناخت گویا چنان است که با گذشتگان می‌زیسته‌است.»
* «کفر بر چهار ستون پایدار است: کنجکاوی دروغین. ستیزه‌جویی و جَدَل، انحراف از حق و دشمنی کردن. پس آن کس که دنبال توهم و کنجکاوی دروغین رفت به حق نرسید. و آن کس که به ستیزه‌جویی و نزاع پرداخت از دیدن حق نابینا شد، و آن کس که از راه حق منحرف گردید، نیکویی را زشت، و زشتی را نیکویی پنداشت و سر مست گمراهی‌ها گشت، و آن کس که دشنی ورزید پیمودن راه حق بر او دشوار و کارش سخت، و نجات او از مشکلات دشوار است.»
* «شک چهار بخش دارد: جدال در گفتار، ترسیدن، دو دِل بودن، و تسلیم حوادث روزگار شدن. پس آن کس که جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاریکی شبهات بیرون نخواهد آمد و آن کس که از هر چیزی ترسید همواره در حال عقب‌نشینی است، و آن کس که در تردید و دودلی باشد زیر پای شیطان کوبیده خواهد شد، و آن کس که تسلیم حوادث گردد و به تباهی دنیا و آخرت گردن نهد، هر دو جهان را از کف خواهد داد.»
 
*زن چون کژدم آزار دهنده است که شیرین است گزیدن (آمیزش با) او.<ref>نهج البلاغه گفتار ۵۸ صفحه ۱۱۰۴ به عربی: المراه عقرب حلوه اللسبه</ref>
* «بخشنده باش اما زیاده‌روی نکن، در زندگی حسابگر باش اما سخت‌گیر مباش.»
 
* «همانا ارزشمند ترین بی‌نیازی عقل است.<br />
:و بزرگ ترین فقر بی خردی است.<br />
:و ترسناک ترین تنهایی خود پسندی است.<br />
:و گرامی ترین حَسَب، اخلاق نیکوست.»<br />
 
* «از [[دوستی]] با احمق بپرهیز، چرا که می‌خواهد به تو نفعی رساند اما دچار زیانت می‌کند.<br />
:و از دوستی با بخیل بپرهیز ، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز داری از تو دریغ می‌دارد.<br />
:و از دوستی با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایی تو را می‌فروشد.<br />
:و از دوستی با دروغگو بپرهیز که به سراب ماند: دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور می‌نمایاند.»<br />
 
* «زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.(شکل دیگر: قلب احمق در دهان او و زبان عاقل در قلب او قرار دارد.)
 
* «به خدا سوگند که دنیای شما در نزد من پست‌تر و حقیرتر است از استخوان خوکی در دست جذامی».
 
* «هیچ شرافتی برتر از اسلام، هیچ عزتی گرامی تر از تقوا، هیچ سنگری نیکوتر از پارسایی، هیچ شفاعت کننده ای کارسازتر از توبه، هیچ گنجی بی‏نیاز کننده‏تر از قناعت و هیچ مالی در فقر زدایی از بین برنده‏تر از رضایت دادن به روزی نیست.» (حکمت ۳۷۱)
 
* «چه بسیار کسانی که در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسیدند. و چه بسیار کسانی که در آغاز شب بر او حسد می بردند و در پایان شب به سوگشان نشستند.» (حکمت ۳۸۰)
 
* «بدترین دوست آن است که برای او به رنج و زحمت افتی» (حکمت ۴۷۹)
 
== سخنان علی در رابطه با [[زن]] ==
 
*امام علیه السلام در نکوهش زن فرموده است: زن چون کژدم آزار دهنده است که شیرین است گزیدن (آمیزش با) او.<ref>نهج البلاغه گفتار ۵۸ صفحه ۱۱۰۴ به عربی: المراه عقرب حلوه اللسبه</ref>
*امام علیه السلام در نکوهش زن فرموده است: همه چیز زن (احوال و صفاتش) بد است و بدتر چیزیکه در اوست آنستکه (مرد را) چاره ای نیست از ([بودن با)] او.<ref>نهج البلاغه گفتار ۲۳۰ صفحه ۱۱۸۲ به عربی: المراه شرکلها، و شرما فیها انه لابدمنها</ref>
 
