تعریف هنر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
JDiamond (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
*زندگی زیباست اما شکل ندارد.کار هنر شکل دادن به زندگی است.
هنر همانند علم یک وجود اضافی دارد یعنی همانطور که علم برای موجودبودن نیاز به عالم ومعلوم دارد برای وجود و شناخت و آگاهی وجود مستقل موجودنیست هنر هم وجودش وابسته به هنر مند و عملی که انجام میگیرد است شاید برای درک بهتر باید به تعریف ملا صدرا در مورد علم توجه کرد که علم را کیفیت ذات اضافه میداند که برای فهم آن باید به تعریف کیفیت وانواع آن در کلام علامه طباطبایی مراجعه کرد سید مهدی کاظمی نژاد
**''[[ژان آنوی]]''
*بد نیست به یاد داشته باشیم که برای مردم نام بردن ده هنرمند هر قرن آسان تر است از ده سیاستمدار آن است.
**''[[جان هیت استابز]]''
*زندگی کوتاه است و هنر طولانی.
**''[[بقراط]]''
*هربار که چهره ای می کشم دوستی را از دست می دهم.
**''[[جان سینگر سارجنت]]''
*با اثر هنری چنان رفتار کنید که با شهریاران رفتار می کنید .بگذارید نخست او با شما آغاز سخن کند.
**''منسوب به [[آرتور شوپنهاور]]''
*من همواره به هنرمندی که قبل از مردن به موفقیت دست می یابد سوظن دارم.
**''[[جان ماری گیبون]]''
*هیج هنرمند بزرگی چیزها را چنان که واقعاً هستند نمی بیند.اگر چنین می دید دیگر هنرمند نبود.
**''[[اسکار وایلد]]''
*آن چه می خواهم بگویم این است که اصولاً زندگی بسیار بیشتر از هنر تقلید می کند تا هنر از زندگی.
**''[[اسکار وایلد]]''
*خیر من این مبلغ را در ازای عمری دانش اندوزی مطالبه می کنم.
**''[[جیمز مک نیل ویسلر]] در قضیه اقامه دعوی علیه راسکین و در پاسخ به این سوال که:شما در ازای دو روز کار دویست و ده پوند مطالبه می کنید؟
''