*امام علیه السلام بیکی از اصحابش درباره زن و فرزند فرموده است: بیشتر کارت را برای زن و فرزند قرار مده که اگر آنان دوست خدا باشند خدا دوستانش را تباه نسازد و اگر دشمن خدا باشند اندوه و کار تو برای دشمنان خدا چیست؟! (برای اصلاح حال دشمنان او کوشش مکن که کمک بآنها مستلزم عذاب و کیفر است).<ref>نهج البلاغه گفتار ۳۴۴ صفحه ۱۲۴۱ به عربی: لاتجعلن اکثر شغلک بااهلک و ولدک، فان یکن اهلک وولدک اولیا الله فان الله لا یضیع اولیاه، و ان یکونوا اعدا الله فما همک و شغلک باعدا الله؟</ref>
ولدک اولیا الله فان الله لا یضیع اولیاه، و ان یکونوا اعدا الله فما همک و شغلک باعدا الله؟</ref>
 
*روایت شده است که امام علیه السلام در بین اصحاب خود نشسته بود زنی باجمال و نیکرو برایشان گذشت اصحاب چشم بر او انداختند، آنحضرت علیه السلامحضرت فرمود: دیده های این نرها (مانند شتر مست) بر هوا افکنده است و اینگونه نگاه کردن سبب هیجان و انگیخته شدن شهوت و خوشی است در ایشان پس هر گاه یکی از شما بزنیبه‌زنی که او را خوش آید نگاه کند باید با اهل خود همبستر شود که او زنی مانند زن است (همه زنهازنان در لذت و خوشی رساندن یکسانندیکسان‌اند).<ref>نهج البلاغه گفتار ۴۱۲ صفحه ۱۲۷۳</ref>
 
*امام علی در خطبه‌ای که پس از جنگ جمل خطاب شده میفرماید: ای مردم، بدانید که زنان را ایمان ناقص است و بهره‏مندیهایشانبهره‏مندی‌هایشان ناقص است ‏و عقلهایشان ناقص است. اما ناقص بودن ایمانشان از آن روست که در ایام حیض ‏از خواندن نماز و گرفتن روزه معذورند و ناقص بودن عقلهایشان، بدان دلیل‏است که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است و نقصان بهره‏مندیشان در این ‏است که میراث زنان نصف میراث مردان است. از زنان بد بپرهیزید و از زنان خوب‏ حذر کنید و کار نیک را به خاطر اطاعت از آنان انجام مدهید، تا به کارهای زشت ‏طمع نکنند.<ref>نهج البلاغه - جمع آوری سید رضی - خطبه هشتادم</ref>
 
*حضرت امیر المومنین خوابیدن زن را بدون اینکه خود را بر شوهر خود «عرضه کند» حلال ندانسته‌است.<ref>«خوابیدن برای زن حلال نیست تا زمانی که خود را بر همسرش عرضه کند؛ یعنی زن لباس خود را از تن درآورد و به‌بستر شوهر برود و به او بچسبدکند - <ref>قانون قوه باه تالیف محمد ابراهیم آوازه (رضوی) انتشارات سلسه قم - ص ۲۱</ref>
 
== بدون منبع ==
* «حد دوستی را نگهدار، برای آن که ممکن است دوستت زمانی به دشمن تبدیل شود؛ و حد دشمنی را نگهدار، برای آن که ممکن است دشمن تو زمانی به دوست تبدیل شود.»
 
* «حد دوستی را نگهدار، برای آن که ممکن است دوستت زمانی به دشمن تبدیل شود؛ و حد دشمنی را نگهدار، برای آن که ممکن است دشمن تو زمانی به دوست تبدیل شود.»
* «قلب احمق در زبان او و زبان عاقل در قلب او قرار دارد»
* «قلب احمق در زبان او و زبان عاقل در قلب او قرار دارد»
 
* «ناتوان ترین مردم کسی است که در دوست یابی ناتوان است، و از او ناتوان‌تر آن که دوستان خود را از دست بدهد»
* «کسی را که شکیبایی نجات ندهد، بی تابی او را هلاک گرداند»
 
* «مالی که نابودی آن تو را پند می‌دهد، از دست نرفته‌است»
* «کسی را که شکیبایی نجات ندهد، بی تابی او را هلاک گرداند»
* «پیروزی در پرتو تدبیر و احتیاط است و تدبیر و احتیاط به تفکر است و تفکر صحیح به نگهداری اسرار است»
 
* «شخص صبور پیروزی را از دست نمی‌دهد و عاقبت به پیروزی می‌رسد اگر چه زمانی طولانی بر او بگذرد»
* «مالی که نابودی آن تو را پند می‌دهد، از دست نرفته‌است»
* «دو نعمت است که ارزش آنها را نمی‌دانند مگر کسی که آنها را از دست داده باشد: جوانی و تندرستی»
 
* «شتاب کردن در کاری پیش از بدست آوردن توانایی و سستی کردن بعد از به دست آوردن فرصت از نادانی است»
* «پیروزی در پرتو تدبیر و احتیاط است و تدبیر و احتیاط به تفکر است و تفکر صحیح به نگهداری اسرار است»
* «اگر آرزومندید که به سعادت برسید، پیش از آنکه خود عبرت دیگران شوید، از دیگران پند و عبرت گیرید»
 
* «دعوت کنندهٔ بی عمل، چون تیر انداز بدون کمان است»
* «شخص صبور پیروزی را از دست نمی‌دهد و عاقبت به پیروزی می‌رسد اگر چه زمانی طولانی بر او بگذرد»
* «با مردم آن گونه معاشرت کنید که اگر مُردید بر شما اشک ریزند، و اگر زنده ماندید، با اشتیاق سوی شما آیند»
 
* «در شگفتم از بخیل: به سوی فقری می‌شتابد که از آن می‌گریزد، و سرمایه‌ای را از دست می‌دهد که برای آن تلاش می‌کند در دنیا چون تهیدستان زندگی می‌کند، اما در آخرت چون سرمایه داران محاکمه می‌شود و در شگفتم از متکبری که دیروز نطفه‌ای بی ارزش، و فردا مرداری گندیده خواهد بود؛ و در شگفتم از آن کس که آفرینش پدیده‌ها را می‌نگرد و در وجود خدا تردید دارد! و در شگفتم از آن کس که مردگان را می‌بیند و مرگ را از یاد برده‌است، و در شگفتم از آن کس که پیدایش دوباره را انکار می‌کند در حالی که پیدایش آغازین را می‌نگرد و در شگفتم از آن کس که خانه نابودشدنی را آباد می‌کند اما جایگاه همیشگی را از یاد برده‌است»
* «دو نعمت است که ارزش آنها را نمی‌دانند مگر کسی که آنها را از دست داده باشد: جوانی و تندرستی»
* «بلند پایه‌ترین مردم در خرد و اندیشه کسی است که خود را از مشورت بی‌نیاز نداند»
 
* «پیش از آنکه عزم کاری کنی مشورت کن و پیش از آنکه قدم در کاری بنهی، بیاندیش»
* «شتاب کردن در کاری پیش از بدست آوردن توانایی و سستی کردن بعد از به دست آوردن فرصت از نادانی است»
* «شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است»
 
* «زبان، حیوان درنده‌است، اگر رها شود می‌گزد»
* «اگر آرزومندید که به سعادت برسید، پیش از آنکه خود عبرت دیگران شوید، از دیگران پند و عبرت گیرید»
* «قیمت و ارزش هر کس به اندازهٔ کاری است که به خوبی می‌تواند انجام دهد»
 
* «قربانگاه عقل‌ها غالبا در پرتو طمع‌ها است»
* «دعوت کنندهٔ بی عمل، چون تیر انداز بدون کمان است»
* «هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود»
 
* «بزرگترین عیب آن است که آنچه را که مانند آن در خود توست عیب بشماری»
* «با مردم آن گونه معاشرت کنید که اگر مُردید بر شما اشک ریزند، و اگر زنده ماندید، با اشتیاق سوی شما آیند»
* «از دوستی با احمق بپرهیز، چرا که می‌خواهد به تو نفعی رساند اما دچار زیانت می‌کند»
 
* «از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز داری از تو دریغ می‌دارد»
* «در شگفتم از بخیل: به سوی فقری می‌شتابد که از آن می‌گریزد، و سرمایه‌ای را از دست می‌دهد که برای آن تلاش می‌کند در دنیا چون تهیدستان زندگی می‌کند، اما در آخرت چون سرمایه داران محاکمه می‌شود و در شگفتم از متکبری که دیروز نطفه‌ای بی ارزش، و فردا مرداری گندیده خواهد بود؛ و در شگفتم از آن کس که آفرینش پدیده‌ها را می‌نگرد و در وجود خدا تردید دارد! و در شگفتم از آن کس که مردگان را می‌بیند و مرگ را از یاد برده‌است، و در شگفتم از آن کس که پیدایش دوباره را انکار می‌کند در حالی که پیدایش آغازین را می‌نگرد و در شگفتم از آن کس که خانه نابودشدنی را آباد می‌کند اما جایگاه همیشگی را از یاد برده‌است»
* «از دوستی با دروغگو بپرهیز که به سراب ماند: دور را به تو نزدیک، و نزدیک را دور می‌نمایاند»
 
* «بزرگی پروردگار در جانت، پدیده‌ها را در چشمت کوچک می‌نمایاند»
* «بلند پایه‌ترین مردم در خرد و اندیشه کسی است که خود را از مشورت بی‌نیاز نداند»
* «دوست، دوست نیست مگر آن که حقوق برادرش را در سه جایگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتاری، آن هنگام که حضور ندارد، و پس از مرگ»
 
* «آبروی تو چون یخی جامد است که در خواست آن را قطره قطره آب می‌کند، پس بنگر که آن را نزد چه کسی فرو می‌ریزی.»
* «پیش از آنکه عزم کاری کنی مشورت کن و پیش از آنکه قدم در کاری بنهی، بیاندیش»
* «ممکن است در زندگی بی‌جهت، بسیار مورد سرزنش قراربگیری، ولی هرگز بی‌جهت سرزنش مکن»
 
* «پنهان داشتن سختی‌ها از جوانمردی است»
* «شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است»
* «کثرت سکوت موجب ابهت و بزرگی است و انصاف مایه فزونی دوستان است»
 
* «اندیشیدن همانند دیدن نیست، زیرا گاهی چشم‌ها دروغ می‌نمایاند, اما آن کس که از عقل نصیحت خواهد به او خیانت نمی‌کند»
* «زبان، حیوان درنده‌است، اگر رها شود می‌گزد»
* «از دست دادن حاجت بهتر از درخواست کردن از نا‌اهل است»
 
* «کسی که از گفتن «نمی دانم» روی گردان است، به هلاکت و نابودی می‌رسد»
* «قیمت و ارزش هر کس به اندازهٔ کاری است که به خوبی می‌تواند انجام دهد»
* «دنیای حرام چون مار سمی است، پوست آن نرم ولی سم کشنده در درون دارد، نادان فریب خورده به آن می‌گراید و هوشمند عاقل از آن دوری گزیند»
 
* «چقدر فاصله بین دو عمل دور است: عملی که لذتش می‌رود و کیفر آن می‌ماند و عملی که رنج آن می‌گذرد و پاداش آن ماندگار است!»
* «قربانگاه عقل‌ها غالبا در پرتو طمع‌ها است»
* «اگر خدا بر گناهان وعده عذاب هم نمی‌داد، لازم بود به خاطر سپاسگزاری از نعمت‌هایش نافرمانی نشود»
 
* «نیازمندی که به تو روی آورده فرستاده خداست، کسی که از یاری او دریغ کند از خدا دریغ کرده و آن کس که به او بخشش کند، به خدا بخشیده‌است»
* «هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون جهل و هیچ میراثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نخواهد بود»
* «همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال سرمایه‌داران قرار داده‌است، پس فقیری گرسنه نمی‌ماند جز به کامیابی توانگران، و خداوند از آنان درباره گرسنگی گرسنگان خواهد پرسید»
 
* «حقگو باشید و با صریح‌ترین لهجه حقیقت را بیان کنید»
* «بزرگترین عیب آن است که آنچه را که مانند آن در خود توست عیب بشماری»
* «بهترین مردم کسی است که نفع رساننده مردم باشد»
 
* «ای فرزند آدم‌! خودت وصی مال خویش باش، امروز به گونه‌ای عمل کن که دوست داری پس از مرگت عمل کنند»
* «از دوستی با احمق بپرهیز، چرا که می‌خواهد به تو نفعی رساند اما دچار زیانت می‌کند»
 
* «از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز داری از تو دریغ می‌دارد»
 
* «از دوستی با دروغگو بپرهیز که به سراب ماند: دور را به تو نزدیک، و نزدیک را دور می‌نمایاند»
 
* «بزرگی پروردگار در جانت، پدیده‌ها را در چشمت کوچک می‌نمایاند»
 
* «دوست، دوست نیست مگر آن که حقوق برادرش را در سه جایگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتاری، آن هنگام که حضور ندارد، و پس از مرگ»
 
* «آبروی تو چون یخی جامد است که در خواست آن را قطره قطره آب می‌کند، پس بنگر که آن را نزد چه کسی فرو می‌ریزی.»
 
* «ممکن است در زندگی بی‌جهت، بسیار مورد سرزنش قراربگیری، ولی هرگز بی‌جهت سرزنش مکن»
 
* «پنهان داشتن سختی‌ها از جوانمردی است»
 
* «کثرت سکوت موجب ابهت و بزرگی است و انصاف مایه فزونی دوستان است»
 
* «اندیشیدن همانند دیدن نیست، زیرا گاهی چشم‌ها دروغ می‌نمایاند, اما آن کس که از عقل نصیحت خواهد به او خیانت نمی‌کند»
 
* «از دست دادن حاجت بهتر از درخواست کردن از نا‌اهل است»
 
* «کسی که از گفتن «نمی دانم» روی گردان است، به هلاکت و نابودی می‌رسد»
 
* «دنیای حرام چون مار سمی است، پوست آن نرم ولی سم کشنده در درون دارد، نادان فریب خورده به آن می‌گراید و هوشمند عاقل از آن دوری گزیند»
 
* «چقدر فاصله بین دو عمل دور است: عملی که لذتش می‌رود و کیفر آن می‌ماند و عملی که رنج آن می‌گذرد و پاداش آن ماندگار است!»
 
* «اگر خدا بر گناهان وعده عذاب هم نمی‌داد، لازم بود به خاطر سپاسگزاری از نعمت‌هایش نافرمانی نشود»
 
* «نیازمندی که به تو روی آورده فرستاده خداست، کسی که از یاری او دریغ کند از خدا دریغ کرده و آن کس که به او بخشش کند، به خدا بخشیده‌است»
 
* «همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال سرمایه‌داران قرار داده‌است، پس فقیری گرسنه نمی‌ماند جز به کامیابی توانگران، و خداوند از آنان درباره گرسنگی گرسنگان خواهد پرسید»
 
* «حقگو باشید و با صریح‌ترین لهجه حقیقت را بیان کنید»
 
* «بهترین مردم کسی است که نفع رساننده مردم باشد»
 
* «ای فرزند آدم‌! خودت وصی مال خویش باش، امروز به گونه‌ای عمل کن که دوست داری پس از مرگت عمل کنند»
 
=== منسوب ===
 
* «تا زمانی که سخن نگفته‌ای کلامت بندهٔ توست اما وقتی سخن گفتی تو بندهٔ سخنت هستی.»
* «جهان هرکس به اندازهٔ وسعت فکر اوست.»
 
* «میراثی همچون ادب نیست.»
* «جهان هرکس به اندازهٔ وسعت فکر اوست.»
* «آنچه کهنه‌اش بهتر است، دوست است.»
 
* «سه چیز را به تاخیر میندازید: نماز اول وقت، دفن کردن مرده، ازدواج فرزندانتان»
* «میراثی همچون ادب نیست.»
* «اگر کسی حقیقتی را نداند، نادان است،اما اگر کسی بداند و دانایی خود را انکار کند جنایتکار است.»
 
* «بهای وجود شما بهشت است پس آن را جز به بهشت نفروشید.»
* «آنچه کهنه‌اش بهتر است، دوست است.»
* «هر که به من یک کلمه بیاموزد مرا بنده خویش کرده‌است.»
 
* «پیش از تصمیم گیری، مشورت کن. قبل از که آن به کاری اقدام کنی، بیندیش.»
* «سه چیز را به تاخیر میندازید: نماز اول وقت، دفن کردن مرده، ازدواج فرزندانتان»
* «داشتن ''سعه صدر'' از لوازم ریاست است.»
* «بردباری در برابر ناملایمات نگهبان و حافظ قلب است.»
* «اگر کسی حقیقتی را نداند، نادان است،اما اگر کسی بداند و دانایی خود را انکار کند جنایتکار است.»
* «هیچ چیز ما را به قدر یک رنج بزرگ، بزرگ نمی‌کند.»
 
* «به وسیله عزم و اراده با سستی و بدبختی بجنگ.»
* «بهای وجود شما بهشت است پس آن را جز به بهشت نفروشید.»
* «تربیت کننده هر طور باشد تربیت شونده همان طور می‌شود.»
 
* «قلبهای خود را از کینه‌های نهانی پاک کنید چه آن یک بیماری مهلکی همانند وبا است.»
* «هر که به من یک کلمه بیاموزد مرا بنده خویش کرده‌است.»
 
* «پیش از تصمیم گیری، مشورت کن. قبل از که آن به کاری اقدام کنی، بیندیش.»
 
* «داشتن ''سعه صدر'' از لوازم ریاست است.»
 
* «بردباری در برابر ناملایمات نگهبان و حافظ قلب است.»
 
* «هیچ چیز ما را به قدر یک رنج بزرگ، بزرگ نمی‌کند.»
 
* «به وسیله عزم و اراده با سستی و بدبختی بجنگ.»
 
* «تربیت کننده هر طور باشد تربیت شونده همان طور می‌شود.»
 
* «قلبهای خود را از کینه‌های نهانی پاک کنید چه آن یک بیماری مهلکی همانند وبا است.»
 
== پانویس و منابع ==
يادي ازقهرزمانه دردلم مي پيچد برگ برگ نثرتاريخ ازازل تابه كنون
كفروظلم ورنج ومحنت دردلش بنهفته است آن يكي ازبهرشهوت خون به ناحق برزمين جاري نمود(قابيل)
وآن ناكسان ازبهرمنصب منبرازحق بره اند(اب عمر)واي برابليسيان درنماقانون مند
ادعاي جانشين سبزپوش حق رو ناحق كرده اند بدعتي ازنو به دين انگاشتند
راحل سبز امين رادرلحدگرياندند اشك تاريخ رانمايان ساختند
يارب ان دولت ربوده ازحميم وازصديد كامشان رابدنماوتلخ ساز
(بهادرقادري)
== منابع ==
<references/>‎